به گزارش خبرنگار رصدورزشی: پیمان عباسی با انتشار استوری در صفحه شخصی اش در اینستاگرام به پویا پورسرخ تبریک گفت برای او ارزوی خوشبختی کرد . هنوز مشخص نشده که دلیل این تبریک چیست ولی اینطور برداشت می شود که پوریا پورسرخ ازدواج کرده و این تبریک برای متاهل شدن اوست . هنوز پوریا پورسرخ واکنشی به این خبر نشان نداده است ....
رضا عنایتی هم با انتشار عکسی در پست اینستاگرام خود از ازدواج پوریا پورسرخ خبر داد.
بازیکن سابق استقلال نوشت: پوریا دوست عزیز من از صمیم قلب برایت آرزوی سلامتی میکنم و امیدوارم. قطار زندگی مشترکتان همیشه بر روی ریلهای خوشبختی حرکت کند پیوندتان مبارک.
پوریا پورسرخ هنوز واکنشی نشان نداده و این موضوع را رسما تایید نکرده است.// سرپوش
این روزها که سریال کیمیا با بازی پوریا پور سرخ و مهراوه شریفی نیا در حال پخش است، شایعه ازدواج پوریا پورسرخ بیشتر از قبل بر سر زبان ها افتاده و هر روز اسمی را کنار اسم پوریا پور سرخ قرار می دهند… اسم هایی که خود پوریا پورسخ از آن ها اظهار بی اطلاعی میکند!
فضای مجازی هم که مملو از شایعات ریز و درشت درباره هنرمندان است. کسی در وب سایت خود خبر ازدواج پوریا را میگذارد یکی در فیسبوک می گوید ازدواج کرده و تمام شده و آن یکی هم در اینستاگرام آرزو میکند مهراوه و پوریا واقعا ازدواج کنند.
پوریا پورسرخ بازیگر سریال کیمیا در گفتگو با تی وی پلاس در مورد شایعاتی که هول ازدواجش است صحبت کرد وی درپاسخ به این سوال که چرا تا الان که ۳۸ سالش است و هنوز ازدواج نکرده گفت:
ازدواج باید در شرایطش انجام شود و تا موقعیت مناسبی پیش نیاید نباید ازدواج کرد، وی ادامه داد که هر انسان نرمال و طبیعی باید ازدواج کند.
پورسرخ درادامه نسبت به شایعاتی که هول ازدواجش می گویند اظهار داشت: اگر بخواهم ازدواج کنم خبر آن را قایم نمی کنم، مگر از دیوار کسی بالا رفتم که آن را قایم کنم؟ وی درباره خود ادامه داد: نه می گویم دررابطه با ازدواجم خبری هست و نه میگویم درباره ازدواجم خبری نیست هروقت اتفاقی بیافتد به همه خبر میدهم مگر دیگران که ازدواج کرده اند قبل از ازدواج با بوق و کرنا خبر آن را پخش کرده اند؟
وی درپاسخ مجری برنامه که از او درباره مهراوه شریفی نیا و شایعه ازدواج با او پرسید با ناراحتی جواب داد: مهراوه مثل خانواده من میمونه و این حرفا قشنگ نیست…
وی میگوید همیشه از این حرفها که پشت سر من است رنج برده ام. او ادامه داد که کسی که این حرف ها را پشت سر کسی میزند آیا راضی است در مورد خانواده خودش هم همچین حرف هایی گفته شود؟
پور سرخ که در سریال کیمیا با خانم آزیتا حاجیان و مهراوه شریفی نیا هم بازی است میگوید: خانم حاجیان مانند مادر من است و من نسبت به همه اعضای گروه فیلمبرداری احساس صمیمیت و دوستی میکنم. اینکه وقتی کسی با همکار خود سر یک میز مینشیند و غذا می خورد نباید منجر به ایجاد شایعه شود و شایعه سازان مطمینا خودشان گرفتار این مسئله خواهند شد.
پوریا پور سرخ بازیگری است که این روزها با سریال کیمیا در تلویزیون حضور دارد و همین مسئله باعث شده که بیشتر در کانون توجهات قرار بگیرد. بااو گفتگوی صمیمانه ای انجام داده ایم که در آن از زندگی خصوصی و تجربیات کاری اش صحبت های جالبی کرده است.
پوریا پورسرخ نمونه کامل از یک انسان موفق است. در حالی که نزدیک به 10 سال از حضورش در عرصه بازیگری می گذرد و موفقیت های زیادی را در این عرصه تجربه کرده است، اما هرگز آدمی تک بعدی نبوده و در کنار بازیگری، تحصیلات خود را تا مدارج بالا ادامه داده و از طرف دیگر هرگز حواشی و شایعات مرسوم بازیگری را وارد زندگی شخصی و حریم خصوصی خود نکرده است.
قواعد رقابت سالم را به خوبی می داند و از تجربیاتش، پلی برای رسیدن به موفقیت ساخته است. او حتی از معدود بازیگرانی است که به شدت به سلامت روحی و جسمانی خود اهمیت می دهد و حالا بعد از 3سال دوری از مصاحبه های مطبوعاتی، درباره ابعاد تازه ای از زندگی و حرفه اش صحبت کرده است، از تجربیاتی که در این سال ها به دست آورده و آرامشی که این روزها در زندگی اش جاری است.
نزدیک به 10سال از حضورم در عرصه بازیگری می گذرد و هرکسی در هر شرایطی وقتی 10 سال از عمرش سپری می شود، تغییرات زیادی می کند، بزرگ تر می شود، پخته تر می شود و... من هم طبیعتا در این سال ها تغییرات زیادی کرده ام. مثلا شاید نسبت به برخی مسائل که قبلا خیلی سریع ری اکشن نشان می دادم، دیگر الان واکنش خاصی نداشته باشم، شاید مسائلی بوده که در گذشته باعث آزارم می شده ولی حالا برایم تبدیل به سوژه خنده شده است.
خیلی خاطرات از آن دوران اولیه حضورم دارم که از ذهنم پاک نمی شود، ولی آزارم نمی دهد بلکه برایم به تجربیاتی ارزشمند تبدیل شده است. ناپلئون می گوید هیچ گاه به گذشته ام نگاه نمی کنم، مگر اینکه بخواهم از آن درس بگیرم. من هم سعی می کنم از تجربیاتی که از گذشته ام کسب کرده ام به عنوان توشه راهم استفاده کنم.
زمانی که من با سریال «وفا» معرفی شدم، تنها چند چهره جوان بودند که در رسانه ها حضور داشتند و اتفاقی که برای «وفا» افتاد شاید پیش از آن فقط برای «مسافری از هند» و «خط قرمز» افتاده بود و فکر می کنم آن زمان نیاز بود که رسانه ها سراغ چهره های جدیدتر بروند.
من هم در آن زمان به عنوان یک آدم بی تجربه که وارد حرفه بازیگری شده بودم، پیش خودم فکر می کردم الان دوتا مصاحبه انجام می دهم و نهایتا چهارجا چاپ می شود ولی می دیدم که هر مصاحبه من بیست جا چاپ می شد و این خودش یکی از تجربیاتی بود که در آن دوران کسب کردم چون زمانی که مردم یک مصاحبه را می خوانند، راجع به شخصیت آن آدم قضاوت می کنند و بر اساس صحبت های آن فرد می گویند چقدر این آدم توخالی است یا برعکس چقدر آدم درستی است و بعضی از مصاحبه های ساختگی یا برداشت های اشتباه باعث می شود که قضاوت اشتباهی راجع به آن هنرمند انجام شود. البته این را هم بگویم که این مسائل جزئی از کار ماست، شما نمی توانید بگویید که من وارد آب می شوم ولی خیس نمی شوم! من هم در این مدت درباره رویکرد خودم نسبت به مطبوعات تجربیاتی کسب کردم که بسیار مفید بود.
هر انسانی اخلاق و رفتار خاص خودش را دارد و من هم در تمام این سال ها سعی کرده ام زندگی شخصی و خانواده ام را وارد مسائل رسانه ای مرسوم این حرفه نکنم و البته ایرادی هم به دیگران نمی گیرم که چنین کاری کرده اند چون این موضوع کاملا شخصی است. شما خودتان بهتر این موضوع را می دانید چون از اولین کسانی بودید که با من مصاحبه کردید، اینکه من در همان سال های اول حضورم در این حرفه، همیشه از این فضا دور بودم و بعضا اذیت می شدم از اتفاقاتی که به زندگی شخصی ام ورود پیدا می کرد. ولی با تجربیاتی که کسب کردم و آنها را به کار گرفتم، حالا آرامش بسیار خوبی دارم و آن را با یک دنیا عوض نمی کنم. برای من آرامش امروزم از همه چیز مهم تر است و به همین دلیل همیشه سعی کردم زندگی شخصی و خانوادگی ام را از رسانه ای شدن و حواشی دور نگه دارم تا این آرامش را داشته باشم.
ازدواج یک برگ از صفحات زندگی هر آدم نرمالی است که باید یک روز اتفاق بیفتد. به نظرم این عقیده و صحبت یک آدم نرمال نیست که مثلا بیاید در مصاحبه اش بگوید که «من امسال می خواهم ازدواج کنم!» چون به نظرم ازدواج اتفاقی است که نیاز به آن باید حس شود و سپس طرف مقابلت را پیدا کنی که این پروسه ممکن است یک ماه طول بکشد یا یک سال یا حتی بیشتر... مطمئنا من هم مثل هر آدم نرمال دیگری این اتفاق را در زندگی ام تجربه خواهم کرد، قطعا به آن فکر می کنم و ایده آل های خودم را دارم ولی تا زمانی که پیش نیاید، لزومی نمی بینم که راجع به آن صحبت کنم و حواشی رسانه ای برای خودم ایجاد کنم چون زمانی که این اتفاق بیفتد، همه متوجه خواهند شد. صحبت از ازدواج شد و جا دارد من بازهم به سام درخشانی عزیز و همسر محترم شان تبریک بگویم.
هر کسی در زندگی به دنبال کمال است و این ذات بشر است و تنها تفاوت انسان با سایر مخلوقات این است که همیشه به دنبال کمال و کمال گرایی است و این موضوع در زندگی، در شغل، در ازدواج و در تمام مسائل زندگی وجود دارد ولی من شخصا تا جایی به دنبال کمال گرایی هستم که تبدیل به آفت برای انجام کارهایم نشود و زمانی که حس کنم این کمال گرایی به کاری که می خواهم انجام بدهم، ضربه می زند، قطعا جلوی آن را می گیرم و نمی گذارم تبدیل به وسواس شود.
ضمن اینکه کمال گرایی و ایده آل گرایی تا یک جاهایی دست خود آدم است و بخشی از آن از عهده انسان خارج است. مثلا من به عنوان یک بازیگر دوست دارم با بزرگ ترین فیلمسازان جهان مثل اسکورسیزی یا اسپیلبرگ کار کنم ولی آیا واقعا این شرایط در حالت نرمال و عادی وجود دارد؟ پس همه ما دنبال رسیدن به کمال هستیم ولی تا جایی که دست خودمان است و به زندگی مان لطمه نزند.
من همیشه سعی می کنم سلامت زندگی ام را حفظ کنم که این سلامت زندگی شامل سلامت روحی و روانی و سلامت جسمانی می شود. همانطور که گفتم خودم را از حسادت ها و کینه ها دور کرده ام و به نظرم این سلامت روحی است که این روزها از آن لذت می برم. سلامت جسمانی ام را هم همیشه سعی کرده ام با ورزش و تغذیه مناسب حفظ کنم و به نظرم اینها کاملا به خود شخص برمی گردد که چطور زندگی می کند.
من تا به حال در هیچ فیلم سینمایی سیگار نکشیده ام و شاید هم برای یک بازیگر این موضوع یک ضعف باشد چرا که می گویند باید بتوانی در هر نقشی بازی کنی، ولی آنقدر شهامت داشته ام که بگویم «نه، من نمی توانم در نقش یک سیگاری بازی کنم.» حتی این را بارها شنیده ام که هستند بزرگانی در سینمای خودمان که وقتی نقشی به آنها پیشنهاد می شود و فیلمنامه را می خوانند به سازندگان آن فیلم می گویند که «فلان بازیگر برای این نقش بهتر از من است» و این اخلاق حرفه ای است و همان سلامت شغلی است که به نظرم اوج اعتمادبه نفس یک انسان را نشان می دهد.
در همان شروع کارم، خیلی از همکاران می گفتند که پوریا نهایتا 2سال بیشتر در سینما دوام نمی آورد و متاسفانه خیلی از ضرباتی که ما در این حرفه می خوریم، از همکاران خودمان است و خیلی از ما هنوز قواعد رقابت را بلد نیستیم و این موضوع فقط مختص سینما نیست، بلکه متاسفانه در جامعه ما رفته رفته تبدیل به یک اصل شده است. زمانی که ما بچه بودیم ضرب المثلی بود که می گفتند «بار کج به منزل نمی رسد!» ولی حالا می بینیم که گویا بار کج خیلی هم خوب به منزل می رسد و متاسفانه کسانی که بازی جوانمردانه را بلد نیستند، اتفاقا بیشتر به موفقیت می رسند.
مثلا در فوتبال اگر بخواهم مثالی بزنم باید به وحید هاشمیان عزیز اشاره کنم که مدارک مربیگری که او دریافت کرده را بعید می دانم فرد دیگری در ایران دریافت کرده باشد و با خودم فکر می کردم اگر فلان بازیکن فوتبال که روابط پشت پرده زیادی دارد، اگر نصف این مدارک را داشت الان تمام مطبوعات ورزشی و اهالی ورزش فشار می آوردند که باید در تیم ملی باشد. هستند بازیکنانی که تا برای کلاس مربیگری ثبت نام می کنند، همه فشار می آورند که این آدم حتما باید در تیم های بزرگ باشد و نمی شود منکر این لابی ها شد. یکی از آرزوهایی که دارم این است که شرایط طوری باشد که نسل های بعد از من به این جمع بندی برسند که لازم نیست برای رسیدن به موفقیت به افرادی که دارای نفوذ صنفی هستند چنگ بزنند، یا ناجوانمردانه بازی کنند یا به دیگران پشت پا بزنند تا خودشان پیشرفت کنند.
یک اصل مهم در زندگی من وجود داشته و صادقانه با تمام وجود پای این قضیه هستم و می توانم به شرافتم قسم بخورم که 10 سال دیگر هم همین هستم و این را از همه اطرافیانم که با من در ارتباط هستند، اساتید دانشگاهم، همکلاسی هایم و... می توانید بپرسید. هرکسی در زندگی فراز و نشیب هایی داشته و من هم داشتم ولی من یک اصل مهم در زندگی دارم و آن هم رقابت سالم است. به شرافتم قسم می خورم که هرگز از موفقیت کسی ناراحت نشدم و به کسی حسادت نکردم. همیشه مانند دونده های ماراتن به هدفم نگاه کرده ام و هرگز به فکر این نبودم برای پیشرفت خودم، به کسی ضربه بزنم. حتی در دلم نسبت به کسانی که به من حسادت می کردند هم حس بدی ندارم.
معتقد هستم که هر آدمی در کارش، جای خودش را پیدا می کند. در هر کاری برای همه جا هست و هیچ کس جای دیگری را تنگ نکرده است و دیگر به تلاش و استعداد آن آدم بستگی دارد که تا کجا پیشرفت کند. یکی از اساتید دانشگاهی ام می گفت یک نوازنده در آکروپلیس می نوازد و یک نوازنده دیگر سر چهارراه می نوازد، هر دو نوازنده هستند ولی هر دو هنرمند نیستند!