آناشید حسینی طراح لباس معروف ایرانی متولد 4 بهمن ماه 1370 در اهواز است که از 2 سالگی ساکن تهران می باشد. وی تحصیلات خود را در زمینه مد و فشن در شهر پاریس فرانسه گذرانده است. همسر اول ایشون پسر سفیر دانمارک بوده که این ازدواج معروفیت زیادی به ایشان داد. مراسم عروسی آناشید حسینی و دکتر امین رضا چلبیانلو در روز دوشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۱ برگزار شد و این زوج سلبریتی به تازگی تصاویر آن را در فضای مجازی بارگذاری کردند. آنچه در عکس و فیلم های به اشتراک گذاشته شده توجه کاربران را به خود جلب کرده است، لباس عروس لاکچری و گران قیمت آناشید حسینی است.
سیده آناشید حسینی متولد ۴ بهمن ۱۳۷۰ در اهواز طراح لباس است. فارغ التحصیل لیسانس رشته معماری است ، اما به خاطر علاقه اش وارد حوزه طراحی لباس شد.
خانواده و زندگی شخصی
در خانواده پنج نفره به دنیا امده یک برادر و یک خواهر به نام احلام دارد و اصالتا اهوازی می باشد. او به تازگی در کنار لاین کژوال ، شوروم عروس خود را افتتاح کرده است. آناشید به دلیل طراحی های خاص و منحصر بفرد در این حوزه به عنوان بهترین طراح لباس معرفی شده است.
برند ثبت شده توسط ایشان هیبا می باشد که هم اکنون در دپارتمان استور یوتوپیا واقع در خیابان فرشته است آناشید حسینی در زمینه تولید و فروش لباس های کژوال و لباس عروس در حال فعالیت می باشد.
اناشید در سال ۹۸ با امیرمحسن مرادیان پسر مرتضی مرادیان سفیر ایران در کشور دانمارک ازدواج کرد. البته این ازدواج زیاد دوامی نداشت و بعد از یک سال به جدایی انجامید
ازدواج با دکتر امین رضا چلبیانلو
آناشید در ۲۷ تیر ۱۴۰۱ همزمان با عید غدیر ۱۴۰۱ با دکتر امین رضا چلبیانلو دندانپزشک ازدواج کرد که عکس های عروسی و ازدواجش را در زیر می بینید:
علت طلاق و جدایی آناشید حسینی معروف به عروس سفیر دانمارک :
این روزها عکسهای یک عروسی پر زرق و برق در شبکه های اینستاگرامی دست به دست میشود، اما ماجرای این عروسی وقتی جنجالی میشود که همه متوجه میشوند این عکسها متعلق به عروسی پر سر و صدای پسر سفیر کشورمان در دانمارک است.
در مهر ماه ۱۳۹۹ امیرمحسن مرادیان با انتشار عکسی از مراسم عقدش با اناشید و متنی طولانی خبر طلاق و جداییش را رسانه ای کرد و از مهدی صدر الساداتی (روحانی که این عروسی پر سر و صدا را رسانه ای کرده بود ) گله کرد.
آناشید حسینی در حوزه فعالیت خود یعنی طراحی لباس های اسلامی برای بانوان یک فرد بسیار موفق می باشد و صفحه اینستاگرامش نیز طرفداران زیادی دارد در ادامه از شما دعوت میکنیم تا گفتگویی که با وی انجام شده است را ملاحظه کنید
در ابتدا بگویید چند سال دارید و در چه رشته ای تحصیل کردید؟
من ۲۵ سال دارم و در رشته معماری تحصیل کرده ام. شاید این حرف کلیشه ای باشد اما از ابتدا به رشته تحصیلی ام علاقه نداشتم و زمانی که درسم تمام شد به دنبال علایق کودکی ام رفتم. در مورد من این مساله واقعا کلیشه نبود و من از کودکی به کار طراحی لباس علاقه داشتم و حتی برای عروسکهایم لباس میدوختم.
از معماری تا طراحی لباس
پس از پایان دوره تحصیلم یک خلاء در خودم احساس کردم. شاید یک روزی معماری را ادامه دهم اما به این خاطر که شاید بخواهم ارشد بخوانم یا شاخه تحصیلی ام را به پژوهش هنر تغییر دهم. انتخاب طراحی لباس در ابتدا دغدغهام بود و چون محجبه بودم همیشه دوست داشتم لباسهای خوب و روی مد بپوشم ولی لباسهایی که در بازار و مزونها وجود می دیدم با معیارهای من همخوانی نداشت و نمیتوانستم آنها را برای خودم انتخاب کنم. در این میان دو، سه خیاط شخصی داشتم که لباسها و مانتوهای روز مرهام را که خودم طراحی میکردم آنها میدوختند. بعدها به این رشته بیشتر علاقه مند شدم و کلاس خیاطی رفتم، سپس به طور آزاد در کلاسهای طراحی شرکت کردم و به این فکر افتادم حتما خیلی از خانمها مانند من چنین دغدغهای دارند و دوست دارند شیک پوش و به روز باشند در عین حال حجاب شان هم حفظ شود برای همین تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم.
طراحی برند ایرانی
نه هیچ برند خاصی در کار نیست، این برند متعلق به من و کاملا شخصی است. اتفاقا من دیروز این برند را ثبت کردم، ضمن اینکه سفارش از هیچ جای دیگری نیست.
گفته بودید نمی خواهید شما را مدل خطاب کنند و از این کار ناراحت میشوید اما به هر حال شما کاری را تبلیغ میکنید. اگر عنوان مدل را به آن اطلاق نکنیم چه عنوانی برای این کار میتوان به کار برد؟
خیلی سعی کردم عنوان مدل را روی من نگذارند اما گاهی در صفحات مختلف میبینم از عکسهای من سوء استفاده میکنند و با عنوان مدل محجبه پر سرو صدای ایران از آن نام میبرند. این اتفاقات واقعا ناراحت کننده است، به خاطر پوششی که دارم این اسم کمی برایم سنگین و غیر قابل هضم است. حتی همسرم هم دوست ندارد من با این اسم شناخته شوم، خودم هم تمایلی ندارم زیرا نه این کار را بلدم و نه چیزی در موردش میدانم.
بله، دقیقا. اما از ابتدا قصدم تبلیغ نبوده و خودم را به هیچ عنوان مبلغ حجاب نمیدانم. من فقط پوششم به این شکل است و حتی شاید خودم هم نتوانم خیلی چیزها را رعایت کنم. دختران جوان زیادی به من پیام میدهند و بدون اغراق باید بگویم از هر ۵۰ پیامی که دارم ۳۰ پیام از زنان و دخترانی است که پوش شان با من فرق دارد و اصلا حجاب ندارند ولی میگویند ما به حجاب علاقهمند شدهایم و چقدر خوب است که شما حجاب را به این شکل نشان میدهید و بعد عکسهای محجبهشان را برای من میفرستم. این برای من حس خوبی است، حتی یک دختر خانم مسیحی هم به من پیام داد و گفت تصمیم دارم از این به بعد با حجاب باشم و گفته بود من اعتقادی به حجاب نداشتم اما انگار حجاب ارزش من را در جامعه بالا میبرد.
افرادی هم بوده اند که شما را متهم به جلوه اشتباه از حجاب کردند؟
بله، در این میان افرادی هم هستند که گارد میگیرند و به من میگویند تو داری اشتباه تبلیغ میکنی و حجاب این نیست. باز هم تکرار میکنم من مبلغ حجاب نیستم چون آدم کاملی در این زمینه نیستم، فقط شاید نسبت به بقیه پوششم بیشتر باشد نه اینکه کامل است. خیلیها به من میگویند تو در این زمینه تبلیغ میکنی در حالی که پوشش خودت مشکل دارد. یک عده هستند که حجاب را فقط در چادر میبینند و نظرشان هم قابل احترام است ولی من فقط سعی میکنم لباسهایی را برای افرادی طراحی کنم که پوششی مانند من دارند تا راحتتر بتوانند انتخاب کنند.
فکر میکردید زمانی به طور ناگزیر در مسیری قرار بگیرید و افرادی را با خودتان همگام کنید که انتقاد منفی نسبت به حجاب دارند؟
نه اصلا چنین فکری نمیکردم، البته اطرافیانم به ویژه همسرم به من میگفتند تو اگر روزی در زمینه پوشش و لباس اسلامی کاری انجام دهی و دیگران این لباسها را تن تو ببینند شاید خیلی خوش شان بیاید ولی من باور نمیکردم. اما از ساعتهای اولی که در صفحه شخصیام شروع به فعالیت کردم دیدم که خیلی از افراد استقبال میکنند.
برخی از لباسها واقعا زیبا و مناسب نیستند اما صرفا به خاطر اینکه برند هستند مردم آنها را تهیه میکنند. به نظر شما مرز بین شیک پوشی و برند بازی کجاست؟
شاید ما یک کیف را ببینیم که از یک برند معروف است که البته چندان زیبا هم نیست اما میگوییم چه کیف خوبی! این یک تصور غلط است که بین ما جا افتاده و من هم خیلی مواقع دچار این اشتباه میشوم. اگر بخواهیم منطقی به آن فکر کنیم، میتوان گفت شیک پوشی هیچ ربطی به برند پوشی ندارد. من اخیرا سعی میکنم به برندها توجه نکنم چون پیش از این خیلی اعتقاد داشتم کیف و کفشی که میپوشم باید برند باشند اما جدیدا به این نتیجه رسیده ام حداقل ما طراحان سعی کنیم این دیدگاه و نگرش غلط را از جامعه پاک کنیم. خوش پوش باشیم ولی لباسهایی با قیمتهای مناسبتر استفاده کنیم. خیلی ها به من میگویند تو الگو شده ای اما چرا باید کیف چند میلیون تومانی دستت بگیری؟ به نظر من هم آنها راست میگویند، اگر قرار است من الگوی کسی باشم نباید از لباسهای خیلی گران استفاده کنم.
شما واقعا یک کیف چند میلیون تومانی استفاده میکنید؟
تا قبل از اینها شاید بیشتر اما تقریبا چهار و پنج ماهی است که سعی میکنم این کار را نکنم چون واقعا لزومی ندارد. به نظرم آن کیف را هر کسی که دستش بگیرد خوش تیپ میشود، هنر واقعی این است که میلیونها تومان خرج نکرد ولی بتوان خوش تیپ بود.
شاید خیلی از دختران و زنان جوان میخواهند شیک پوش باشند اما هزینهها به قدری بالاست که نمیتوانند. چقدر برای شیک بودن باید هزینه صرف کرد؟
واقعا اینطور نیست همین که یک دختر خانم بتواند نظافت و آراستگی خودرا حفظ کند کافی است. حتی اگر یک مانتو دارد آن را به خوبی و تمیز نگهداری کند. من در دوران دانشگاهم فقط دو مانتو داشتم و همان دو مانتور را یک سال خیلی مرتب و تمیز نگهداری میکردم. وقتی ظاهر فرد تمیز باشد و از رنگ های متنوع استفاده کند میتواند خوش تیپ باشد. به نظر من مهمترین نکته خوش تیپی برای یک خانم این است که تمیز باشد.