مهدی مهدوی کیا بازیکن تیم ملی و همسرش + تصاویر و بیوگرافی

مهدی مهدوی کیا متولد 2 مرداد 1356 در ری، بازیکن فوتبال و دیپلمه رشته اقتصاد نظام قدیم است. خانواده مهدوی کیا اصالتا اراکی بوده و در بین 7 خواهر و 4 برادر، او فرزند دهم است. مهدی تا به حال 2 بار ازدواج کرده و یک فرزند دختر نیز دارد.

 

 

شروع ورزش با هندبال

از سال 1366 وقتی 10 ساله بود با مسابقات هندبال مدارس ورزش خود را شروع کرد. مهدی مستعد در مسابقات کشوری نوجوانان آقای گل شد و هم چنین به عنوان کاپیتان دانش آموزان ایران در چند بازی بین المللی نیز حضور داشت.

 

 

ورود به فوتبال

از سال 69 کم کم فوتبال را با جدیت بیشتری در زمین های خاکی حسین آباد واقع در محله دولاب تهران پیگیری کرد و در نهایت در سال 70 بود که به اصرار یکی از دوستان پدری به تیم فوتبال بانک ملی معرفی شد.بازی های زیبای او باعث شد در سال 73 به تیم ملی جوانان دعوت شود.

 

 

دوراهی استقلال پرسپولیس

با انحلال تیم بانک ملی در سال 74 با وجود مذاکرات اولیه با استقلال از حاشیه های این تیم ترسید و به پرسپولیس پیوست. مهدوی کیا تا سال 1379 در پرسپولیس حضور درخشانی داشت.

 

 

 

درخشش و لژیونر شدن

درخشش مهدوی کیا در بازی های آسیایی سال 1374 و در جام جهانی 98 فرانسه (سال 1376 شمسی) و گل به یاد ماندنی اش به آمریکا باعث شد به باشگاه بوخوم آلمان بپیوندد.

پس از یک سال از بوخوم به هامبورگ رفت و 8 سال طلایی را در این تیم قدیمی و پرافتخار بوندس لیگا تجربه کرد. سپس در سال 1385 به اینتراخت فرانکفورت پیوست و سرانجام با پایان قراردادش با فرانکفورتی ها،  در سال 88 به ایران بازگشت و به تیم استیل آذین تهران ملحق شد.

در مجموع تا پایان بهمن 1387، مهدی  250 بار  در بوندس‌ لیگا به میدان رفت و ۲۹ گل نیز به ثمر رساند.

 

 

خداحافظی

پس از استیل آذین در سال 89، یک فصل در داماش گیلان بود و یک سال و نیم هم در پرسپولیس توپ زد. سرانجام در 15 اردیبهشت 1392 و با پیراهن این تیم در شکست مقابل سپاهان در فینال جام حذفی از دنیای فوتبال برای همیشه خداحافظی کرد.

 

 

ازدواج با سپیده

مهدی مهدوی کیا در سال 76 وقتی 20 ساله بود با دختری بنام سپیده قنبری ازدواج کرد. این زوج در سال 78 صاحب دختری به نام عسل شدند.

 

نامزدی با سمیرا

قبل از جام جانی 2006 خبر طلاق سمیرا سمیعی از مهدی مهدوی کیا تیتر یک روزنامه های آلمان و البته شوک خبری در ایران شد.

بعدها گفته شد مهدوی کیا با وجود داشتن همسرش سپیده با مدیر برنامه هایش به نام سمیرا سمیعی ازدواج کرده است. هرچند که این رابطه در نهایت به درگیری انجامید و خیلی زود هم به جدایی ختم شد.

 

 

از تکذیب تا تعهد

مدتی بعد مهدوی کیا ارتباط خود با سمیعی را تکذیب کرد اما مورد قبول کسی قرار نگرفت. سمیرا سمیعی نیز  در گفت و گویی بیان کرد که به دادگاه تعهد داده در مورد رابطه با مهدی حرف نزند. لازم به ذکر است که برخلاف یک سری شایعات قدیمی سمیرا سمیعی دختر پرفسور سمیعی نمی باشد!

 

 

از گاوداری تا آرایشگاه

شنیده می شود مهدی در شهر پدری خود، اراک، یک گاوداری و مزرعه بزرگ دارد که معمولا برای تعطیلات به آن جا سفر می کند. او یک سالن آرایشگری بسیار مجهز و پیشرفته هم در اختیار همسرش سپیده قنبری قرار داده تا او نیز به علایق خود برسد. همچنین یک مغازه فروش پوشاک بچه گانه در شمال تهران دارد و در حال حاضر مجهزترین آکادمی فوتبال پایه کشور را به اسن خود نام گذاری شده است را نیز اداره می کند

 

علاقه شدید به هامبورگ

درخشش در هامبورگ و حضور فوق العاده در لیگ قهرمانان اروپا باعث شد تیم های بزرگ قاره سبز همچون منچستریونایتد، چلسی و یوونتوس خواستار جذب او شوند اما او هرگز راضی به جدایی از هامبورگ نشد.

 

رابطه با دایی و کریمی

مهدوی کیا مدتی هم با علی کریمی بسیار صمیمی شده بود اما به دلیل برخی مشکلات قدیمی  قدیم همچون اختلاف بر سر بازوبند کاپیتانی تیم ملی و پرسپولیس، این صمیمیت از بین رفت. البته این دو اکنون با هم اختلافی ندارند.

 

او یک بار گفت که در دو سال ابتدایی حضورش در فوتبال آلمان علی دایی مرتب با او در تماس بود تا احساس تنهایی نکند؛ علی دایی حتی برای دیدن او به هامبورگ می رفت.  البته آن صمیمیت دیگر بین کاپیتان های سابق تیم ملی وجود ندارد.

 

 

 

عناوین فوتبالی و اخلاقی

در آبان 1391 فیفا اعلام کرد که مهدوی‌ کیا محبوب ترین بازیکن جهان در مرحله مقدماتی شناخته شده‌ است. وی پس از پایان رای‌ گیری عنوان محبوب‌ ترین بازیکن آسیا و عنوان دوم محبوبترین بازیکن جهان در سال 1391 را به خود اختصاص داد.

همچنین در 23 اسفند 1391 مهدوی کیا به عنوان مرد اخلاق ورزش ایران درآن سال برگزیده شد.

 

سمیرا سمیعی همسر دوم مهدی مهدوی کیا در آلمان

در آن زمان یکی از وب سایت های خبری مدعی شد که دختر پروفسور سمیعی دوباره فوتبال ایران را تحت تاثیر نام خودش قرار داده اما این بار در کنار نام لوتار ماتئوس!

همچنین در آن زمان، باشگاه خبرنگاران نوشت: حدود هشت سال پیش و در آستانه جام جهانی 2006 آلمان یک زن ایرانی مقیم آلمان با نام سمیرا سمیعی با این ادعا که همسر دوم مهدی مهدوی کیاست غوغایی را در رسانه های ایرانی به پا کرد.

 

هرچند این ماجرا خیلی زود فروکش کرد اما با گذشت هشت سال از این اتفاق در حالی که مهدوی کیا زندگی بی حاشیه و آرامی را در کنار همسر و دختر 14 ساله خود می گذراند حالا سمیرا سمیعی به عنوان مدیر برنامه های لوتار ماتئوس به ایران آمده است.

یکی از خبرگزاری های معتبر در اردیبهشت سال 1385 مطلبی با عنوان «مهدوی کیا در دام» منتشر کرد. لب مطلب حکایت از ماجرایی عجیب در زندگی ستاره پرفروغ فوتبال ایران مهدی مهدوی کیا داشت.

خبر ازدواج با همسر دوم و حاشیه های ناشی از آن تا مدت ها مهدی مهدوی کیا را رها نکرد و رسانه ها تا مدت ها به ابعاد مختلف این ماجرا می پرداختند.

سمیرا سمیعی، دختر پروفسور سمیعی (یکی از بزرگترین جراحان مغز و اعصاب در جهان و ایران) در آلمان به عنوان مدیر برنامه های مهدوی کیا مشغول به کار بوده که پس از مدتی در حالی که همسر مهدوی کیا در ایران بوده، خبر ازدواج این دو منتشر می شود.

ماجرا از این قرار بود که وی که تنها مدیر برنامه زن در آلمان محسوب می شود (فوتبال آلمان 140 مدیر برنامه دارد)، با تهیه کننده برنامه ورزش از نگاه دو که بیمار پدرش بوده است آشنا می شود و درخواست وی مبنی بر دعوت از لوتار ماتئوس را می پذیرد.

سمیعی هم اکنون مدیر برنامه‌های چند ستاره بزرگ در آلمان از جمله ماتیوس، برمه، پرمرته ساکر و ... به شمار می رود. او در ایران هم مدیریت برنامه های سوشا مکانی را بر عهده دارد.

 

بر همین اساس میتوان حدس زد که چرا مهدوی کیا در ضیافت ناهار لوتار ماتئوس که با حضور دایی و سایر فوتبالی ها برگزار شد شرکت نکرد.

حالا سمیعی در گفتگو با روزنامه نود، که به همراه عکس بزرگی از وی روی صفحه نخست این روزنامه منتشر شده، گفته که ماجرای من و مهدوی کیا هشت سال پیش تمام شد.

وی همچنین درباره زندگی در آلمان گفت: «کاملا از زندگی جدیدم راضی هستم من با همسر آلمانی‌ام و پسرم خوشبختم.

 

همسرم در کنار فعالیت‌های امور کارخانه‌اش، اسپانسر باشگاه بایرن مونیخ و آگزبورگ است و به اعتبار اوست که ما هنگام بازی‌های خانگی بایرن، در لژ مخصوص در ورزشگاه آلیانس آره‌نا حضور می‌یابیم. من از زندگی‌ام لذت میبرم و همین حالا هم دلم برای او و پسرم لک زده است.»