فال شمع هم مانند فال قهوه یا فال تاروت در جامعه امروز ما رواج پیدا کردهاست. اینکه تا چه حد به این مسایل باید به دید خرافات نگریست یا چه تاثیری میتوانند در زندگی افراد بگذارند جای بحث دارد. در ادامه با خود فال و به ویژه فال شمع بیشتر آشنا میشویم.
فال (فال شمع، فال حافظ، فال تاروت،…) چیست؟
فال یعنی شگون، به زبان یا به دل نیک آوردن، پیشبینی خوشبینانه و کوشش در پیشگویی آینده (معمولا آینده یک فرد) از راه روشهای نهانی یا فراطبیعی است.
ایرانیان قدیم به فال نیک مروا و به فال بد مرغوا میگفتند که هر دو به معنی مرغ آوا میباشد. برای این که با آواز و جهت حرکت پرندگان فال میزدند، آنها اگر بعضی پرندگان از دست راست حرکت میکردند یا از دست چپ آواز میخواندند را خوش یمن میدانستند.
این پدیده در اعصار مختلف و اقصی نقاط جهان به گونههای مختلف وجود داشته و دارد. فال بودا درهند، فال ای- چینگ در چین، فال قهوه یا فال ورقهای تاروت در اروپا از جمله فالهای بسیار معتبر جهانی هستند که جزو اسناد تاریخی سرزمینشان بشمار میآیند. در کشور ما هم فال حافظ و استخاره با قرآن از احترام و اعتبار ویژهای برخوردارند. البته فالهای بسیار دیگری هم هستند که در جهان فراوانند مانند فال شمع، فال اعداد، حروف ابجد یا تفال با خوراکیهایی مثل چای، قهوه، نخود و …
بنابراین میتوان فال را روشی برای شناخت آینده دانست ولی آیا واقعا میتوان از آینده خبری آورد؟ آیا آینده را میتوان بیان کرد؟ ما معتقدیم آینده در دست ماست و برای نگارش آن مختاریم. آینده نوشته نشده، سرنوشت و تقدیر هم اکنون درحال نگارش است، پس کسی نمیتواند از آنچه نوشته نشده به ما خبری بدهد اما از جهت دیگر هم نمیتوانیم منکر پیشگوییهای بزرگ تاریخ بشری بشویم.
در واقع کاری که یک فال خوب انجام میدهد روشن ساختن باورهای ماست که در ضمیرناخودآگاه ما پنهان شده و به عبارت دیگر آیندهای که فال برای ما پیشگویی میکند از ضمیر ناخودآگاه ماست نه سرنوشت ما و فالگیری نوعی کشف درون شماست. اگر به قانون جاذبه مراجعه کنیم با این اصل مواجه میشویم که اگر چیزی را در ذهن خود باورکنیم آن چیز بزودی در دنیای واقعی ما نمایان خواهد شد پس وقایع بازتاب باور انسانها هستند. در انجام یک فال، ما ذهنیت خود را روشن میکنیم؛ ذهنیتی که با باور رخدادها هماهنگ یا در تعارض است.
چرا فال شمع؟ راز شمع در چیست؟
تا به حال دقت کردهاید که در مراسم عرفانی و روحانی و مکانهای مقدس و … شمع روشن میکنند؟ تا به حال فکر کردهاید که چرا بر روی کیک تولد شمع قرار میدهند و لحظه فوت کردن شمع آرزو میکنند؟
شمعی که میسوزد چهار عنصر آب، آتش، باد و خاک را با خود دارد؛ موم شمع عنصر خاک، شعله شمع عنصر آتش، دود عنصر باد و مومی که ذوب میشود عنصر آب است. گفته میشود اگر در زمان دعا کردن این چهار عنصر یکجا حضور داشته باشند یعنی یک خلقت کامل وجود دارد که به شدت بر روا شدن حاجت و برآورده شدن دعا موثر است.
گفته میشود در زمان دعا کردن وقتی به شمع در حال سوختن نگاه میکنید به شعور الهی متصلتر شده و دعا به راحتی به عالم بالا میرود و به استجابت میرسد اگر به صلاح شما باشد.
هر زمان بدنبال کسب انرژی بودید یا حالتی عصبی و ناخوشایند داشتید و… نور اتاق را کم کنید، شمعی روشن کنید و در کنار آن قرار بگیرید، چشمها را ببندید و با تمام وجود دعا کنید، پس از دعا کردن چشمها را باز کنید، چند دقیقه به شمع و قطرههایی که میچکد نگاه کنید، نفسی عمیق بکشید و به خود آرامشی عمیق دهید و به خدای مهربان حتی برای چند دقیقه در روز متصل شوید.
تعبیر فال شمع
فال شمع از طریق اشکالی که اشکهای شمع در آب ایجاد میکند توسط شخصی خاص و با تجربه در این زمینه تعبیر میشود. برخی نیز اشکالی که موقع آب شدن شمع ایجاد میشود و یا رنگ نور شمع را به موضاعات خاصی ارتباط دادهاند، مثلا گفته میشود:
اگر شمع جرقه بزند خبرهای خوشی به شما میرسد و برای اینکه بفهمید چه کسی خبرهای خوش را برای شما میآورد به اشک شمع توجه کنید. اگر اشک شمع از طرف چپ بریزد آورنده خبر زن است و اگر از سمت راست بریزد آورنده خبر مرد است.
با دقت در دامن شمع جایی که اشکها جمع شده میتوان اول اسم طرف رو هم پیدا کنید.
اگر شمع با شعله آبی بسوزد نشانه این است که در اتاق تنها نیستید و احتمالا روحی هم در اتاق است.
اگر اشکهای شمع به صورت گل در بیاید به این معناست که غریبهای را ملاقات میکنید که عاشق شما میشود.
با سوالی که پاسخش آره یا نه است شمع را روشن کنید اگر اشک از طرف راست بریزد پاسخ بله و اگر از طرف چپ بریزد پاسخ نه است.
اگر شمع خود به خود خاموش شود نشانه بداقبالی و یا پایان غیرمنتظره یک ارتباط است اما اگر کسی تصادفی شمع را خاموش کند نشان دهنده این است که به زودی مراسم ازدواجی در پیش دارد.
در نهایت بدانید که همه اتفاقات خوب و بد فقط در نظر ایزد توانا مشهود است و این نعمتی است تا نظم طبیعت پابرجا و زیبا بماند.