کریم باقری (زادهٔ ۱ اسفند ۱۳۵۲ در تبریز بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران است. او سابقهٔ بازی در تیمهای تراکتور سازی تبریز، کشاورز، آرمینیا بیلهفلد، النصر، چارلتون، السد و پرسپولیس را دارد. باقری با ۵۰ گل ملی، دومین گلزن برتر تیم ملی ایران شناخته میشود. کریم باقری در مراسم بهترینهای لیگ ایران، به عنوان مرد اخلاق دههٔ هشتاد فوتبال ایران برگزیده شد. کریم باقری مدتی دستیار یحیی گلمحمدی در تیم پرسپولیس بود. سردار آزمون، مهاجم تیم ملی فوتبال ایران، در اولین دیدار تیم ملی از دومین مرحله انتخابی جام جهانی، موفق شد دو بار دروازه هنگکنگ را در برتری ۴ بر صفر تیم ملی باز کند تا حالا نزدیکترین فرد به کریم باقری، در تاریخ فوتبال ایران باشد.
سردار آزمون، مهاجم پرآوازه تیم ملی فوتبال ایران، در اولین دیدار تیم ملی از دومین مرحله انتخابی جام جهانی، موفق شد دو بار دروازه هنگکنگ را در برتری ۴ بر صفر تیم ملی باز کند تا حالا نزدیکترین فرد به کریم باقری، در تاریخ فوتبال ایران باشد. سردار با دو گلی که وارد دروازه رقیب آسیای شرقی کرد، شمار گلهای زدهاش در تیم ملی را به عدد ۴۹ رساند. این بدان معنی است که او با زدن یک گل دیگر به کریم میرسد و با زدن دوتای دیگر، از باقری در رنکینگ برترین گلزنان تاریخ تیم ملی فوتبال ایران عبور میکند.
همین گزاره نخست برای اینکه کریم باقری، چهرهای ویژه در فوتبال ایران باشد کافی است. او پس از علی دایی که با زدن ۱۰۹ گل، ظاهرا در فوتبال ایران دستنیافتنی است، دومین گلزن برتر تیم ملی ایران محسوب میشود. شاید اسم کریم باقری و تجربه و جذابیتش در فوتبال ایران به اندازه کافی با این آمار تاریخی همخوانی داشته باشد، ولی واقعیت این است کاری که کریم باقری در فوتبال ایران کرده به قدری منحصر به فرد است که بعید است قابل تکرار باشد. برای ورود جزئیتر به همین مبحث بهتر است ابتدا از همین سردار آزمون شروع کرد. این مهاجم ترکمنِ تیم ملی که این روزها عزمش را برای شکستن رکوردهای دیگری در فوتبال ایران جزم کرده، بهعنوان یکی از بهترین مهاجمان تاریخ فوتبال ملی خودش را مطرح کرده است. سردار بهواسطه تجربهای که از سالها حضور در فوتبالِ درجه دو اروپا و این روزها در سطح اول اروپا به دست آورده، تبدیل به مهرهای بیبدیل در ترکیب تیم ملی ایران شده است. او با پوستاندازی نیمکت و جدایی کارلوس کیروشِ محافظهکار با آن حجم از اندیشههای تدافعی، رها شده و حالا هر بازی که در ترکیب تیم ملی قرار میگیرد، شانس گلزنی دارد. چنین شده که این مهاجم باتجربه، رفتهرفته به رتبه دومین گلزن برتر تاریخ فوتبال ایران در عرصه ملی نزدیک شده و بهزودی آن را به دست خواهد آورد. کار سردار با همین سختیهایی که در مسیر تجربه کرده، درخور توجه است ولی قطعا به خاصبودن کار کریم باقری نیست. کریم در شرایطی آمار گلهای ملیاش به عدد ۵۰ رسید که برخلاف سردار آزمون اصلا مهاجم نبوده است؛ از آن عجیبتر اینکه هافبک سالهای دور فوتبال ایران در تدافعیترین چیدمان بین هافبکها قرار داشته و دههها به عنوان هافبک دفاعی برابر رقبا قرار گرفته است. تأکید روی این گزاره یکی از ویژگیهای خاص کریم باقری است؛ او در شرایطی ۵۰ گل زده در تیم ملی دارد که سالها در پست هافبک دفاعی بازی کرده است. البته که این مورد همیشگی نبوده چراکه بر حسب سلیقه سرمربیان، باقری سابقه حضور در ترکیب تیم ملی بهعنوان مدافع میانی را هم دارد. حالا همین موارد مشخص میکند که او در قیاس با مهاجمان که بیشتر به دروازه رقبا نزدیک بوده و موقعیت و شانس گلزنی بیشتری داشتهاند، چقدر بازیکن متفاوتی بوده است.
دیگر نکتهای که کار کریم باقری را در فوتبال ایران خاص و غیرقابل تکرار میکند، مدت زمانی است که او پیراهن تیم ملی را به تن کرده است. کریم نزدیک به ۴۵ گل ملیاش را فقط در عرض پنج سال وارد دروازه حریفان کرد و از همه عجیبتر آنکه در سن بسیار جوانی و ۲۷سالگی از تیم ملی فوتبال ایران خداحافظی کرد. او سالها روی خداحافظی از تیم ملی ایران تأکید داشت تا اینکه به دعوت دوست همیشگیاش، یعنی علی دایی، دوباره به تیم ملی برگشت و چند دیدار و البته چند گل ملی دیگر به کارنامهاش اضافه کرد. بدیهی است با توجه به استعداد خاص و نابی که باقری در تیم ملی داشت، اگر او این بازه رفت و برگشت به تیم را خالی نمیگذاشت، شاید آمارش از چیزی که الان دستبهدست میشود، خارقالعادهتر هم میشد.
حالا که سردار به کریم باقری نزدیک شده و احتمالا مهدی طارمی هم بهزودی از او عبور کند، اسم این هافبک خلاقِ سابق تیم ملی دوباره مطرح شده و کار بزرگش بازتاب داده میشود. نکته عجیب اینکه او در حالی دوباره به تیتر بسیاری از رسانهها تبدیل شده که درست شبیه به دوست قدیمیاش، علی دایی، اسیر بیمهریهای مکرر و خانهنشین شده است. کریم باقری تا سال پیش بهعنوان یکی از دستیاران تأثیرگذار تیم پرسپولیس ایفای نقش میکرد و تأثیر بسزایی در موفقیتهای پیدرپی این تیم داشت. او کارش را آنقدر بلد بود که در بازهای با حفظ سمت به تیم ملی هم فراخوانده شد تا کنار دراگان اسکوچیچ قرار بگیرد. فصل جدید برای او ولی در حالی از سر گرفته شد که همه چیز شوکهکننده بود. قرارداد او با پرسپولیس تمدید نشد تا حرف و حدیثهای فراوان درباره این چهره خاص فوتبال ایران نقل محافل شود. ابتدا عنوان شد که کریم باقری درخواست مالی زیادی از پرسپولیس داشته و بعدها عنوان شد که او به مسئولان باشگاه خبر داده نیاز به استراحت دارد و یک سالی میخواهد دور از این فضای فوتبال باشد. بااینحال، مطابق با انتظار، طرح چنین موضوعاتی خیلی سریع توسط خود کریم باقری تکذیب شد. او از این گفت که هیچ شرط و شروطی برای ادامه کار در پرسپولیس نداشته ولی مسئولان باشگاه قید همکاری مجدد با او را زدهاند. از آنجا بود که شایعات اصلی تبدیل به واقعیت شد؛ اینکه کریم باقری هم ممنوعالفعالیت است و حداقل در تیمهای دولتی نمیتواند کار کند. خودش هم بهطور رسمی در گفتوگو با رسانهها عنوان کرد چنین مواردی را شنیده ولی کسی هنوز مستقیما به او چیزی اعلام نکرده است.
کریم در حالی به گوشه رانده شد که پیش از او، دوست صمیمیاش، یعنی علی دایی هم چنین شده بود. اگرچه دلایل بیرونماندن این دو اسطوره فوتبال ایران تا حدودی متفاوت به نظر میرسد ولی رویکردها یکسان است. این چهرههای مردمی به دلایلی خاص که بارها به آن بهطور مستقیم و غیرمستقیم اشاره شده، بیرون ماندهاند تا در روزهایی که کشورهای متعدد از در تکریم اسطورهها وارد میشوند، آنها به گوشه رانده شوند و با شایعات ممنوعالفعالیتی در فضایی که سالها از همان طریق، اسم ایران را مطرح کردهاند، دستوپنجه نرم کنند.