این روزها همزمان با پخش سریال یاغی سیل تعریف و تمجیدها از این سریال و نقشآفرینی پارسا پیروزفر در نقش «بهمن خان» در صفحات اینستاگرامی دیده میشود. چپ و راست نویسندگانی در جهت تبلیغ یاغی با تعارفات اغراقآمیز از جنس بازی علی شادمان و پارسا پیروزفر و حتی طناز طباطبایی مینویسند. اینجا البته با طناز و علی شادمان کاری نداریم، بیشتر میخواهیم درباره پارسا پیروزفر حرف بزنیم، آیا واقعا بازی پارسا در یاغی بازی خاص و ویژهای است؟
صراحتا: نه! حالا شما هر چقدر هم که به مدد تدوینهای مرسوم اینستاپسند از سکانسهای انگیزشی بهمن خان ویدئو بسازی، آن چه که باید ساخته نمیشود. پارسا پیروزفر خارج از آن قاعدهای که زیبایی چهره او را مدنظر قرار داده و بیرون از قربان صدقههای جماعت کراشزده، اتفاقا از لحاظ قدرت بازیگری خیلی خیلی معمولیست و جالب آنجاست که اتفاقا آن چه که به او قدرت میدهد و کارنامهاش را قابل اعتنا میکند نحوه مواجهاش با رسانهها و مدیریت رندانهایست که در روی رفتارش به عنوان بک سلبریتی دارد.
او در قالب همین نقش بهمن خان، به طور واضح و آشکار مبهوت زیبایی خودش شده و به عبارت دیگری گاها حتی یاد و خاطره گلزار را زنده میکند، میمیک تنبل و مستاصلی که خودش را باور نکرده و خب چه توقعیست که مخاطب باور کند، در واقع اگر او تمجید و یا حتی تحمل میشود به واسطه زببایی روزافزونش است و بس. وگرنه در همین سریال به جنس بازی مهدی حسینینیا نگاه کنید که چگونه معمولا در سکوت هم قدرتنمایی میکند و با اتکا به چشمان فعال و گیرایی که دارد نقش را در میآورد همان کاری که پارسا پیروزفر مطلقا نمیتواند، او حتی در اوج و فرودهای احساسی که معمولا فرصت خوبی برای ارائه و ابراز است، اساسا ناتوان است.
نگاه کنید به آن سکانس افشاگری بهمن درباره گذشتهاش، آن سکانسی که مقابلش طناز طباطبایی نشسته و مراسم مختصر سالگرد ازدواج است و بهمن از حسرتهای پدرش میگوید، پدری که نگهبان شهربازی بوده و حالا که بهمن مالک شهربازیست، نیست که ببیند! بهمن گریه میکند، اما به باسمهایترین شکل ممکن، طوری که نه آن گذشته را باور میکنی و نه حتی حالِ فعلی کاراکتر بهمن خان را.
این گونه است که هنوز و حتی برای یادآوری قدرت بازیگری پارسا پیروزفر، سرینویسها مجبورند، خاطره «مهمان مامان» را یادآوری کنند، شاید تنها بازی به جرات درخشان پارسا خان بیحاشیه و دوستداشتنی.
پارسا پیروزفر در ۲۲ شهریور ۱۳۵۱ در تهران متولد شد. پیروزفر را تنها نباید به عنوان بازیگر سینما و تلویزیون بشناسیم چراکه او در ترجمه، نقاشی، کارگردانی و تدریس تئاتر هم فعالیت کرده است. وی همچنین در تعدادی نمایش ویژه کودکان به صورت نوار کاست همکاری داشت. او مدرک لیسانس نقاشی خود را از دانشکده هنرهای زیبا دریافت کرد. پیروزفر در تئاتر و سینما بسیار فعالتر از تلویزیون بوده است. او تنها در ۴ سریال جلوی دوربین رفته و با همین تعداد محدود توانست به شهرت قابل توجهی برسد.
سریال در پناه تو، اولین حضور پارسا پیروزفر در قاب تلویزیون بود. حضور اندک او در این سریال که به دلیل ممیزی ها کم شده بود نتوانست مانع معروفیت وی گردد. همین تصاویر کمی که از پارسا پیروزفر در این سریال به ثبت رسید منجر به انتخاب او توسط کارگردانان در فیلم و سریال های بعدی شد. او در این سریال با زنده یاد حسن جوهرچی، لعیا زنگنه، رامین پرچمی، ثریا قاسمی، ایرج راد، سعید پورصمیمی و ... نقش آفرینی کرده است.
پارسا پیروزفر در اوایل دهه هشتاد بازی در سریال سفر سبز را پذیرفت. این سریال پرمخاطب به کارگردانی محمدحسین لطیفی، داستان مرد جوانی را با بازی پارسا پیروزفر روایت می کرد که به دنبال خانواده واقعی خود از آلمان به ایران آمده بود. او در این سریال با بازیگرانی همچون امین تارخ، محمدرضا شریفینیا، سارا خوئینیها، لادن مستوفی، هایده حائری، گوهر خیراندیش، آزیتا حاجیان، رضا توکلی، مجید مظفری و... به هنرمندی پرداخت.
سریال در چشم باد یکی از سریال های ماندگاری است که پارسا پیروز فر در آن ایفاگر نقش اصلی بود.این سریال بخشی از تاریخ ایران مربوط به دوره قیام میرزا کوچک خان جنگلی تا آزاد سازی خرمشهر را روایت می کرد. پارسا پیروزفر در سه دوره زمانی در این سریال حضور داشت و یکی از شخصیت های به یاد ماندنی خود را خلق کرد. درچشم باد یکی از سریال های پرستاره تلویزیون است که بازیگران دیگری همچون کامبیز دیرباز، سعید نیک پور، ستاره صفر آوه، محمدرضا هدایتی، اکبر عبدی، ارسلان قاسمی، زنده یادماه چهره خلیلی، لاله اسکندری، سحر جعفری جوزانی، جهانگیر الماسی، رضا شفیعی جم، فریبا متخصص، گلاره عباسی، فخرالدین صدیق شریف، سام درخشانی و ... در آن نقش افرینی کرده اند.
مهمان مامان
یکی از خاطرهانگیزهای مهرجویی همین «مهمان مامان» است. یکی از گرمترینهایشان و یکی از آیینیترینهایشان. هر یک از شخصیتهای «مهمان مامان» خرده داستان خود را دارند. در واقع هر یک از شخصیتها خرده داستان خود را دارند. در یکی از بهترینِ این خرده داستانها، پارسا پیروزفرِ معتاد، امیر را به خانهی پدریاش میبرد تا از آنجا غذا بردارند. ما خانوادهی پولدار او را میبینیم که از او میخواهند آن مرغدانی را رها کرده و در قصر آنها زندگی کند، با این حال او زندگی چرکین و سخت خود را به برج عاج آنها ترجیح میدهد. اختلاف بین نسلی در رابطهی پیروزفر و خانوادهاش به خوبی نمایان میشود و عدم درک جوانان توسط نسل پیشین و در نتیجه نابودیشان، در اینجا به چشم میخورد. «مهمان مامان» پر از این خرده داستانهایی است که در جهت غنیتر کردن پیرنگ کلی فیلم به کار گرفته شدهاند. گلاب آدینه، فرامین حیایی، حسن پورشیرازی، نسرین مقانلو، ملیکا شریفینیا، علیرضا جعفری، ژاله علو، فریده سپاهمنصور، آفرین عبیسی و رویا عالمی دیگر بازیگرانی بودند که در کنار پیروزفر نقشآفرینی کردند.