۷اردیبهشتسال۹۶، یک راننده تاکسی مأموران پلیس پایتخت را از کشف جسد مثله شده مردی باخبر کرد و گفت: «ساعتی قبل زن جوانی را از خیابان ششم نیرویهوایی به عنوان مسافر سوار کردم تا به حاشیه تهران ببرم. او یک بسته پتو پیچ شده همراه خودش داشت و وقتی به مقصد رسیدیم زن جوان بسته را با خودش بیرون برد که متوجه شدم قسمتی از بدن یک مرد از داخل بسته بیرون زده است و تازه متوجه شدم آن زن بدن مثله شده مردی را با خود حمل کردهاست.»
بعد از توضیحات راننده تاکسی، مأموران به آدرس محل مورد نظر رفتند و زن ۴۵ساله به نام ژاله را بازداشت کردند. او به پلیس آگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. ژاله در روند بازجوییها با اقرار به قتل شوهرش و مثله کردن جسد آن در شرح ماجرا گفت: «سال۷۴ با ارژنگ ازدواج کردم. او معتاد به مواد مخدر بود. بعد از دو سال صاحب یک فرزند دختر شدیم، اما بداخلاقیهای همسرم ادامه داشت و مرا خسته کرده بود. این شد که از ارژنگ طلاق گرفتم، اما دخترم با او زندگی میکرد. هرازگاهی به دیدن دخترم میرفتم تا اینکه او به سن۲۰سالگی رسید.»
متهم ادامه داد: «دخترم از جدایی من و پدرش خیلی ناراحت بود و اصرار داشت دوباره با پدرش ازدواج کنم. میدانستم برگشت به زندگی سابق فایده ندارد به همین خاطر قبول نکردم. از طرفی طاقت بیتابیهای دخترم را نداشتم این شد که به او قول دادم یک روز در میان به خانه آنها بروم و کنارش باشم.»
متهم درباره جزئیات قتل گفت: «آخرین بار که به خانه شوهر سابقم رفته بودم دخترم خانه نبود. من و ارژنگ تنها بودیم. دوباره حرف گذشته به میان آمد و همین بهانه درگیری شد. در آن درگیری یاد خاطرههای گذشته افتادم و کنترل اعصابم را از دست دادم. قندشکن را برداشتم و از پشت سر چند ضربه به سر ارژنگ زدم. بعد از آن با چاقو هم چند ضربه به او زدم تا اینکه از نفس افتاد. وقتی شوهر سابقم را خونین روی زمین دیدم کنارش نشستم و ساعتها گریه کردم. نمیدانستم با جسد چکار کنم. ترسیده بودم و توان اینکه جسد را به بیرون از خانه ببرم نداشتم. این شد که با چاقو سرش را بریدم و یک پا و دست او را نیز قطع کردم، اما سایر قسمتهای بدنش را نتوانستم ببرم. تکههای جسد را لای پتو گذاشتم و یک تاکسی گرفتم تا آنرا در حاشیه شهر رها کنم، اما حین پیاده شدن از ماشین تکهای از جسد از داخل پتو بیرون افتاد و همین سرنخی شد تا دستگیر شوم.»
در روند تحقیقات، متهم برای بررسی سلامت روانی به کمیسیون سه نفره پزشکی قانونی معرفی شد تا اینکه کارشناسان اعلام کردند، متهم جنون دارد و از اختلال شدید روانی رنج میبرد. بعد از اعلام این نظریه، متهم با اعتراض اولیایدم این بار به کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی فرستاده شد تا اینکه کارشناسان برای بار دوم جنون زن میانسال را تأیید کردند، اما این بار نیز متهم با اعتراض اولیایدم بار دیگر به کمیسیون هفت نفره پزشکی قانونی معرفی شد. سرانجام در نظریه سوم، کارشناسان اعلام کردند متهم از نظر روانی سالم است و هنگام وقوع جرم مسئول رفتار خود بوده است. کارشناسان همچنین اعلام کردند، افسردگی متهم به خاطر حالات ناشی از وقوع قتل است.
با اعلام این نظریه این بار متهم با اعتراض وکیلش برای آخرین بار به کمیسیون ۹نفره پزشکی قانونی معرفی شد، اما کارشناسان پس از بررسیهای تکمیلی، این بار نیز سلامت روانی زن میانسال را تأیید کردند. به این ترتیب پرونده با درخواست قصاص از سوی اولیایدم، روز گذشته روی میز هیئت قضایی شعبه دهم قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه، پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. سپس دختر مقتول در جایگاه ایستاد و گفت: «فکر نمیکردم با مادری سنگدل زندگی میکنم. گذشت نمیکنم و درخواست قصاص دارم.»
سپس متهم با قبول اتهاماتش در جایگاه قرار گرفت و بعد از شرح ماجرا گفت: «آن روز به خاطر خاطرات تلخ گذشته دچار جنون شدم و مرتکب قتل شدم. پشیمانم و درخواست گذشت دارم.» در ادامه وکیل متهم به دادگاه گفت: «تحقیقات درباره این پرونده تکمیل نشده و حتی بازسازی صحنه جرم نیز صورت نگرفته است. از دادگاه درخواست دارم تا تحقیقات پرونده کامل شود.»
در آخر هیئت قضایی با قبول این درخواست، پرونده را برای تحقیقات بیشتر به دادسرا ارجاع دادند. به این ترتیب متهم با تکمیل تحقیقات بار دیگر از خودش دفاع خواهد کرد.
منبع: رکنا