-
تاریخ انتشار: 1399/08/05 15:54
کد خبر: 13439

این حق شجاع خلیل‌زاده نبود

گاهی به نظر می رسد انتظارات از یک بازیکن متناسب با ویژگی های حرفه او نیست.

ما در دنیای فوتبال و جوامع هواداری، به دنبال یافتن احساساتی مشترک، اشک و لبخندهای دسته جمعی و فریادهایی از ته دل در استادیوم ها هستیم. اما گاهی به اشتباه فراموش می کنیم یک بازیکن چنین هدفی ندارد و در وهله اول تامین آینده و پیشرفت برای او اولویت مهم تری محسوب می شود.

پرسپولیس در ماه های اخیر بازیکنان ارزشمندی مانند علیرضا بیرانوند، مهدی ترابی، علی علیپور و شجاع خلیل زاده را از دست داده و به نظر می رسد هضم این آخری برای هواداران دشوارتر از دیگر بازیکنان بوده است. در چند روز اخیر و در فضای مجازی حملات زیادی به این مدافع باتجربه شده و شجاع بخش قابل توجهی از محبوبیت خود را در بین هواداران پرسپولیس از دست داده است. 

معمولا به جز کیفیت فنی، عوامل دیگری نیز در کسب موفقیت در فوتبال تاثیرگذار است. هواداران در سراسر دنیا به بازیکنانی که به لوگوی باشه بوسه زده، هنگام تکل زدن روی چمن سُر می خورند و حتی هنگام عقب بودن در زمین با بازیکنان حریف درگیر می شوند علاقه بیشتری دارند. معمولا جوامع هواداری این دست ستارگان را افرادی از جنس خودشان دانسته و بیشتر با آنها احساس همزیستی و نزدیکی می کنند. به همین دلیل بسیاری از بازیکنان نیز با علم به این موضوع از همان ابتدای ورود به باشگاه جدید و حتی در اولین نشست خبری تلاش می کنند از این طریق به قلب هواداران راه یابند.

در فوتبال ایران نیز همین روال به کرات دیده می شود. اگر بازیکنی تصویری از دوران کودکی اش با لباس تیمی که به آن پیوسته داشته باشد، انگار یک برگ برنده مهم رو کرده و زودتر از دیگر بازیکنان به فردی محبوب روی سکوها تبدیل می شود.

داستان شجاع خلیل زاده نیز متفاوت از این ماجرا نیست. او از همان اولین بازی در مرداد 96 برابر فولاد در آزادی تلاش کرد به بازیکنی محبوب بین هواداران تبدیل شود و اتفاقا این مسیر را نیز به خوبی طی کرد. علاوه بر کیفیت فنی قابل توجه، کری خوانی های شجاع، بغل کردن جام، بوس زدن به لوگوی باشگاه و کارهایی از این دست نقش مهمی در محبوبت ویژه او در بین قرمزدوستان داشت.

اما این داستان وجه پنهان دیگری هم دارد. شجاع خلیل زاده حالا 32 سال سن داشته و احتمالا در روزهای حضور در مس، سپاهان و تراکتور به ثروت فراوانی دست نیافته است. حالا این بازیکن تصمیم گرفته در مقطعی حساس به زعم هواداران برای آینده زندگی شخصی خود تصمیمی بگیرد و این به مذاق عمده گروه های هواداری خوش نیامده است.

برخی از هواداران پرسپولیس و البته رقبا تصاویر و ویدئوهای گذشته شجاع را منتشر کرده و او را به بی وفایی متهم می کنند، اما شاید مرور واژه "تعصب" در فوتبال دچار دوگانگی و حتی چندگانگی شده است. شجاع در طی سه سال و نیم حضور در پرسپولیس بهترین عملکرد خود را ارائه داده، با تمام توان در میدان مبارزه کرد و نقش مهمی در قهرمانی های متوالی قرمزپوشان در لیگ برتر و حالا رسیدن به فینال لیگ قهرمانان آسیا ایفا کرد.

اگر یک تیم فوتبال را یک شرکت تصور کنیم، شجاع به عنوان کارمند تمام تهعدات خود را نسبت به آن انجام داده و در نهایت تصمیم گرفت ارگانی بهتر را برای ادامه فوتبال خود انتخاب کند. در زندگی شخصی بسیاری از هواداران پرسپولیس نیز این اتفاق رخ داده و بعید است آنها خودشان را به بی وفایی یا بی غیرتی متهم کرده باشند.

هزار فایل صوتی دیگر هم که منتشر شود، کسی دقیق نمی داند در جریان مذاکرات پرسپولیس و شجاع چه گذشته است. در واقع وجه دیگر ماجرا این است که شاید شرکت مذبور تعهدات خود را به کارمندش انجام نداده و در صورت قبول این فرضیه، جدایی به طور کامل حق شجاع بوده است.

در این میان رابطه مدافع پرسپولیس با هواداران نیز یک رابطه "عرضه- تقاضا" مستقیم بوده و کسی به دیگری بدهکار نیست. وظیفه شجاع خلیل زاده در این مدت دفاع از دروازه پرسپولیس و عملکرد خوب در میدان بوده و هواداران نیز به تبع وظیفه شان او را تشویق کرده، در شبکه های اجتماعی فالو می کنند و در واقع به زعم خودشان باعث افزایش محبوبیت بازیکن می شوند.

طبیعتا بازیکنی که عملکرد خوبی نداشته باشد، این مسیر را طی نمی کند و حتی گاهی با بدترین و تندترین برخورد از سوی هواداران طرد می شود. پس در واقع این افزایش محبوبیت و فالوئر، حق شجاع بوده و لطف چندانی از سوی جامعه هواداری محسوب نمی شود. این بازیکن اینجا نان عملکرد درخشان خود را خورده است.

همه این موارد در شرایطی گفته می شود که وضع خاص فعلی کشورمان را هم در نظر نگیریم. وگرنه با این تفاوت قیمت ارز و اوضاع اقتصادی، احتمالا بخش زیادی از ما هم تصمیمی مانند شجاع می گرفتیم و اگر هم این اتفاق رخ نمی داد، در آینده پشیمان می شدیم.

اما شاید مرور حافظه تاریخی مان نیز خالی از لطف نباشد. حالا که حرف از بزرگ ترین آزمون تاریخ پرسپولیس و فینال آسیاست، از خودمان بپرسیم مثلا چند درصد جامعه جوان هواداری امروز ترکیب استقلال در فینال 20 سال قبل را در خاطر دارند. کدام شان مرور کرده اند اتفاقا پیشکسوت خوشنام و محبوبی مانند جواد زرینچه نیز همان فصل به پیشنهاد هنگفت کشاورز پاسخ مثبت داده و به جای فتح آسیا با استقلال آینده اش را تامین کرد.

چقدر مرور کرده ایم ستاره های بزرگی چون حمید درخشان، مرتضی کرمانی، فرشاد پیوس و بسیاری دیگر نیز همین مسیر را طی کرده و در چند مقطع در همان دهه 60 معروف راهی کشورهای حاشیه خلیج فارس شده اند. علی دایی نیز شهریور 75 و بعد از برتری تاریخی پرسپولیس برابر آلیما راهی السد قطر شد و برای حضور در نیمه نهایی آسیا در لباس پرسپولیس منتظر نماند.

پس با مرور این اسامی، متوجه خواهیم شد دراز مدت اینقدر هم این موضوع برای یک بازیکن حائز اهمیت نیست. شجاع در مصاحبه ای مدعی شد عکاس باشگاه الریان از او خواسته بوسه ای به لوگوی باشگاه بزند، اما حتی اگر اینگونه نبود هم اتفاق مهمی رخ نداده بود. شاید این حرکت بعد از جدایی از پرسپویس کمی افراطی بود و به نوعی قلب هواداران سابق شجاع را رنجاند، اما ممکن است مدافع جدید الریان در شرایطی خاص مجبوب به بوسیدن لوگوی تیم جدیدش شده و این به ذات اینقدرها هم گناه بزرگی نیست.  او در طی حدود چهار سال حضور در پرسپولیس تعهدات خود را تمام و کمال انجام داده و شاید لایق چنین بدرقه ای نبود.

 

 

منبع: ورزش سه

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://rasadvarzeshi.com/d/2oolo2