حذف ارز 4200 تومانی جهت تامین نیازهای اولیه مردم یکی از تصمیمات عجیب دولت است که به نظر میرسد بر آن تاکید دارد. تصمیمی خاص که از درون مجلس نیز صداهای مخالف با آن بلند شده است و در وهله نخست با دو فوریت این طرح مخالفت شد. طرحی که مشخصا ابعاد سیاسی و اجتماعی فراوانی را به دنبال تصویب آن در پی خواهد داشت و زندگی را بر مردم سختتر میکند.
دولت سیزدهم که چند ماه است بر سر کار آمده تفاوت عمیقی با دولت احمدینژاد ندارد و گاه دقیقا همانند آنها عمل میکند و گوی صرفا برخی نامها و لباسها تغییر کرده است. تفکر، مسیر، تصمیم گیریها و برخی اقدامات دولت سیزدهم شبیه دولت احمدینژاد است. تصمیمات خلق الساعه، یک شبه و عجیب از سوی دولتهای نهم و دهم عملا به ویژگی بارز آنها بدل شده بود. آقای احمدینژاد یک دفعه تصمیم میگرفت سازمان برنامه و بودجه را منحل کند یا شورای عالی پول و اعتبار را تعطیل میکرد. آدمهایی که هیچ تجربه مدیریتی نداشتند در دولت احمدینژاد در عالیترین مقامها منصوب میشدند.
افراد فاقد تحصیلات عالیه و افرادی که هیچ رزومهای نداشتند عملا در دولتهای نهم و دهم امور مردم به دستشان سپرده شد و هزینههای زیادی بر کشور تحمیل شد. همین اقدامات در حال وقوع در دولت سیزدهم است و متاسفانه اگر این رویه پیش رود باز هم شاهد تجربیات تلخی خواهیم بود.
امروز یک آرایش سیاسی در کشور ایجاد شده است که طبق آن اغلب مدیران فاقد عملکرد و روزمه خوب در گذشته هستند. این طیف از مدیران از یک دانشگاه خاص و چند نهاد انتخاب شده اند و عملا به سایر نیروهای توانمند در کشور هیچ توجهی نشده است. نتیجه این انتصابات و این تصمیم گیریها مشخصا وضعیت کشور را بدتر میکند و این رویه هیچ نتیجه مثبتی ندارد.
با شعار دادن و گفتن این که فراجناحی هستند عملا هیچ گام مثبتی نمیتوان برداشت. در عمل اتفاقات دیگری رقم میخورد و تصمیمات شتاب زده نظیر حذف ارز 4200 تومانی گرفته میشود که تبعات بد زیادی برای کشور خواهد داشت و زندگی مردم را سختتر خواهد کرد.
مجلس خود عملکرد خوبی نداشته است و این نیز به علت آن است که گزینههای توانمند راهی مجلس نشدهاند و این رویه اشتباه در مجلس نیز جریان دارد. امروز مجلس فاقد چهرههای شاخص است و هیچ کدام نخبه حوزه خود نیستند که بتوانند دولت را در مسیر صحیح خود قرار دهند. امروز چهرههای سیاسی درجه 3 و درجه 4 در مجلس حاضر شدهاند که گاهی حرفهای احساسی میزنند تا حوزههای انتخابیه خود را تحریک کنند و با ظاهرسازی عنوان کنند که عملکرد خوبی دارند. همین امر سبب شده تا هم دولت و هم مجلس دچار آشفتگی شوند.
امروز چهرههای معروف مجلس دولت عملا نمیتوانند به زبان فارس و از روی متن مسائل را مطرح کنند. هر روز نیز شاهد هستیم که یک مقام ایرانی در خارج از کشور با اشتباهات فراوان به زبان انگلیسی و عربی صحبت میکند. این نشان میدهد که به کوچکترین تواناییهای حوزه خود نیز تسلط ندارند و با حوزه مدیریت کشور تاحدودی غریبه هستند و در این شرایط حساس کشور به مسئولیت رسیدهاند. استفاده از چنین افرادی مشخصا نمیتواند منتج به نتایج خوب شود و جز حرفهای پوپولیستی حاصلی ندارد. با وعده نمیتوان گرانی، فساد، بیکاری و مشکلات مردم را حل کرد.
در 100 روز گذشته عملا گرانی و تورم شده است و نرخ ارز بیشتر نیز سیر صعودی در پیش گرفته است. عملا امروز فشار اقتصادی بر مردم بیشتر شده است و این یک نتیجه طبیعی است، زیرا نخبگان و چهرههای درجه یک کشور کنار گذاشته شدهاند و از افراد تازه کار و بدون داشتن دانش مورد نیاز استفاده میشود و نخبگان را خانه نشین کردهایم.
تازه در این شرایط متوجه میشوند که حکمرانی بلد نیستند و نمیتوانند کشور را مدیریت کنند و در نتیجه دولت متوسل به افراد بیتجربه میشود. باید پرسیده شود که آیا نطقهای احساسی مجلس امروز توانسته یک گره از مشکلات مردم باز کند؟ امروز کاملا مشخص است هیچ یک از مسئولان دولتی با یکدیگر هماهنگ نیستند و انسجام لازم را برای پیشبرد اهداف کشور ندارند. تصمیم گیریهای یک شبه حاصل همین عدم هماهنگی است. یک بار تصمیم گرفتند که قیمت خودرو افزایش پیدا کند اما فردا دوباره دستور دادند تا قیمتها کاهش پیدا کند. این تصمیم گیریها به تولید و بخش مولد کشور آسیب میرساند.
اگر دولت بخواهد بهگونهای عمل کند که آینده سیاسی و اقتصادی کشور نامعلوم باشد قطعا به بخشهای مختلف کشور ضربه وارد میکند. امروز مدیران سیاسی ایران در حوزه بینالملل بلاتکلیف هستند و نمیدانند در مذاکرات چه بگویند و چه تصمیمی اتخاذ کنند. هنوز مدیران سیاست خارجی نمی دانند در مذاکره با 1+5 چه بگویند و این رویه تا پایین ترین سطح مدیریت کشور نیز ادامه دارد. این همان مسیر اشتباهی است که احمدینژاد انتخاب کرده بود و دولت سیزدهم نیز مجددا در آن مسیر قرار گرفته است. احمدی نژاد در 8 سال ریاست جمهوری خود 800 میلیارد دلار به کشور ضرر وارد کرد و امروز باید در این خصوص محاکمه شود نه اینکه با نهایت جسارت سایرین را مقصر جلوه دهد و به راحتی سخنرانی کند. احمدینژاد باید بخاطر خسارت هایی که به کشور وارد کرده است پاسخگو باشد.
آرمان ملی