به گزارش خبرنگار رصدورزشی و به نقل از ورزش سه: امیر عابدزاده هفته گذشته در جریان دیدار حساس تیمش مقابل پورتو در یک صحنه یک دستی توپ را مهار کرد تا همه یاد پدر او احمدرضا عابدزاده و سیوهای عجیبش بیفتند. امیر عابدزاده در گفت و گو با ایران ورزشی درباره این مهار خبرساز و برخی مسائل دیگر صحبت هایی انجام داده که در ادامه می خوانید:
**اول از همه سراغ بازگشت تو به دروازه ماریتیمو برویم. دفعه قبل که صحبت میکردیم با اطمینان گفتی که جایگاهت را پس میگیری. حالا این اتفاق افتاده و تو هم بد کار نکردهای. از این پروسه بگو و اینکه چطور امید خودت را از دست ندادی.
با تلاش و پشتکار توانستم روندی که ابتدای فصل قبل داشتم را ادامه بدهم. میدانستم که قابلیت و توانایی بازی در ترکیب اصلی را دارم، بنابراین صبر کردم تا فرصتی نصیبم شود و جایگاهم را پس بگیرم. سختتر تمرین کردم تا هر روز بهتر شوم. این مسأله را همیشه در ذهن دارم، حتی حالا که در ترکیب اصلی بازی میکنم.
**اما همه میدانند که به بازیکنان برزیلی در پرتغال بهای بیشتری میدهند. از بخت بد تو رقیبی برزیلی داری. سبقت از او کار دشواری نیست؟
برزیلیها در پرتغال جلوتر از بازیکنان سایر کشورها هستند چون زبانشان با پرتغالیها یکی است و میتوانند با مربی، مدیر و بازیکنان دیگر ارتباط بهتری برقرار کنند. من اما همیشه عاشق چالش و رقابت هستم. حالا میخواهد رقیبم برزیلی باشد یا از کشوری دیگر. به تواناییهایم اطمینان دارم و تلاشم را میکنم تا از نظر بدنی و ذهنی آماده باشم و به جایگاهی که مد نظرم است برسم. در واقع رقابتم با خودم است تا بهترین عملکردم را به نمایش بگذارم.
**هفته قبل سیوهایی انجام دادی که یکی از آنها خاطرههایمان را زنده کرد.
کدام خاطرهها؟
**خاطرههایی که از بازی ایران و استرالیا داشتیم. به خصوص مهاری که با یک دست انجام دادی. کمی در این باره حرف میزنی؟
برخی اوقات بازی طوری پیش میرود که ناخودآگاه مجبور میشوی چنین سیوهایی انجام بدهی. به شخصه قبل از بازی به این فکر نمیکنم که توپ را یکدستی بگیرم یا طور دیگری. تیم ما یک بر صفر جلو بود و آن حرکت باعث شد تا روحیه بگیریم. همین سیو از لحاظ روحی بازیکنان پورتو را اذیت کرد و خوشحالم که بعد از پایان بازی کلی انرژی و پیام خوب از مردم ایران دریافت کردم چون این صحنه همه را یاد خاطرههای خوب پدرم انداخت و لبخند را به لبان ایرانیها برگرداند. وقتی به پرتغال آمدم، یکی از دغدغههایم این بود که مردم ایران را خوشحال کنم. حالا هم سعی میکنم در این مسیر قدم بردارم و خاطرات خوب پدرم را زنده کنم.
**در فضای مجازی یک کلیپ جالب هم ساخته شد. یکی از صفحهها ویدئوی واکنش تو و پدرت را کنار هم قرار داد و تأکید کرد که DNA یعنی این.
چه جالب. از شما میشنوم و این حس خوبی به من میدهد. مردم همیشه مرا ساپورت و حمایت کردهاند و از وجود آنها بیشترین انرژی را میگیرم. پدرم سالها دل آنها را شاد کرد و حالا نوبت من است.
**در بازی ایران- استرالیا، حرکت پدرت باعث شد تا بازیکنان تیم ملی روحیه بگیرند و در نهایت به تساوی ارزشمند برسند. میتوانیم بگوییم که حرکت تو هم چنین شرایطی را برای ماریتیمو بهوجود آورد؟
نمیتوانم بگویم این حرکت اما جریان بازی طوری بود که باید از لحاظ روحی- روانی پورتو را تحت تأثیر قرار میدادیم. پورتو تیم قدرتمندی بود. آنها 8 هفته شکست نخورده بودند و تساوی ارزشمندی مقابل این تیم کسب کردیم. البته کل تیم زحمت کشیدند و نباید نتیجه را فقط به نام من نوشت
**گفتی برای این سیوها- به عنوان نمونه مهار یکدستی- تمرین و تمرکز نمیکنی. بیشتر توضیح میدهی؟
خیلی فکر نمیکنم که چه کاری در بازی انجام بدهم. همیشه در زمان حال زندگی میکنم که بهترین هم هست. در این زمینه، بروسلی الگوی ذهنیام است. جملات قدیمی او را هم همیشه مرور میکنم، مثلاً جایی که میگفت مثل آب روان باش. اگر قبل از بازی بگویی میخواهم فلان کار را انجام بدهم، تمرکزت را از دست میدهی. شاید هم چون بازیهای پدرم را همیشه نگاه میکنم، حرکات او به من منتقل شده است. همه اینها در سیوهایم دخیل است.
**البته تو مقابل پورتو یک دبلسیو هم انجام دادی.
توپ اول را دید نداشتم و دو بازیکن جلوی من بودند. در ششقدم ضربه محکمی زدند، فکر میکنم بازیکن تیم ملی کلمبیا بود. خدا را شکر توانستم ضربه دوم را هم مهار کنم.
**از وقتی آمدهای ماریتیمو تنها یک شکست را تجربه کرده. انگار پا قدمت هم برای تیم خوب بوده.
بعد از اینکه به دروازه برگشتم، ماریتیمو در 5 بازی تنها یک بار شکست خورده و 6 امتیاز هم گرفته. قبل از من، چند شکست سنگین مقابل تیمهای پایین جدولی داشتیم و حالا باید برابر مدعیان بازی کنیم. سعیمان این است که بتوانیم به ردههای بالا برسیم.