به گزارش خبرنگار رصد ورزشی و به نقل از ای اسپورت: دور از منطق نیست اگر بگوییم بهترین بازیکنان جهان هم برای کنار آمدن با 3 تفکر فنی در 8 ماه با مشکل مواجه میشوند. بازیکنانی که بعضاً بیش از 3 سال با برانکو و تفکرات او خو گرفته بودند، به فرض پشت سر گذاشتن شوک جدایی برانکو، با تفکری کاملاً متفاوت روبهرو شدند. پرسپولیس کالدرون بیش از هر زمان دیگری از ضدحملات استفاده میکرد؛ اتفاقی که سالها برای پرسپولیس و فوتبال مالکانهاش رخ نداده بود. تفکر غیرحرفهای در فوتبال ایران بشدت با ضدحمله مخالف است و آن را نشانه ضعف میداند. انگار هر تیمی که از این تاکتیک استفاده میکند ضعف خود و برتری حریف را پذیرفته است.
حال که سیستم پرسپولیس مجدداً چیزی شبیه به همان فوتبال مالکانه و پاسکاریهای مداوم عرضی شده است، یحیی با مشکلاتی روبهرو شده که برخی از آنها احتمالاً ناشی از استرس پذیرش مسئولیت بزرگ سرمربیگری پرسپولیس و برخی هم شاید از روی بدشانسی باشد. در پرسپولیس این روزها اتفاقات فنی خوب و بد رخ میدهد. بعد از مدتها علیپور که آخرین بازی خوبش را همگان در اعماق خاطرات جستوجو میکنند، تعویض میشود. مربی درک میکند وقتی تیم حریف عقب بازی میکند حضور بیش از دو مهاجم و شلوغ شدن باکس به ضرر تیم حملهکننده است. بازیکن ضعیف بازی قبلی در بازی بعد بیرون مینشیند؛ اتفاقی که مدتها شاهد آن نبودیم و این برای تیمی که بیش از 11 بازیکن مدعی بازی دارد بسیار مفید است. بازیکنی که در یک بازی اشتباه میکند بهسرعت تعویض میشود حتی اگر حضورش اشتباه سرمربی باشد، اما متقابلاً در جایی که بازی گره میخورد سرمربی چیزی برای ارائه ندارد یا با توجه به مدت کم قبول مسئولیت، بهتر است بگوییم «فعلاً» چیزی برای ارائه ندارد. دفاع چپهای تخصصی پرسپولیس هیچکدام کیفیت سابق را ندارند. که البته در مورد نادری شاید نیمکتنشینی مداوم و تا حدودی از دست رفتن اعتماد به نفس هم دخیل باشد. دروازهبان شماره یک تیم بعد از مسائل مربوط به نقلوانتقالات افت شدیدی داشته و فقط در دو بازی گذشته 4 گل دریافت کرده که شاید بهجز گل اول دربی، در بقیه موارد با درصدهای بالایی مقصر بوده است. تدبیر سرمربی آن هم در شرایطی که احتمالاً بهترین «گلر دوم» لیگ را در اختیار دارد چیست؟ فرم ایدهآل نیمفصل اول ترابی در وینگر چپ با متمایل کردن او به راست و وسط چه شد؟ هرچند این تغییر باعث بهبود کیفیت امیری شده است. تکلیف زوج دفاع میانی چیست؟ چه کسی مسئول کنترل رفتار شجاع و اعتراضهای او است؟ آیا رفتارهای شجاع خلیلزاده برای تیمی که 4 سال پیاپی در آسیا حضور دارد و مدعی اصلی قهرمانی در لیگ داخلی است وجهه نامناسبی ندارد؟ کنعانیزادگان در مواجهه رودررو و بهاصطلاح فوتبالیها توی پای کدام مهاجم حریف رفته و توپ او را گرفته که مصاحبه او در روزنامهها منتشر میشود و ادعا میکند که دریبل نخورده است؟ اگر قرار است هافبکهای وسط با خصوصیات دفاعی و با آرایش خطی بازی کنند چرا کمال کامیابینیا جلوتر از نوراللهی قرار میگیرد؟ این اتفاق در شرایطی مفید واقع میشود که هافبکهای حریف را مجبور به حضور در نیمه عقب زمین خودشان کند تا فرصت بازیسازی برای دیگر هافبک وسط پرسپولیس فراهم شود، اما آیا نوراللهی چنین قابلیتی را دارد؟ آیا استقلالی که بهاجبار یا به خواست سرمربی با 3 هافبک با خصوصیات تقریباً دفاعی بازی میکند احتیاجی به پرس کامیابینیا برای عقب نشستن هافبکهایش دارد؟ به باور نگارنده، بخش عظیمی از این علامت سؤالها و اما و اگرها بهمرور زمان و با جا افتادن تفکرات کادر فنی حسن ختام خوبی خواهند داشت، اما نمیتوان فراموش کرد که امسال برخلاف سال گذشته رقابت در بالای جدول لیگ قویتر و مسابقات آسیا و تقویم آن سختتر از قبل است.