مهران رجبی بازیگر همیشه خندان سینما و تلویزیون متولد دهم دی ماه 1341 از روستای واریان کرج، فارغ التحصیل دوره کارشناسی رشته گرافیک از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد گرافیک در دانشگاه تربیت مدرس است. مهران رجبی معلم بودم و در مدارس کرج تدریس می کردم و همسرم نیز در آموزش و پرورش کرج کارمند بودند.
تاکنون بازیگران زیادی از جمله مهران مدیری، سروش صحت و پژمان بازغی وارد عرصه اجرا شدند و همواره هم به سبب شهرت و محبوبیتی که داشتند مورد استقبال مخاطبان قرار گرفتند؛ اما به تازگی اتفاقی رخ داده که حواشی زیادی به دنبال داشته و نتوانسته دل مخاطبان را به دست آورد.
اتفاقی که رخ داده این است که تلویزیون به مرور زمان برخی مجریان خود را از دست داده بگونه ای که تعدادی از آنها عطای کار با رسانه ملی را به لقایش بخشیدند ، حال صداوسیما برای اینکه این کمبود را جبران کند، سراغ مهران رجبی رفته که نتوانسته نظر مردم در عرصه اجرا را به خود جلب کند و مورد انتقاد قرار گرفته است همچنین سید بشیر حسینی داور برنامه «عصر جدید» و استاد ارتباطات نیز وارد این عرصه شده است. به بهانه همین اتفاق خبرآنلاین از مخاطبان خود خواست تا نظرشان درباره ورود این افراد به عرصه اجرا را با ما در میان بگذارند، که در ادامه میخوانید.
اجرایشان عالی است
بخشی از مخاطبان خبرآنلاین اجرای هر دو هنرمند را بسیار خوب و ارزشمند دانستند.
یکی از کاربران درباره اجرای خوب این دو مجری نوشت: «بهنظرم ایشان علاوه بر اینکه بازیگر بسیار عالیای هستند، میتوانند یک مجری درجه یک هم باشند. بدون اغراق ایشان کم نظیر هستند و نباید بهخاطر عقایدشان آنها را محکوم کنیم که نباید مجری گری کنند.»
کاربری به نام حنیف نوشت: «با توجه به اینکه خودی هستند و با ایمان، خیلی خوب هستند، به بقیه نباید اعتماد کرد، اول ایمان و خودی بودن این افراد مهم است.»
کاربری به نام سامی هم در پاسخ به حنیف نوشت: «وقتی دایره خودی ها اونقدر محدود کردید،که فقط همفکران و تصدیق گران کارهای شما،در اون جا بشن،فکر این نکردید که با این حلقه تنگ خودی ها،دچار چالش کمبود نیروی انسانی متبحر در تمام بخشها خواهید شد؟؟! این نتیجه دشمن پنداری مردم معترض هست!»
مخاطبی نوشت: «مهران رجبی را خیلی دوست داشتنی میدانم. در همه عرصهها. بازی درخشانش در بیدار شو آرزو تا حضور منطقی و پر رنگش در شبهای مافیا که بر خلاف همسالانش ذهن تیز و استدلال گری داشت»
یکی از کاربران خبرآنلاین هم درباره این موضوع نوشت: «هر دو بسیار عالی هستند، مخصوصا مهران رجبی که خوار چشم دشمنان اسلام و انقلاب شده است.»
کسی تلویزیون تماشا نمیکند
تعداد بسیار زیادی از نظرهای مخاطبان حاوی این موضوع بود که چه اهمیتی دارد که این دو هنرمند خوب اجرا میکنند یا بد، چون در این موقعیت و با این برنامههایی که صداوسیما برای مخاطبان خود گذاشته، دیگر کسی تلویزیون را تماشا نمیکند.
کاربری به نام ایمان درباره این موضوع نوشت: «کسی دیگر تلویزیون ایران را نگاه نمیکند، هرکسی را که خواستید در عرصه اجرا بگذارید.»
کاربر دیگری نوشت: «مگر اصلا چند درصد مردم تلویزیون جمهوری اسلامی را میبینند؟ برای رسانهای در این سطح امثال بشیر حسینی و مهران رجبی، زیاد هم هست. اصلا مگر مهم است برنامهای که سراسر آن دروغ و بدون محتوا است، توسط چه کسی اجرا میشود؟»
کاربری درباره اجرای این دو مجری نوشت: «مجری گری این آقایان، مخصوصا مهران رجبی، مثل جراحی قلب توسط یک لحاف دوز است.»
کاربر دیگری با اشاره به نخبه کشیهای انجام شده توسط تلویزیون نوشت:« متاسفم برای تلویزیون و نخبه کشیای که راه انداخته و فقط سرمایه و بودجه مملکت را میبلعد کسی هم تلویزیون نگاه نمیکند.»
یکی از مخاطبان خبرآنلاین نیز درباره این موضوع نوشت: «نظر مردم مهم نیست چون دیگر کسی تلویزیون نگاه نمیکند، همین نظر مسؤلین مثبت باشد؛ همه چیز حل است.»
تلویزیون کاری با نظر مخاطبانش ندارد
تعداد زیادی از مخاطبان هم پرسش اصلیشان این بود که چرا این مسئله مطرح میشود وقتی صدا و سیما هیچ توجهی به مخاطبان خود نمیکند؟ و کوچکترین توجهی به خواسته آنها ندارد! در چنین شرایطی چه اهمیتی دارد که چه کسی برنامههای تلویزیون را اجرا میکند.
یکی از کاربران درباره این موضوع نوشت: «کار تلویزیون تخصصی نیس چون طرف، هم مجری، هم گوینده خبر، هم خواننده و هم بازیگر است و این افرادی که الان در تلویزیون حضور دارند همه فن حریف و آچار فرانسه هستند.»
کاربر دیگری نوشت: «من نمیدانم چرا همه کارهای صداوسیما شده لجبازی کردن با مردم، چرا واقعا چنین اتفاقهایی رخ میدهد؟ یعنی چه که هر چی عموم مردم دوست دارند، باید نادیده گرفته بشود و فقط عقیده عده کمی مورد توجه قرار بگیرد؟»
مخاطبی به نام امیر نوشت: « نه مهران رجبی و نه سید بشیر. سید بشیر حسینی حتی نمیتوانست داور خوبی باشد حالا چطور مجری خوبی باشد؟»
یکی از مخاطبان هم نوشت: «استقبال از برنامههای این آقایان نشان میدهد، مردم حتی حاضر نیستند قیافه این افراد را ببینند. چه برسد به برنامه، متاسفانه صداوسیمای میلی ظاهرا نه دوست دارد مجری خوب در صحنه بماند و نه چیزی در پشت صحنه برای نشان دادن دارد و نه دیگر برنامه پرباری عرضه میکند.»
یکی از مخاطبان هم نوشت: «مهران از کارای قبلیش نمره تقریبا قبولی گرفته و بشیر رانتی هم صفر است. اما رفتن به تلویزیون در این شرایط نشان میدهد که مهران هم از صدای مردم فاصله گرفته و هر دو سر وته یک کرباس هستند.
بنا به دلایل کاری رفت و آمد زیادی داشتم و در این رفت و آمدها احساس کردم این خانم می تواند همسر ایده آلی برای من
نام:مهران
نام خانوادگی:رجبی
تاریخ تولد:1340/10/10
محل تولد:کرج
تحصیلات:کارشناسی ارشد گرافیک
تاهل:متاهل
فرزندان:دو دختر و یک پسر
زندگینامه:
مهران رجبی بازیگر همیشه خندان سینما و تلویزیون متولد دهم دی ماه 1341 از روستای واریان کرج، فارغ التحصیل دوره کارشناسی رشته گرافیک از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد گرافیک در دانشگاه تربیت مدرس است.
او مدرس رشته گرفیک در آموزش و پرورش کرج میباشد. سال 1369 ازدواج کرده و سه فرزند به نام های زهرا ، سارا و علیرضا دارد.
ماجرای خواستگاری و ازدواج ازدواج مهران رجبی:
من معلم بودم و در مدارس کرج تدریس می کردم و همسرم نیز در آموزش و پرورش کرج کارمند بودند. بنا به دلایل کاری رفت و آمد زیادی داشتم و در این رفت و آمدها احساس کردم این خانم می تواند همسر ایده آلی برای من باشد. خواستگاری در خانه آقای رئیس رئیس آموزش و پرورش شهر کرج از دوستان نزدیکم بود و ارتباط خوبی با وی داشتم. موضوع را با او در میان گذاشتم و او نیز ضمن استقبال از این پیشنهاد قول داد تا مقدمات را فراهم کند. در این ملاقات به توافقات خوبی رسیدیم و متوجه شدم این خانم می تواند شریک زندگی ام باشد.
مهریه همسر مهران رجبی:
مهر همسرم 14 سکه بعد از گرفتن جواب مثبت از همسرم، موضوع را با مادرم در میان گذاشتم و بعد از هماهنگی های لازم با او و برادر بزرگترم به خواستگاری رفتیم. واسه ازدواج چکم پاس نشد! یک روز ساعت 9 صبح برای خرید عروسی با همسرم و خانواده اش قرار گذاشته بودم که به دنبال آنهابروم و به اتفاق هم راهی خرید شویم. آن روز ساعت هشت صبح برای نقد کردن چکی که بابت کاری دریافت کرده بودم، به بانک رفتم اما متاسفانه آن چک نقد نشد و من هم مانده بودم که با جیب خالی چطور باید به خرید عروسی بروم! درخیابان راه می رفتم که یکی از دوستان، که هنوز هم با هم رابطه دوستانه ای داریم، من را دید و بعد از اینکه در جریان مشکلم قرار گرفت، 60 هزار تومان به من قرض داد (اون روزها خیلی پول بودها) و از آن رو توانستم با خیال راحت به اتفاق همسرم به خرید وسایل مورد نیاز مراسم عروسی برویم. برای روز دامادی هم به آرایشگاه نرفتم. شاید برایتان جالب باشد بدانید که کروات هم نزدم و حتی ریش هایم را اصلاح نکردم. ماشین عروس مان پیکان بود.
آرزوی مهران رجبی:
من همیشه آرزوی پرواز کردن داشتم، الان هم یک پاراگلایدر خریده ام و تحت آموزش هستم، امیدوارم به زودی بتوانم پرواز کنم و از این طریق به یکی از آرزوهای کودکی ام برسم.
قصد دارم خانه ای در یکی از روستاهای جاده چالوس شهرستان کرج بسازم و در اوقاتی که از کار فارغ می شوم از شلوغی های شهر فرار کنم و برای کسب آرامش به آنجا بروم. طبیعت را خیلی دوست دارم و دلم می خواهد از زیبایی های آن لذت ببرم. برای همین تصمیم به ساخت خانه در شمال گرفته ام.