وی ادامه داد: طولی نکشید که مادرم طلاق مرا از امیر گرفت و من به عنوان یک زن مطلقه خانه نشین شدم زمان زیادی نگذشت که به خاطر حرف و حدیث دیگران و تهمت های ناروا، مادرم مرا به عقد موقت محسن درآورد اما زندگی من و محسن هم چند ماه بیشتر دوام نیاورد. چون او معتاد بود و پس از آن که همه طلاهایم را فروخت مرا رها کرد و به مکان نامعلومی رفت.
این زن افزود: چند بار از خانه فرار کردم که هر بار توسط پلیس دستگیر شدم. آخرین بار با پسر جوانی که خودروی پژو داشت آشنا شدم و صیغه او شدم، نامش مهدی بود و به من قول داده بود که با من ازدواج خواهد کرد، اما پدرم راضی به این رابطه نبود، تا اینکه نقشه آدم ربایی مسلحانه را کشیدم تا اگر این بار دستگیر شدم پدرم مرا کتک نزند.
پریسا بیان کرد: هشت روز قبل آن جوان پژوسوار با یک موتورسیکلت آپاچی به در خانه ما آمد و طبق نقشه مرا در برابر چشمان خواهرم به زور سوار موتورسیکلت کرد و همراه دوستش که وانمود می کرد اسلحه دارد فرار کردیم، اما زمانی که به مخفیگاه مهدی رسیدیم متوجه شدم که چه اشتباه بزرگی انجام داد.
وی در تشریح اشتباه خود گفت: در آنجا پنج مرد کثیف که از دوستان مهدی بودند به جانم افتادند و به صورت همزمان به من تجاوز کردند، این در حالی بود که مهدی روی یک صندلی نشسته بود و در حالی که از این صحنه لذت می برد بلند می خندید.
پریسا ادامه داد: پس از این اتفاق تلخ از آن دخمه سیاه فرار کردم و به پلیس مراجعه کردم و ماجرا را با آن ها در میان گذاشتم.
بنابراین گزارش بازپرس دستور شناسایی و دستگیری عاملان تجاوز به این زن را صادر کرد.