تجاوز امری زشت و ناپسند در همه جوامع جهانی می باشد تجاوز تاثیرات باورنکردنی روی قربانی می گذارد برخی قربانی ها از ترس آبرو ماجرا را برای کسی بازگو نمی کنند که همین باعث بیشتر اذیت شدن قربانی تجاوز می شود در ادامه ماجرای یک تجاوز را می خوانید .
پسر جوان که متهم به تجاوز است درباره این ماجرا گفت: من کارمند یکی از مراکز تجاری غرب تهران هستم. یک روز زن جوانی به آنجا آمد و گفت که میخواهد برای کار در یکی از رستورانهای این مجموعه با مدیریت صحبت کند.
پسر جوان که متهم به تجاوز است درباره این ماجرا گفت: من کارمند یکی از مراکز تجاری غرب تهران هستم. یک روز زن جوانی به آنجا آمد و گفت که میخواهد برای کار در یکی از رستورانهای این مجموعه با مدیریت صحبت کند. من راهنماییاش کردم اما حدود یک ساعت بعد دوباره او را دیدم در حالی که خیلی ناراحت بود و گریه میکرد گفت که او را نپذیرفتهاند بعد هم شروع به درد دل کرد و گفت که خیلی تنهاست و نیاز مالی شدیدی هم دارد. من دلم برایش سوخت و به او گفتم که مشکلاتش را درک میکنم بعد هم به او پیشنهاد دوستی دادم چون فکر میکردم شرایطمان مثل هم است.
متهم ادامه داد: بعد از مرگ پدرم خانواده ما از هم پاشید و من خانه را رها کردم و خیلی تنها شدم، با دیدن این زن فکر کردم میتواند همدم خوبی برایم باشد. بعد هم برای صحبت به یکی از اتاقکهای داخل پارکینگ رفتیم و من با رضایت خودش با او ارتباط برقرار کردم اما وقتی مأموران حراست مجموعه به آنجا آمدند او ناگهان شروع به داد و فریاد کرد و به آنها گفت من با تهدید چاقو او را به آنجا کشانده و به او تجاوز کردهام.
او به من گفته بود مجرد است و 28 سال دارد در حالی که بعداً متوجه شدم متأهل بوده و 42 ساله است. در حال حاضر هم با اینکه میتوانم با وثیقه آزاد شوم اما چون کسی را ندارم که پیگیر کارهایم باشد در زندان ماندهام.
بعد از اظهارات متهم، زن جوان گفت: من برای کار به آن مرکز تجاری رفته بودم اما این پسر با تهدید چاقو مرا به داخل پارکینگ کشاند و تجاوز کرد. من هم شروع به سرو صدا کردم تا اینکه مأموران حراست به کمک آمدند.
پس از پایان این جلسه قضات برای صدور حکم متهم وارد شور شدند. / منبع : زنهار