خاطره جالب هافبک پرسپولیس از برخورد انضباطی دنیزلی

او ادامه ماجرا را اینطور توضیح می‌دهد: در آسانسور که باز شد، من آقای دنیزلی را روبروی خودم دیدم و ناگهان او با صدای بلند و لحن عصبانی چیزی را به من گفت که متوجه نشدم، بعد از چند ثانیه دوباره همان جمله را تکرار کرد که من این بار ترسیدم!

آشوبی افزود: بعد مترجمش گفت که می‌گویند چرا سیب میخوری؟ من هم از روی سادگی گفتم انتظار داشتم بگویید: آفرین که سیب میخوری. اما دنیزلی این بار گفت چرا اینجا سیب میخوری؟ او با صدای بلند این را پیش همه بچه های تیم و میهمانان هتل گفت و تاکید کرد که سیب را بیانداز دور و من هم این کار را کردم.

وی همچنین گفت: بعد از بازی من را کشید کنار و گفت که مشکلی نیست سیب میخوری و خیلی هم عالی است اما در یک فضای عمومی خوب نیست که تو پیش همه سیب را گاز بزنی و بخوری. آنجا من فهمیدم ایشان مثل یک پدر است و نه فقط مربی من نیست.