پیام دهکردی که چند ماه گذشته از بازیگری خداحافظی کرده بود حالا با انتشار یک ویدیو حسابی جنجال به پا کرد . ویدیوی جدید پیام دهکردی بازیگر سریال گاندو در حال نانوایی به سرعت وایرال شد . اما واکنش ها به نان پختن پیام دهکردی چه بود ؟
پیام دهکردی، بازیگر شناختهشده تئاتر، سینما و تلویزیون در ویدئویی منتشرشده در فضای مجازی میگوید روزگار مجابش کرده است وارد شغل نانوایی شود. او توضیح میدهد پنج، شش ماه است که فعلا بازیگری نمیکند و فکر کرده است برای گذران زندگی چه کند و به این نتیجه رسیده است که نانوایی بزند.
دهکردی توضیح میدهد پس از آن که دوره گذرانده و آموزش دیده است تصمیم گرفته نانی سالم دست مردم دهد و برای همین هم آرد کامل را انتخاب کرده است و با کمترین خمیرمایه و استراحت زیاد و بدون جوش شیرین نانی تولید میکند که حتی اگر میزان زیادی از آن را هم بخورید ترش نخواهید کرد.
اگرچه ممکن است بسیاری پیام دهکری را با آثار تلویزیونی او چون نقش ابوالقاسم شیوا در سریال «شهریار» به کارگردانی کمال تبریزی و نقش مایکل هاشمیان یا جیسون رضاییان در سریال «گاندو» به کارگردانی جواد افشار به یاد آوردند اما او در حوزه تئاتر آثار درخشان و ماندگاری از خود به جا گذاشته است.
برخی واکنشها به ویدئوی منتشر شده از پیام دهکردی را بخوانید:
رضا صائمی، فعال رسانهای در تمجید از حرکت پیام دهکردی نوشت:
* گذار پیام دهکردی از "بازیگری" به "نانوایی"، گذر او از "هنرپیشگی" به "هنر زندگی" بود....هنر زیستن آن است که وقتی به بن بست رسیدی یا راهی بیابی یا راهی بسازی.....او با همین روند و روحیه یکبار سرطان را شکست داد و حالا شیوه ای برای کسب روزی یافت تا غم نان، بلای جانش نشود....تا از شکست نشکند، بشکفد... تا رخوت ناله را به برکت نان بدل کند....
* تبدیل کراهت به کرامت....به مشقت نان پختن تن دادن، به از محتاج نان شب شدن.....شاید انتخاب نانوایی، انتخابی نمادین بود تا توانایی آدمی را در نان درآوردن و در رهایی از درماندگی در روزهای سخت زندگی نشان دهد....که به سخن سعدی "هر که نان از عمل خویش خورد، منت حاتم طایی نبرد"....به گمانم کار او حتی نمایشی هم باشد قابل احترام است....به قول قطب الدین صادقی: جهان برای یک چیز حرمت قائل است: گذر از رنج ها.
اما پژمان موسوی، روزنامهنگار در یادداشتی تند در نقد پیام دهکردی نوشت:
* یکی دو روز است فیلمی تبلیغاتی از «مظلومیتِ» پیام دهکردی دست به دست میشود. او در این فیلم، در نانوایی شخصیاش در لاهیجان، در حالی که به شکلی «نمایشی» در حالی که مشغول پُختِ نان است، «روزگار» را مسئولِ اشتغالش به نانوایی میداند و با لخندی ژکوند، رفیده(بالشتک نان) را به تنور میکوبد.
* در این که ایشان میتواند هر کاری دوست دارد انجام دهد هیچ شکی نیست ولی از ایشان خواهشمندم فاز مظلومیت و این که دیگر در این سینما نمیشود کار کرد برندارند که بازی ایشان در «گاندو» هیچگاه از ذهنمان نمیرود. مهمتر از بازی اظهارات ایشان است که فراموش نشدنی است.
توجهتان را به دو اظهار نظر از ایشان جلب میکنم:
* او در پاسخ به این سوال که سریال «گاندو» تا چه میزان توانسته حقیقت را بیان کند، گفت: فکر میکنم تنها 10 درصد از تواناییها را توانستیم در این سریال نشان دهیم.
* وی ادامه داد: کمتر فیلم و سریالی در ژانر «گاندو» به این خوبی دیده شده است، مردم مشتاقانه این سریال را دنبال میکنند و اگر فرصتی دست دهد از ما چیزهایی میپرسند؛ سوالاتی مثل اینکه چرا تیم اطلاعاتی فیلم این همه جوان است. خب، واقعیت همین است. همه کسانی که در این فضا کار میکنند سنین کمی دارند و اکثرشان نخبه هستند و حتی به چند زبان زنده دنیا میتوانند صحبت کنند.