به گزارش رصد ورزشی : همه در جریان اختلافات به وجود آمده بین یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس و رضا درویش مدیرعامل پرسپولیس قرار دارند. سرمربی موفق پرسپولیس بعد از کسب نتایج فوق العاده با این تیم حالا روزهای بسیار سختی را تجربه میکند و حواشی مختلف در تیم او باعث شده تا تیمش کیفیت پایینی در بازیهای اخیر از خودش نشان دهد.به غیر از جریمه ۱۰ درصدی، پرداخت نکردن مطالبات و فراهم نکردن امکانات مورد نیاز، یکی از دلایل ناراحتی یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس مربوط به نقل و انتقالات تابستانی است.
امیر عابدینی مدیرعامل پیشین پرسپولیس در واکنش به اتفاقات پیشآمده در این باشگاه میگوید: اگر من بودم، یحیی گلمحمدی را به جلسه هیئتمدیره دعوت کرده و یک بار برای همیشه تکلیف مدیرعامل، باشگاه و هواداران را با سرمربی روشن میکردم.
مدیرعامل پیشین پرسپولیس، با کولهباری از تجربه این روزها خانهنشین شده اما هنوز با وسواس و دقت خاصی اخبار این باشگاه و فوتبال ایران را تعقیب میکند.
زمان مدیدی است که قلمرو ورزش این مرز و بوم عرصه تاخت و تاز کسانی شده که از جنس ورزش نبودهاند! گویی ما ورزش را آچار فرانسهای دیدهایم که برای پر کرد خلاء مدیریتی اشخاصی است که پست و مقام آنچنانی به آنها نرسیده و حال باید حیطه ورزش را کیت آزمایشگاهی خود قرار دهند! این در حالی است که در گفتمان خود دم از اهمیت ورزش و نقشهای رنگ وارنگ آن میزنیم اما در منش خود تنها چیزی که اهمیت ندارد مدیریت این ورزش است! سالهای سال است که مدیرانی برای ورزش انتخاب میشوند که نه تنها از جنس ورزش نبوده بلکه صاحب نگاهی ورزشی هم نبودهاند تا امروز بهجای مدیرانی قوی، گاهی شاهد سیاسیبازی برخی مدیران ضعیف ورزشی باشیم. این موضوع به سبب ورود افراد غیرورزشی در راس ورزش است که نتایج سوء آن گریبانگیر ورزشکاران و هواداران در جامعه شده است. مدیرانی که قادر به مدیریت زیرمجموعه خود نبوده و باعث ترویج بازیکنسالاری و ... میشوند!
آری! تیم پرسپولیس این روزها، شرایط مناسب و نرمالی را سپری نمیکند. آتش اختلافات بین درویش و گلمحمدی به اردوی این تیم رسیده و شرایط قرمزها در آستانه بازی حساس مقابل النصر اصلا خوب نیست و کار به جریمه، اعتصاب، نامهنگاری علیه مدیرعامل و... کشیده شده است.
با شنیدن و دیدن چنین اخباری به یاد مهندس امیر عابدینی افتادیم. مدیری که هم از جنس ورزش بوده و در بالاترین سطح، فوتبال بازی کرده بود و هم به لحاظ مدیریتی اعتبار زیادی داشت تا پرسپولیس در دوران حضورش کمترین مشکل مالی و حاشیهای را تجربه کند. شاید کمتر کسی بداند اما مهندس امیر عابدینی نیز چالشهایی با علی پروین، یکی از محبوبترین فوتبالیستها و حتی ورزشکاران این مرزو بوم داشته اما توانسته بود آن را مدیریت کند. فرصتی دست داد که دقایقی با امیر عابدینی مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیسی گپ و گفتی دوستانه بزنیم. عابدینی مثل همیشه صحبتهای جالبی را مطرح کرد و آنچه در پی میآید محصل همین گفتوگوی ۳۰ دقیقهای است.
بدون مقدمه میخواهیم سراصل مطلب رفته و از شما بپرسیم شرایط کنونی پرسپولیس را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت امر را بخواهید نگران شدهام. من هم فقط اخبار را شنیدم و خیلی درجریان ریز مسائل نیستم اما همین اخبار نگرانکننده است و بوی خوبی نمیدهد.
زیر سوال بردن نقل و انتقالات باشگاه از سوی سرمربی، جریمه ۱۰ درصدی بازیکنان توسط مدیریت و در ادامه اعتصاب بازیکنان و نامه سرگشاده علیه مدیریت باشگاه، نشاندهنده چیست؟
به اعتقاد من مدیریت در فوتبال و اصولا ورزش، آمرانه صرف نیست؛ عارفانه است. در فوتبال رابطه عاطفی ایجاد میشود که بخش عمدهای از آن تمنای یک مجموعه به اسم هوادار است که آن را به عواطف گره میزند. هرگاه یکی از ارکان باشگاه این رابطه عاطفی و معرفتی را نادیده بگیرد یا بخواهد تکروی کند، لجامگسیخته میشود. هرجایی هم گسیختگی پیش آید طبعا آفت رشد میکند. در چنین شرایطی ما باید ببینیم هوادار یا همان ولینعمت باشگاه چه میگوید یا چه میطلبد!
منظور شما این است که نظرسنجی انجام شود تا ببینند نظر هوادار چیست؟
نظرسنجی به شکل مشهود را نمیدانم اما برند پرسپولیس بیتعارف متعلق به مردم است و حتی به دولت هم تعلق ندارد. باید نقطهنظرات هواداران لحاظ شود چرا که صاحب اصلی آنها هستند.
بحث برند باشگاه پرسپولیس شد. این برند یا برند سایر باشگاههای پرطرفدار گاهی خدشهدار میشود. قبول دارید؟
به نظر من مدیریت اصل است. مدیر یک باشگاه ممکن است با سوءمدیریت برند یک باشگاه را پایین بکشد و همقد خود کند یا اینکه از اعتبار آن دفاع کند. منظور من پرسپولیس نیست اما واقعا مدیرانی در حال حاضر در فوتبال و ورزش ما دیده میشوند که باشگاهها را به دلیل ضعف خود پایین میکشند. امروز به شما میگویم که جامعه به هزار و یک دلیل شاداب نیست و ناهنجاریهای زیادی دیده میشود. گرانی، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، بیکاری و ... وجود دارد و یکی از هنجارها فوتبال است که با اشتباهات تبدیل به ناهنجاری میشود.
چرا شکاف میان مدیریت و سرمربی باشگاه پرسپولیس عمیق شده است؟
رضا درویش خیلی زحمت کشیده و میکشد و من میگویم دم او گرم! الان شرایطی به وجود آمده که بازیکن نسبت به مدیریت کمی بیاعتماد شده است. این یک مسئله عادی نیست و باید بررسی و موشکافی شود. من یک مثالی برای شما میزنم که شاید کمکی شود: در تاریخ فوتبال و زمان اوج آقای علی پروین فکر نمیکنم کسی از ایشان کاریزماتیکتر بوده باشد. محبوبیت علیآقا در دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ بیبدیل بود چون یکی از بهترین بازیکنان تاریخ این مرز و بوم بود. کاپیتان و سرمربی پرسپولیس یکی از پرطرفدارترین تیمهای قاره آسیا بود و ... خلاصه آنکه به جایی رسید تا سطح توقعاتش از مدیریت زمان بنده غیرمنطقی شد!
(حرف عابدینی را قطع میکنم) آرش لبجویی همکار و دوست قدیمی ما خاطرهای تعریف میکرد از دوران مدیریت شما که بر سبیل اتفاق در دفتر باشگاه پرسپولیس بوده است. روزی که علی پروین در اوج محبوبیت به عنوان سرمربی پرسپولیس به شما گفت خسته شده و با این وضعیت قادر به ادامه کار نیست! شما هم به عنوان مدیرعامل با خونسردی کامل برگهای جلوی علی پروین گذاشته و از او خواستید رسما نامه استعفا و کنارهگیریاش را بنویسد و حتی از آرش لبجویی میخواهید تیتر بزند که پروین استعفا داد و عابدینی موافقت کرد! علی پروین که میبیند شما خیلی در این موضوع جدی هستید کوتاه میآید و...
علیآقا که اسطوره باشگاه پرسپولیس است اما به جرأت میگویم اسم آقای پروین، امیر عابدینی، رضا درویش یا یحیی گلمحمدی از اسم باشگاه پرسپولیس که بزرگتر نیست. من آن روز برای حفظ پرستیژ مدیریت و باشگاه جلوی صمیمیترین دوستم علیآقا پروین ایستادم. ایشان هم قبول کرد و پذیرفت که باید در چارچوب باشگاه فکر و کار کند. امروز هم معتقدم نباید یحیی گلمحمدی هر روز یک حرف بزند. او یا هر سرمربی دیگری باید در قالب باشگاه قرار بگیرد و مصاحبه کند. برخی مسائل درونخانوادگی باشگاه نباید در رسانهها مطرح شود یا بازیکن جلوی مدیریت بایستد و در چنین شرایطی سنگ روی سنگ بند نمیشود. هرچند طرف مقابل هم خیلی حائز اهمیت است که چه امکانات و شرایطی را فراهم کرده است.
خوب به خاطر دارم برنامه تلویزیونی ۹۰ تازه شروع به کار کرده بود و رویارویی شما به عنوان مدیرعامل و علی باغمیشه به عنوان بازیکن پرسپولیس، یکی از اولین رویاروییهای تاریخ این برنامه بود! شما و علی فتحاللهزاده مدیران سرخابی در آخرین روزهای فصل ۷۸ لیگ، مهمان برنامه ۹۰ در اولین سال حیاتش بودید و علی باغمیشه هم تلفنی به انتفاد از عملکرد شما پرداخت. شدیدا ناراحت شدید و قرار صحبت با باغمیشه را در باشگاه گذاشتید! شما به عنوان مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس از این شیوه برنامه و عادل فردوسیپور نیز انتقاد کرده و گفتید کجای دنیا یک بازیکن را رودرروی مدیر قرار میدهند و وقتی من صحبت میکنم این بچه اصلا نباید به خودش اجازه دهد که حرف بزند. امروز اما کار به کجا رسیده که بازیکن و مدیرعامل به راحتی روبروی هم میایستند؟
میدانستم که از جایی به عادل فردوسی پور خط داده بودند که امیر عابدینی را در برنامهاش بزند! میخواست به اصطلاح با روی خطآوردن علی باغمیشه من را به چالش بکشد اما متوجه شدم و محکم هم ایستادم. آن روز هدف دیگری هم داشتم و آن درس دادن به بازیکن تیم خودم و سایر بچههای پرسپولیس بود. ما به عنوان مدیرعامل یک نقش پدری یا برادر بزرگتری هم داریم. علی باغمیشه مشکلی داشت و با شناسنامه برادرش و صغر سن به باشگاه آمده و بازی میکرد. من این موضوع را فهمیده و بسیار ناراحت شدم. با این وجود بعد سالها این موضوع دیگر حل شده و به تاریخ پیوسته است. اتفاقا عادل فردوسیپور هم بعدا عذرخواهی کرد.
بیتعارف میخواهم بپرسم که اگر شما جای رضا درویش، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بودید چه اقدامی انجام میدادید یا چه تصمیمی میگرفتید؟
به نظر من جریمه ۱۰ درصدی بازیکنان اشتباه بزرگی بود. من اگر جای رضا درویش بودم اول جریمه ۱۰ درصدی را لغو کرده و آن را رسما اعلام میکردم. این بچهها فصل گذشته ۳ جام گرفتهاند و حالا یک شکست هم مقابل تیم مدعی سپاهان در اصفهان تجربه کردهاند. با یک باخت یا دو، سه تساوی که بازیکن تیم قهرمان را جریمه نمیکنند. این گافی بود که مدیریت داد و دلیلش را حتما خود دوستان بهتر میدانند. در فوتبال مگر میشود همه مسابقات را برد و اصلا شکست نخورد؟ شما کدام تیم را سراغ دارید که نبازد؟ رئالمادرید، بایرنمونیخ، منچسترسیتی یا هر تیم دیگری هم میبازد و این ماهیت فوتبال است. اصالت و فلسفه فوتبال در همین برد و باختها خلاصه میشود و اتفاقا مدیریت در زمان باخت باید بهتر و منطقیتر رفتار کند. با یک باخت نباید همه چیز زیر سوال برود و حتی بر این باور هستم که ریکاوری روحی و روانی به مراتب مهمتر از ریکاوری جسمی و بدنی است. گاهی یک اشتباه و بههمریختن روح و روان و اعصاب بازیکنان ممکن است یک تیم را نابود کند. من اگر به جای درویش بودم اصلا و ابدا این تیم را جریمه نمیکردم.
و دومین اقدام شما چه بود؟
رُک و پوستکنده بگویم یحیی گلمحمدی را به جلسه هیئتمدیره باشگاه دعوت کرده و یک بار برای همیشه تکلیف مدیرعامل، باشگاه و هواداران را با سرمربی روشن میکردم. به او در جلسه هیئت مدیره باشگاه یادآوری میکردم این بساطی که راه انداخته، هارمونی و نظم تیمی و باشگاه را بههم ریخته است. اگر میخواهی بمانی و کار کنی، بمان و با مصاحبههایت چالش ایجاد نکن. البته به نظر میرسد معیارهای مدیریتی رضا درویش هم بالانس نباشد. مدیرعامل باید آرامش ایجاد کرده و خون به دل هواداران نکند. رضا درویش نباید خودش آتشبیار معرکه شود و با اقدام احساسی و جریمه ۱۰ درصدی بازیکنان آن هم در آستانه دیدار حساس با النصر عربستان، شرایط را بحرانیتر کند. باید در جلسه هیئت مدیره باشگاه باید این مسائل حل و فصل شده و به رسانهها نباید کشیده شود.
یکی از اعتراض و انتقادات اصلی یحیی گلمحمدی به مدیریت رضا درویش، فصل نقل و انتقالات تابستانی بوده است. به نظر شما نقد سرمربی پرسپولیس به مدیرعامل این باشگاه وارد است؟
من همینقدر بگویم که پرسپولیس با همین بازیکنان قهرمان سه جام در فصل گذشته شد. اغلب بازیکنانی هم که جدا شدند با نظر یحیی گلمحمدی بود. حالا شاید یک باشگاه بازیکنان بیشتری گرفته باشد اما تنها ۱۱ بازیکن به زمین میروند که با تعویضها ۱۶ بازیکن میشود. این اعتراض بعد از مصدومیت مرتضی پورعلیگنجی و یاسین سلمانی بیشتر شده که باز هم به نظر من باید آرامتر باشد. همین بازیکنانی که هستند باید تا نیمفصل و حتی پایان فصل به پرسپولیس کمک کنند و تکرار بحث کمبود بازیکن ممکن است به این گروه آسیب بزند. هر چند معتقدم این تیم یک مهاجم گلزن و ششدانگ نیاز دارد.
شاید عیسی آلکثیر در پرسپولیس میماند، شرایط تغییر میکرد. قبول ندارید؟
باز ناچارم یک مثال بزنم. یک زمانی ما در پرسپولیس دو مهاجم نوک سرزن و به قول معروف سنترفروارد داشتیم. علی دایی فیکس بازی میکرد و جمشید شاهمحمدی هم ذخیره او بود. یک روز مهدی دادرس نزد من آمد و گفت که شما دو مهاجم سرزن و نوک دارید که یکی بازی میکند و دیگری نیمکتنشین است و کلی مقدمهچینی کرد که پرسیدم حرف آخرت چیست؟ او درخواست کرد که جمشید شاهمحمدی را به او بدهیم که پرسیدم نظر خودش چیست؟ اگر اشتباه نکنم ما به جمشید شاهمحمدی سالی ۳میلیون تومان میدادیم اما مهدی دادرس پیشنهاد ۶میلیون تومانی داده بود. از خودش پرسیدم که دوست دارد برود یا نه؟ گفت که متأهل است و بهشدت به پول نیاز دارد و من هم رضایت دادم برود. بازیکنی میرود و بازیکن دیگری میآید و این رفتوآمدها در فوتبال طبیعی است. من علی دایی را داشتم اما بعد از جدایی جمشید شاهمحمدی رفتم و ادموند بزیک را آوردم. او و مهدی مهدویکیا را به پرسپولیس آوردم که خیلی جوان بودند و شاید انتقاداتی هم به جان خریدم. آن روز که جمشید رفت من به روزی فکر کردم که علی دایی برود و به همین خاطر بزیک را به پرسپولیس آوردم. علی دایی را هم ابتدا به قطر و سپس آلمان ترانسفر کردم و خیلی هم دچار مشکل نشدم. عیسی آلکثیر مهاجم تأثیرگذاری بود اما پرسپولیس باید بدون او هم راه خودش را برود.
در شرایط کنونی و اتفاقاتی که رُخ داده چه توصیهای به یحیی گلمحمدی دارید؟
چند هفته پیش از آقایحیی خواهش کردم یک مقدار بیشتر روی کارهای فنی تیمش تمرکز کند. او مربی بادانشی است و کارنامه مشخصی هم دارد. از طرفی مردم هم دوستش دارند و به احترام همین مردم باید خواستههایش را کمتر، و بیشتر کار کند. شما هنگام رانندگی هم همیشه جاده صاف و یکدست پیش رو ندارید. گاهی جاده ناهموار یا با دستانداز همراه میشود و نمیتوانید ماشین را کنار زده و بگویید رانندگی نمیکنید! باید شرایط را مدیریت کرد و از یحیی گلمحمدی باز خواهش میکنم روی کارفنی تمرکز کرده و از مصاحبههای تنشزا پرهیز کند. همین تیم پرسپولیس پتانسیل زیادی دارد و با آرامش، خیلی بهتر میتواند به اهدافش برسد.