خبر کوتاه بود رستوران و جواهرفروشی نور متعلق به علی دایی بازیکن سابق تیم ملی در تاریخ ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ آبان ماه به بهانههای واهی تعطیل شد. شاید علی دایی نگران اوضاع اقامت خانواده اش در انگلیس است. شاید فکر میکند با این تعطیلی سه روزه عدهای که با براندازان و اغتشاشگران داخلی و خارجی هم صدا و همنوا هستند تشویقش میکنند و آنقدر در روزهای آینده اش کاسبی میکند که جبران مافات میشود. اما ذکر چند نکته را برای قهرمان سابق ملی که امروز روبروی اکثریت ملتش ایساده یادآوری میکنم به امید آنکه تلنگری هر چند کوچک باشد.
اول. رکوردها شکسته میشوند مثل رکورد گلزنی ملی دایی که توسط کریس رونالدو شکسته شد آنچه باقی میماند به خصوص در ورزش مرام و معرفت پهلوانی است. در تاریخ ورزش ایران چند چهره معروف قهرمان ملی داشتیم، اما تنها یک نفر شد جهان پهلوان تختی. ساده است تختی واقعا مردمی بود مثل مردم زندگی میکرد و هیچگاه فراموش نکرد که از محله کم برخوردار خانی آباد به اوج عزت و افتخار رسیده است. او هرگز از مردم محروم و پایین شهر جدا نشد و نه مثل علی کریمی برج و بارویی ساخت نه مثل جناب دایی تجارت چندصد میلیاردی به راه انداخت و در پنت هاوس زیست. تابعیت و گرین کارت هم برایش پشیزی ارزش نداشت. واقعا مردمی بود و به فکر مردمش؛ بنابراین درد مردم را میفهمید و و حرف دلش به جان مردم مینشست.
دوم. پیشنهاد میکنم جناب دایی اگر به مردم به خصوص به زادگاهش شهر اردبیل ارادت دارد به جای تعطیلی و به اصطلاح اعتصاب تجارتگاههای با گردش میلیاردی و چند ده میلیاردی اش برای مدردی با مردم محروم و کم برخوردار استان اردبیل و سایر نقاط کشور یکماه حراج برگزار کند و در جواهر فروشی در رستوران و سایر فروشگاه هایش فروش فوق العاده اعلام کند و سود سرشار این فروش را از طریق برادرها و اقوام نزدیکش در اختیار مردم محروم و بی بضاعت اردبیل قرار دهد. حال خوب مردم اردبیل بی شک حال علی دایی را هم خوب میکند. جناب دایی خوب میداند مردم شهرش بی نهایت قدرشناس و آدمشناس هستند و آنها به هیچ عنوان او را با بازیکنی که درخانهای رویایی زندگی میکند و فقط در فضای مجازی ادای حمایت از همشهریان محروم و کم بضاعتش را در میآورد، اما سرسوزنی دردنیای واقعی حتی به مصاءب کولبران و کارگران زحمتکش نمیاندیشد فرق دارد. بازیکنی که قرارداد ۱۰، ۱۵ میلیاردی دارد، اما یکبار ندیدیم یا نشنیده ایم که به کولبری یا فرد محرومی در استانش کمک موثر کند، یا شغل مناسبی برای جوانان شهرش دست و پا کند.
سوم. آقای دایی میدانم که آنقدر به دلیل رانتهای پی در پی در ایران ثروت اندوخته اید که تعطیلی سه روزه و یا حتی سی روزه، دکان و مغازه و تجارتخانه تان آسیبی به سرمایه چندصد میلیاردی و املاک و مستغلاتتان نمیزند، اما آیا به این فکر کردید مغازه دار مستاجر یا جوانی نورسته در خیابانی کوچک و یا در شهری کوچک به خاطر تهدید و ارعاب اوباش و اراذل اغتشاشاگران مجبور به بسته مغازه اش بر خلاف میل باطنی اش شود، نتواند از عهده پرداخت کرایه مغازه برآید، شرمنده زن و بچه طلبکار شوند. شما هم به اندازه براندازان داخلی و خارجی و اینترنشنال عامل سعودی و بی بی سی روباه پیر در این ناکامی و سرخوردگی و بدهکاری و آن کاسب و کارگر روزمزد شریف شریک هستید.
چهارم. چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی. آن روزی که همه بزرگان اردبیل یکصدا فریاد زدند استوری جناب دایی درباره دختر نوجوانم اردبیلی کاملا اشتباه و بدون تحقیق بود. جنابتان باید میپذیرفتید و لااقل دیگر سکوت میکردید. اینکه عدهای از مردم به خاطر گذشته تان دوستتان دارند دلیل برای این نیست که در شرایط حساس جنگ ترکیبی دشمنان قسم خورده ملت، بر اساس سناریور دشمن هر گونه دلتان خواست عمل کنید. آگاه باشید که اگر قوانین مدون و مترقی در زمینه ادعاها و نوشتههای که به خصوص افراد مشهور سیاسی، هنری و ورزشی در فضای مجازی و رسانهها منتشر میکنند وجود داشت و حتی ده درصد کشورهای پیشرفته در مقوله امنیت ملی و اظهارات بی پایه و اساس سلبریتیهای بی سواد، کم سواد؛ ساده لوح یا مهره دشمن در کشور مجازات پیش بینی میشد اوضاع آشفته و بازار داغ مدعیان دروغین خیلی زودتر از اینها جمع و جور میشد بسیاری از این افراد اگر یک قاضی شجاع و مقتدر رای به جریمه سنگین تامین خسارت ناشی از آشوبها و اغتشاشات از اموال چهرهها و سلبریتیهایی که اکثرا با رافت و فرصت طلبی از مالیات هم معاف بودند و نقش اساسی در فریب جوانان و نوجوانان بی اطلاع و احساسی در آسیب رساندن به اموال عمومی داشتند، میداد این بساط دورویی و سوء استفاده سلبریتیهای بی خاصیت بسیار زودتر جمع میشد و خسارت بسیار کمتری متوجه عموم مردم و ۹۹ درصدی میشد که در اتفاقات اخیر روند زندگی شان مختل شد و برخی از آنها داغدار عزیزانشان هستند که در فاع از امنیت کشور و ملت غریبانه به شهادت رسیدند، اما حاضر نشدند قدمی در برابر اراذل و اوباش اجارهای دشمنان قسم خورذده خارجی سرخم کنند.
راستی آقای دایی یادت هست یک روز به خاطر عظمت و مجد پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران و خوشحالی مردم سرت را جلوی توپ فوتبال میگذاشتی و در بازی بحرین به شدت معصوم شدی و همه دوستداران سرباز وطن را نگران کردی. آن سرباز وطن و عاشق مردم الان کجاست و به چه میاندیشید و از کدام منبع رسانهای تغذیه میشود.