-
تاریخ انتشار: 1398/12/11 14:28
کد خبر: 7452

انگار مسی به فوتبال علاقه ندارد

ای‌اس‌پی‌ان در یک مصاحبه مفصل، یکی از داوران مشهور ال کلاسیکو را به بازگویی تجارب این بازی خاص دعوت کرده است.

 

رصد ورزشی نوشت: در آستانه ال کلاسیکوی 244 ، این گزارش – مصاحبه خواندنی از اینجا آغاز می‌شود:

«ایکر کاسیاس به سمتم آمد و گفت: ایتو، دوستت دارم اما دیگر برای ما داوری نکن.» ادواردو ایتورالده گونزالس وسوسه شده بود این پیشنهاد را بپذیرد. داور سابق خنده‌اش می‌گیرد: «می‌دانید بهترین چیزی که بعد از ال‌کلاسیکو می‌توانیم بگوییم چیست؟ یک بازی دیگر داشته باشیم، هر بازی‌ای. اگر هفته بعد در یک مسابقه قضاوت کنید و بدترین گند زندگی‌تان را بزنید هم هیچ کس توجهی نمی‌کند. نه روی جلد روزنامه‌ها می‌روید و نه کسی درباره‌تان حرف می‌زند چون ال‌کلاسیکو فراتر از همه چیز است.»

شاید زمان خوبی باشد برای اینکه اتفاقات بد را پنهان کنی. ایتورالده موافق است: «وقتی قضاوت کلاسیکو به شما می‌رسد توجه رسانه‌ها شدت می‌یابد و فشارها خیلی بیشتر می‌شود. از هر جای ممکن به شما زنگ می‌زنند.» البته شما به عنوان داور به این تماس‌ها توجهی نمی‌کنید اما ایتورالده می‌گوید هیچ تماسی را بی‌پاسخ نگذاشته.

او یک دهه بهترین داور اسپانیا بوده و 17 سال را در قله داوری سپری کرده. در این مدت سه بار داوری ال‌کلاسیکو به او سپرده شد، در سال‌های 1999، 2005 و 2010. شاید باید بیشتر از اینها قضاوت می‌کرد. وقتی داورها با قرعه و به صورت کاملاً تصادفی انتخاب می‌شدند (یا حداقل تصور می‌کنیم که اینطور باشد) او خیلی بدشانس بود و فرصتی به دست نیاورد. خودش می‌گوید بس است و ما هم قبول می‌کنیم.

حتی وقتی به عنوان بهترین داور از سوی کمیته داوری انتخاب شد (این اتفاق سه بار افتاد) هم ضمانتی وجود نداشت. او فینال جام حذفی را از دست داد چون رئال مادرید علیه او رأی داد و آلبرتو اوندیانو ماینکو به جایش به ال‌کلاسیکو فرستاده شد. رئال با یک گل برنده شد و او می‌گوید آنها از حقشان استفاده کرده‌اند: «سیستمی بود که یک فهرست سه نفره از داوران انتخاب می‌کردند و باشگاه‌ها می‌توانستند مخالفت کنند. فکر می‌کنم از شیوه داوری من خوششان نمی‌آمد.»

در واقع هیچ کس همیشه خوشحال نیست. در اسپانیا عادی است که وقتی نتایج با تصمیمات داوری تغییر می‌کند تیترهای جنجالی تندی می‌زنند و یک بار هم زده بودند: «ایتورالده برای بارسلونا خوب است.»

او می‌گوید: «بله، مثل این است که شما در لیگ برتر بگویید داور فلان و فلان، برای لیورپول خوب است. چه می‌توانید بکنید؟ قطعاً شما برای بارسلونا خوب بودید اگر در دوران گواردیولا بازی‌های این تیم را قضاوت کنید.» حتماً این حرف‌ها عصبانی‌ات کرده: «نه، ما عادت داریم.»

واقعیت این است که در ال‌کلاسیکوها ایتورالده برای بارسلونا خوب بوده و در سه بازی با قضاوت او بارسلونا 3 بر یک، 3 بر صفر و 5 بر صفر به پیروزی رسیده. همه را به گردن داور می‌اندازند، نه دقیقاً نتایج نزدیک را. بارسلونا در مجموع 11 بر یک برنده شده که در تاریخ ال‌کلاسیکو قابل توجه است؛ نتیجه همان مسابقه جنجالی سال 1943 که هنوز هم درباره‌اش بحث می‌کنند و یک تاریخ در خود دارد. ایتورالده زیر ذره‌بین جامعه بوده، مورد قضاوت و انتقاد قرار گرفته، تصمیماتش بررسی شده و بارها فیلم بازی‌هایش دیده شده اما به قول خودش تصویرها با برداشت‌های متفاوتی روبه‌رو می‌شوند.

او می‌گوید: «فکر نمی‌کنم از بازی لذت چندانی ببریم چون زیادی رویش متمرکز هستیم. وقتی به خانه می‌رسید با انبوهی از اطلاعات مواجه می‌شوید که در جریان بازی ندیده‌اید. به شما می‌گویم، در تلویزیون خیلی خیلی چیزها هست که در زمین بازی دیده نمی‌شود. علاوه بر آن، سرعت خیلی بالاتر است در حالی که در تلویزیون مثل اینکه اسلوموشن می‌بینید. سرعتشان فوق‌العاده است، واقعاً جذابیت دارد و هیچ دوربینی در جهان نیست که بتواند این سرعت را به درستی و کامل انتقال دهد. واقعاً تلویزیون بازتاب دهنده واقعی اتفاقات درون زمین نیست و این یکی از مشکلات VAR است.»

این یعنی داورها هم باید خیلی سریع باشند و هرگز سختی و فشار روی یک داور به اندازه بازی امشب نیست که دو تیم را دو امتیاز در صدر جدول لالیگا جدا کرده در حالی که هنوز 13 بازی باقی مانده است.

ایتورالده ادامه می‌دهد: «در اولین ال‌کلاسیکو فکر می‌کنم 28 ساله بودم و روبرتو کارلوس را اخراج کردم. کریستین پانوچی مدافع ایتالیایی رئال مادرید به سمتم دوید و به من پرخاش کرد و گفت: «تو برای چنین مسابقه‌ای خیلی جوان هستی.»

11 سال بعد او داور پیروزی 5 بر صفر بارسلونا در نوکمپ بود و همینطور وقتی سانتیاگو برنابئو به احترام رونالدینیو که رئال را تکه پاره کرد، ایستاد و او را تشویق کرد: «آن بازی خاص بود، من لحظه‌ای ساکت شدم و همه صدای کف زدن را شنیدند. بعد از لحظاتی به رونالدینیو گفتم بیا، بیا برگردیم وسط زمین و دوباره بازی را شروع کنیم. او خندید و گفت: مثل اینکه از بازی ما خوشت آمده! رونالدینیو متفاوت بود، همیشه نیشش باز بود، همیشه می‌خندید. وقتی نگاهش می‌کردی با خودت می‌گفتی این لعنتی عاشق فوتبال است اما لیونل مسی اینطور نیست، وقتی نگاهش می‌کنی مطمئن نیستی که از بازی لذت می‌برد. شاید لذتش درونی است اما واقعاً به ندرت لبخند می‌زند.»

هیچ وقت هم حرف نمی‌زند؟ او پاسخ می‌دهد: «حتی یک کلمه. خیلی از بازیکنان بزرگ حرف نمی‌زنند. زین‌الدین زیدان هیچ وقت حرف نمی‌زد، همینطور رونالدو. عجیب است، آنهایی که من ازشان خوشم می‌آمد، بدترین بودند. والری کارپین و الکساندر موستووی مستقیم توی صورتت می‌آمدند، از آنها خوشم می‌آمد، حداقل توی رویت می‌گفتند. هرگز با مورینیو مشکل نداشتم. ژاوی به خاطر جایگاهش از حرف زدن متوقف نمی‌شد و دائماً کنارت بود، در طول بازی. من هم با او حرف می‌زدم. گاهی وقت‌ها به بازیکنان می‌گفتم اگر من به شما اعتراض کنم برای اینکه یک پاس را اشتباه داده‌اید، چه؟ بازیکنان اعتراض نمی‌کنند چون شما یک سوت اشتباه زده‌اید، به عبارت دیگر، اعتراض می‌کنند که روی صحنه بعدی به نفع آنها سوت بزنید. من با بازیکنان حرف می‌زدم در سطح خودشان. به حرفشان گوش می‌دادم و از موضع بالاتر به آنها نگاه نمی‌کردم. گاهی می‌گویند آنتونیو ماتئو لاهوس داوری است که دیالوگ با بازیکنان را دوست دارد اما اینطور نیست. او دوست دارد حرف بزند اما به بازیکنان اجازه نمی‌دهد حرفشان را بزنند. این اسمش دیالوگ نیست، در دیالوگ هر دو طرف حرف می‌زنند.»

وقتی هم که کسی به شما توجه نمی‌کند، دیالوگی هم صورت نمی‌گیرد: «مسی هیچ نمی‌گوید و دلیلی ندارد مثل بقیه که با آنها حرف می‌زنم، بخواهم با او صحبت کنم. یادم هست یک بار گل فوق‌العاده‌ای زد و من به او گفتم: «خیلی به خودت مغرور نشوی من از این گل‌ها زیاد زده‌ام!» او نگاهی به من انداخت و شاید با خودش فکر می‌کرد این مردک راجع به چه چیزی حرف می‌زند، او یک کلمه هم جواب نداد، حتی لبخند هم نزد.»

همینطور سرخیو راموس وقتی ایتورالده به خاطر لگدزدن به مسی در اواخر بازی سال 2010 که بارسلونا 5 بر صفر برنده شد، اخراجش کرد. هیچ چیزی نداشت که بگوید، خودش می‌دانست تصمیم درست بوده برای همین راه بیرون زمین را در پیش گرفت: «شامه‌ام می‌گفت می‌خواهد کاری کند. دیدم طرف مسی رفت و حس کردم می‌خواهد به او آسیب بزند. مهم است که بازیکنان، سیستم‌ها و حرکات را بشناسی تا درک بهتری از بازی داشته باشی. فقط دانستن قوانین کافی نیست. اگر حس او را بو نکرده بودم، جای مناسب نبودم و نمی‌توانستم درست تصمیم بگیرم. بعد جنجال راه افتاد، راموس با کارلس پویول درگیر شد، ژاوی هم بود، دو دروازه‌بان هم اضافه شدند. همه با هم درگیر بودند. تلاش می‌کردم میانجیگری کنم اما ممکن نبود. تنها کسی که خودش را درگیر نکرد، آندرس اینیستا بود. به او گفتم: لعنتی، تو چرا اینطوری هستی؟ و او گفت: «تو هم که عاشق این چیزهایی!»

 

منبع: ورزش سه

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://rasadvarzeshi.com/d/39xjx3