سریال پایتخت را می توان پر طرفدار ترین سریال ساخته شده بعد از انقلاب دانست. سریال پایتخت در 6 قسمت ساخته شد و از شبکه سه سیما در تعطیلا عید پخش شد. بهرام افشاری جزو بازیگرانی بود که با بازی در سریال پایتخت به شهرت رسید.
پست غم انگیز محسن تنابنده بازیگر سریال پایتخت حاشیه ساز شد.
ساخت فصل هفتم سریال پایتخت
سریال پایتخت به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه کنندگی الهام غفوری یکی از سریال های دنباله دار و پرمخاطب تلویزیون است که تابحال شش فصل از آن ساخته شده است.
فصل ششم این سریال در نوروز سال 99 پخش شد و پایان این سریال به دلیل شیوع ویروس کرونا نیمه تمام ماند و خبرهایی از ساخت ادامه آن به گوش میرسید که به سرانجام نرسید و حالا خبرهایی از آغاز پیش تولید فصل هفتم این سریال منتشر شده است.
آغاز پیش تولید فصل هفتم سریال پایتخت؟!
خبرهای متعددی از آغاز پیش تولید فصل هفتم سریال پایتخت به گوش میرسد که حکایت از توافق بین مدیران سیما با عوامل سریال پایتخت دارد.
اگرچه این خبر هنوز به رسمی اعلام نشده است اما زمزمه هایی از ساخت فصل هفتم، دل بسیاری از هواداران این سریال را گرم و امیدوار کرده است و منتظر تایید این خبر و پخش فصل هفتم این سریال در ایام نوروز 1400 هستند که باید منتظر ماند و دید آیا فصل جدید سریال پایتخت به نوروز 1400 خواهد رسید یا خیر.
بازیگران سریال پایتخت
فصل ششم سریال پایتخت برخلاف فصل های گذشته با انتقادهای زیادی مواجه شد و شیوع ویروس کرونا باعث ناتمام ماندن این سریال شد که سیروس مقدم قول ساخت ادامه این فصل از سریال بعد از شکست کرونا را داد که میسر نشد.
اولین فصل سریال پایتخت در نوروز 1390 روی آنتن شبکه یک سیما رفت و نوروز 99 ششمین فصل این سریال پخش شد.
سریال پایتخت روایتگر قصه هایی متفاوت از یک خانواده مازندرانی است که در هر فصل با اتفاقات جدیدی مواجه میشوند و یکی از رموز موفقیت این سریال در فصل های مختلف پرداختن به داستان هایی متفاوت است.
بازیگران ثابتی در فصل های مختلف سریال پایتخت مقابل دوربین رفته اند که از جمله آنها میتوان به محسن تنابنده، ریما رامین فر، احمد مهرانفر، نسرین نصرتی، هومن حاجی عبداللهی، سارا و نیکا فرقانی، بهرام افشاری، مهران احمدی، مصطفی و مجتبی بلال حبشی،سلمان خطی و... اشاره کرد.
نام : بهرام افشاری
متولد : 7 خرداد 1366
محل تولد : همدان
زمینه فعالیت : سینما ، تئاتر و تلویزیون
پیشه : بازیگر
وضعیت تاهل : مجرد
سالهای فعالیت : 1382 تاکنون
قد : 198 سانتی متر
بهرام افشاری متولد 6 خرداد 1366 بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون است.
دانش اموخته رشته ساخت و تولید از هنرستان و لیسانس بازیگری از دانشگاه آزاد تهران می باشد قد بلندش نه تنها جلوی شهرتش را نگرفت بلکه باعث آن شد.
طلاق والدین
زمانی که دو سال سن داشتم مادرم از پدرم طلاق گرفت و جدا شد و مدتها از ما سراغی نگرفت. پدرم هم که بعد از چند سال بیمار شد و فوت کرد.
زمانی که خودم را شناختم بیشتر وقتم را در بیمارستان به سر می بردم و در حال پرستاری کردن از پدرم بودم که البته افتخار میکنم که توانستم نوکری و پرستاری پدرم را کنم و از همه مردم خواهش میکنم که قدر پدر و مادر خود را بدانند.
قد بلند مانع بازیگر شدنم نشد
برای اینکه خودم را ثابت کنم ، سختی ها کشیدم و حرف ها شنیدم؛ اما پر رو بودم و همیشه می گفتم می خواهم باشم؛ چرا که بازیگری و سینما یعنی زندگی. در همه دنیا زیبا ، زشت ، قد بلند ، قد کوتاه ، پولدار و فقیر هست و من هم جزو آن ها هستم.
شروع فعالیت
کارم را با تئاتر شروع کردم؛ البته در عرصه تصویر اولین کار سینمایی را برای رضا درمیشیان و در فیلم «عصبانی نیستم» بازی کردم. در تلویزیون هم با حضور در «پایتخت» بیشتر دیده شدم.
نحوه ورود به پایتخت
من در جشنواره تئاتر جایزه گرفتم و بعد از آن بیکار شدم؛ روزی در چایخانه نشسته بودم که به من زنگ زدند و گفتند احمد مهرانفر دنبال من است. با آقای مهرانفر تماس گرفتم و به من گفتند بیا دفتر آقای سیروس مقدم. وقتی رسیدم دفتر ، آقای تنابنده را دیدم و بلافاصله به من گفت : قدت چنده؟! صحبت ها انجام شد و خدا را شکر اعتماد شکل گرفت.
انتقاد از تلویزیون
احساس می کنم چنددستگی پیش آمده؛ تلویزیون سهم مردم است و باید برنامه هایی که مردم دوست دارند در آن پخش بشود.
موش آزمایشگاهی!
من خیلی انرژی داشتم؛ همیشه می خواستم ورزش های رزمی بروم و به خاطر قد بلندم دعوا کنم! برای همین در دوره ای رفتم کلاس رزمی سانشو. همان اوایل کار ، مربی کوتاه قامتمون آمد و من را از بین جمعیت صدا زد و رو به همه گفت :
فنی را می خواهم بهتون یاد بدهم که خیلی کاربردیه؛ دیگه با هر کی دعوا کنید که از این دراز تر نمیشه!
این بود که یک لگد به ما زد و همه تمرین ها را روی من انجام داد! این روند ادامه داشت تا اینکه یک روز پدرم گفت : «تو کجا می روی که این قدر کبودی؟!» خلاصه که در تمرینات از من به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده می کردند.
مدال طلای والیبال
من حرفه ای نبودم؛ در هنرستان یکی از دوستانم آرمین تشکری من را به والیبال برد و من فقط مدال آخر را گرفتم. آنجا متمایز نبودم ، چون همه هم قد بودیم؛ اما در بازیگری متمایزم.
وضعیت ازدواج و همسر
هنوز به بلوغ ازدواج نرسیده ام. راحت بگویم من هنوز معنای زندگی مشترک را نفهمیده ام؛ من بچه طلاق هستم و در زندگی ام فقط مرد بوده و بودن مادر و بودن نیرویی به اسم زن در زندگی را آن هم در دورانی که به دنبال کشف و شهود بودم ، حس نکردم. برای همین هنوز به این تصمیم نرسیدم که ازدواج کنم.
عاشق شدن تا کلانتری
من زمانی که هنرستان می رفتم یک مدرسه دخترانه هم پایین مدرسه ما بود؛ آنجا به دختری که همیشه از جلوی مدرسه ما با اتوبوس رد می شد ، علاقه مند شدم و به هم لبخند می زدیم. تا اینکه یک روز به او لبخند زدم و او گفت : خفه شو دهنتو ببند! و من بسیار ناراحت شدم. به خانه رفتم و آهنگ های غمگین گوش کردم. تا اینکه فردای آن روز دوباره دختره را دیدم که به من لبخند زد. من واقعا متعجب بودم از این رفتار دوگانه! بعدا متوجه شدم آنها دو خواهر دوقلو هستند! مدتی گذشت؛ یک روز سرویس ما خراب شد و قرار شد دخترها و پسرهای هنرستان با هم در یک سرویس به جایی بروند. من از فرصت استفاده کردم و بلافاصله سوار سرویس شدم و در بهترین جای ممکن که نزدیک آن دختر خانم باشم ، نشستم. یهو خواهرش رو به راننده کرد و گفت : آقای راننده این پسره مزاحم ما شده! خلاصه راننده درها را بست و من نه راه پس داشتم و نه پیش. من را بردند دم کلانتری و به شکل خوبی ماموران من را هدایت کردند!
علاقه به فوتبال
من خیلی به فوتبال علاقه داشتم ، اما پدرم اجازه نداد. قرار بود از طرف یک تیم باشگاهی سراغم بیایند ، اما پدر نگذاشت. واقعیت این است که فوتبال برای من هیجان انگیزتر از بازیگری است؛ بازیگری را دوست دارم ، اما هیجان چندانی برایم ندارد. مگر اینکه نقش خیلی متفاوت باشد و بخواهم در خلوت خودم اتود بزنم.
بازیگری نگذاشت خلافکار شوم!
من بیشتر بازیگر درمانی کردم؛ چرا که نیروی درونی در من بود که می توانست من را به سمت تخریب ببرد. به هر حال قد بلندی داشتم و می توانستم با اخلاقی که داشتم به سمت خلاف بروم. اما بازیگری کمکم کرد از این توانایی در جهت سازنده استفاده کنم.
نسبت با بهاره افشاری
شایعاتی در مورد نسبت خانوادگی بهرام افشاری و بهاره افشاری در فضای مجازی منتشر شده ، بهرام افشاری متولد شده همدان بود و با همکار خانم خود بهاره افشاری که متولد شهر شاهرود سمنان می باشد نسبت فامیلی ندارد.
طرفدار استقلال
آقای افشاری از علاقمندان فوتبال و طرفدار دو آتیشه تیم استقلال تهران است اما دوست ندارد در فضای غیرفوتبالی کل کل کند و به بقیه احترام می گذارد.
تکیه کلام اَی خِدا
در سریال پایتخت تکیه کلام مشهوری داشت که بیشتر در حالات عصبانی و غیرتی می گوید اَی خِدا ، این لفظ حسابی در بین مردم جا افتاد.
خودش می گوید امروز مردم من را که می بینند به جای سلامی می گویند اَی خِدا.
جوایز و افتخارات
1397 - نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نوزدهمین دوره جشن بزرگ سینمای ایران برای فیلم لانتوری
1397- برنده تندیس بهترین بازیگر مرد کمدی جشن حافظ برای مجموعه تلویزیونی پایتخت 5
1396 - نامزد بهترین بازیگر مرد کمدی جشن حافظ برای مجموعه تلویزیونی علی البدل
1396 - نامزد بهترین بازیگر مرد ششمین دوره جشنواره بین المللی فیلم شهر برای فیلم کارگر ساده نیازمندیم
1396 - نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن انجمن منتقدان و نویسندگان برای فیلم کارگر ساده نیازمندیم
عشق بهرام افشاری به بیتا در سریال راز بقا
راز بقا سریال جدید نمایش خانگی به کارگردانی سعید آقاخانی است که قسمت اول آن از ابتدای فروردین ماه منتشر شد.
این سریال طنز نخستین تجربه سعید آقاخانی در نمایش خانگی است که در مقام کارگردان حضور دارد. راز بقا با داستانی به روز و حضور بازیگران مطرحی همچون بهرام افشاری، حسن معجونی، سعید آقاخانی، نیما شعبان نژاد، هدیه بازوند، سیروس میمنت و ... است که در جذب مخاطبان موفق بوده و یکی از سریال های پرطرفدار در سال 1401 می باشد.
به همین بهانه در این بخش از نمناک، به معرفی مختصری از بازیگران این سریال و نقش آنها در این سریال پرداخته ایم.
بهرام افشاری با ایفای نقش رحیم در سریال راز بقا بار دیگر شخصیت طنز را تجربه کرد. رحیم فردی است که با تمام اتفاقات و تیر خوردنها نمی میرد و به عنوان مرد نَمیر، تعداد فالوورهایش بیش از یک میلیون شده و افراد قاچاقچی با سوءاستفاده از موقعیت جسمانی اش او را تهدید می کنند تا دستورهای آنها را اجرا کند.
رحیم در این سریال عاشق دختری به نام بیتا می شود اما رقیب عشقی او فرد ثروتمند و بانفوذی است که باید او را از میان بردارد.
هدیه بازوند بازیگر نقش بیتا در سریال راز بقا است که دومین همکاری خود با سعید آقاخانی پس از سریال نون خ را تجربه می کند. او دختر فردی ورشکسته است که از روی ناچاری باید با طلبکار پدرش به نام افشین ازدواج کند اما پیدا شدن خواستگاری به نام رحیم، روی تصمیمات او تاثیر گذار است.