به گزارش خبرنگار رصد ورزشی و به نقل از عصر ایران: علیرضا منصوریان گفت: «به نظر من تصمیم فدراسیون فوتبال یک فاجعه است. چون تمام چرخش ها را انجام دادند تا از ویلموتس (سرمربی سابق و بلژیکی) خارج شوند و یک مربی خوب را اعلام کنند. اما اینها کاری خواهند کرد که با ذره بین دنبال آقای کیروش بگردیم. این دوست عزیز البته باید خیلی خوش حال باشد که سرمربی شده اما به گزینه های داخلی توهین شده در حالی که می شد از آنها استقبال شود.
داخل فوتبال مان این قدر توانایی مربی داخلی نداریم که این عزیز سرمربی تیم ملی ما شده؟ کسی که با ملوان بندر انزلی ششم شده، تیم " خونه به خونه" را نتوانسته بیاورد بالا، با فولاد ششم شده،الآن هم یک ماه است که مردم آبادان را گذاشته سرکار که قلبم درد می کند،فلان جایم درد می کند و می خواهم از فوتبال ایران بروم.
چه سیستم مافیایی قوییی پشت این صحنه است که این آدم را با این رزومه وارث فوتبال ملی می کنند و به جای کی روش می گذارند؟ آن وقت امیر قلعه نویی، علی دایی، یحیی گل محمدی و ایکس و ایگرگ اصلا دیده نمیشوند و فدراسیون به ما توهین می کند... این تیم پالرمویی که این مربی را گذاشته چقدر بر فدراسیون ما مسلط است؟ پس ما چرا این قدر کلاس "پرولایسانس" می رویم؟ رزومه های ما را داخل کشور در همین چند سالی که این عزیز بوده اعلام کنند. چطور ممکن است این جایگاه به این آدم برسد؟»
به بهانۀ این سخنان، نکات زیر را یادآور می شوم:
۱. علیرضا منصوریان با کارت کارلوس کی روش بازی می کرد اما از گزینه های داخلی نام می بُرد! شاید یک لحظه فراموش کرده بود که در مقابل او نه عادل فردوسی پور که محمد حسین میثاقی نشسته بود که نظر مستقلی ندارد و بیشتر به فکر اجرای سیاست هایی است که به او اعلام می شود و البته تعجب کرده بود که قرار بود روی گزینه داخلی کار کنند و ناگهان با مربی غیر ایرانی مواجه شده است.
۲.آقای منصوریان از سه نفر نام برد. حال آن که روی علی دایی به خاطر یک مصاحبه و نام بردن از برخی حساسیت ایجاد شده و عجالتا به او تیم باشگاهی هم نمی دهند چه رسد به ملی.
امیر قلعه نویی نیز سپاهان و مردم اصفهان را ترجیح داده و نخواسته مانند کسانی تصور شود که تیم را نیم فصل رها می کنند. دربارۀ یحیی گل محمدی هم به نظر می رسد تنها خواسته نامی را مطرح کند و گرنه او همین تازگی شهر خودرو را رها کرد تا مربی پرسپولیس شود و با فرض تیم ملی، پرسپولیس را هم باید رها می کرد!
با این حساب می توان گفت منظور ایشان از آقای «ایکس» اتفاقا فرد مجهولی نیست و شخص شخیص خودشان مد نظرشان است. به عبارت دیگر می خواهد بگوید: چرا تیم ملی را به من که پرو لایسنانس دارم نداده اند؟!
۳. می پرسد: «اسکوچیچ، چه کارنامه ای دارد؟». مهم ترین کاری که انجام داده تغییر در تیم هایی است که هدایت آنها به او سپرده شده است.با ابزار ها و امکاناتی که داشت رساندن ملوان و صنعت نفت به رتبه ششم و خونه به خونه به فینال جام حذفی کار کمی نبود. جوری میگوید ملوان را ششم کرده که انگار فصل قبل قهرمان بوده و او ۵ رتبه تنزل داده است!
۴. جای دیگر بحث کشف «مهدی قائدی» را مطرح کرده بود. در این باره می توان گفت شناخت و کشف یک بحث است و پرورش یک بحث دیگر. کما این که قائدی را استراماچونی پرورش داد و آزمون را کی روش. نه آنها که کشف شان کرده بودند.
۵. با وضعیت خاصی که به لحاظ سیاسی و بانکی و تحریمی وجود دارد، امکان جذب مربی در سطح کارلوس کیروش عملا منتفی است و دربارۀ سه گزینه داخلی هم توضیح داده شد. پاسخ منفی امیر قلعه نویی به فرصتی که شاید دیگر تکرار نشود و وفاداری به تعهد خود در سپاهان و استقبال او از انتخاب اسکوچیچ، البته در حافظه فوتبال دوستان ثبت خواهد شد.
۶. منصوریان مدام بحث مدرک را پیش می کشد. اما کیست که نداند مدرک، یگانه ضامن موفقیت نیست؟ به نظرم مدرک فوتبالی علیرضا منصوریان از زین الدین زیدان بالاتر باشد. از این رو بهتر است معطل "مافیای پشت سیستم" در ایران نماند و به رئال پیشنهاد دهد تا جایگزین زیدان شود! از موفق های بی مدرک می توان بکنبائر را مثال زد که آلمان را به قهرمانی جهان رساند ولی بعدتر به مدیریت بسنده کرد.
۷. محمد دادکان یک بار پرسیده بود: « مربیان ایرانی که مدام ادعا می کنند از مربیان خارجی دو سه کلاس بالاترند چرا از هیچ تیم خارجی ولو افغانستان و پاکستان، پیشنهادی ندارند؟» این پرسش را می توان با " علیمنصور" هم در میان نهاد. ایشان احتمالا می داند که یک تیم پاکستانی از عراق مربی خواسته و از ایران، نه.
۸. آقای منصوریان که در سخن گفتن و ادعا کردن ید طولایی دارد، کاش کمی هم از دستاوردهای مربی گری خود بگویند. در این صورت شاید باور کنیم که انتخاب نشدن ایشان به عنوان سرمربی تیم ملی یک فاجعه ملی بوده است.
۹. امیر قلعه نویی، نخستین کسی است که به اسکوچیچ، تبریک گفته است. آیا چون به تعبیر آقای منصوریان احساس کرده به او توهین شده، تبریک گفته است؟!
۱۰.برای این که جانب انصاف رعایت شود و هر چند از فرصت دو دقیقه ای که به منصوریان و شاهرودی داده شد ۱۱۰ ثانیه را اولی صرف کرد اما به آقای شاهرودی که در آن ۱۰ ثانیه اظهار امیدواری کرد به مربیان داخلی فرصت دهند نیز می توان گفت حداقل صبر می کردید مدتی از ناکامی امیدها بگذرد بعد اظهار امیدواری می کردید!
جدای این ۱۰ نکته و دربارۀ کارنامۀ سرمربی جدید بد نیست بدانیم: ملوان بدون اسکوچیچ سقوط کرد، خونه به خونه به خاطر تفاضل گل از صعود جا ماند، ۶ سال در ایران کار کرده، دانش آموخته فوتبال کرواسی است و مهم تر از همه وقت زیادی نداریم و ۵۰ روز دیگر باید دربرابر هنگ کنگ صف آرایی کند و ۵ روز پس از آن کامبوج و البته اصل ماجرا دیدار مقابل بحرین و عراق است.
با این همه به رؤیای علیرضا منصوریان احترام می گذاریم. اسکوچیچ برای رسیدن به رؤیای خود ۶ سال تمام صبر کرد. آقای منصوریان می تواند همچنان در رؤیای تیم ملی غرق باشد و ساعت ها دربارۀ آن سخنرانی کند.