بیوگرافی سحر قریشی

سحر قریشی بازیگر جنجالی سینما و تلوزیون است . سحر قریشی در سریال ها و فیلم های زیادی ایفای نقش کرده است . سحر قریشی جنجال های زیادی با مهدی طارمی داشته است . و حواشی زیادی با ویدیویی در کنار یک پاکبان به وجود اورد . سحر قریشی با انتشار این عکس نوشت:

بِ جز تو با کسى قسمت نخواهم کرد خیابان گردىِ پاییزیم را... #سحرقریشی #پاییز #tbt

شایعات زیادی در مورد این پست قریشی در اینستاگرام به راه افتاده است که کذب است و صحت ندارد . 

ازدواج اول و طلاق

اولین بار قبل از شروع بازیگری تقریبا در سن 17 سالگی در سال 83 با مهران اخوان ذاکر ازدواج کرد، اما این ازدواج بعد از پخش سریال دلنوازان در سال 88 به طلاق و جدایی ختم شد

علت طلاق به گفته مهران اخوان ذاکر 

پس از پخش سریال دلنوازان از شبکه سه که باعث شهرتش شد رفتار سحر تغییر کرد و شش ماه بعد از آن من از ایشان خبری نداشتم

به دادگاه حمایت از خانواده هم مراجعه کردم و از او شکایت کردم و در نهایت از بکدیگر جدا شدیم

افشاگری علیه تحصیلات قریشی

مهران اخوان ذاکر در مورد تحصیلات سحر قریشی می گوید : جالب اینکه همسرم در مصاحبه هایش می گوید دیپلم دارد ! به من بگویید او از کدام دبیرستان دیپلم گرفته است … ؟

فوری// جهت ثبت نام وام 100 میلیونی اینجا کلیک کنید

سحر قریشی بازیگر سینما و تلوزیون به تازگی عکسی را منتشر کرده که موجب بوجود آمدن شایعه ای مبنی بر ازدواج مجدد او شد. البته این شایعه مدتی بعد تکذیب شد.

سحر قریشی با انتشار این  عکس  نوشته: انرژی مثبت بفرستیم برای هم.

این عکس و متن کافی بود تا شایعه ازدواج  مجدد  این بازیگر جوان رواج یابد اما نکته اینجاست که این عکس مربوط به بازی قریشی در فیلم سینمایی دریاکنار است و در اصل واقعیت خارجی ندارد.

بیوگرافی سحر قریشی بازیگر سینما و تلویزیون

بیوگرافی سحر قریشی می گوید که او متولد ۶ دی ماه ۱۳۶۶ در تهران می باشد .او یک برادر کوچکتر از خود به نام سپهر دارد . وی بعد از ایفای نقش یلدا در سریال دلنوازان به شهرت رسید و با داریوش عزتی ازدواج کردند.اما پس از چندی طلاق گرفتند.

ولی این ازدواج فقط یک سال دوام آورد. اولین کار بازیگری سحر قریشی بازی در فیلم لج و لج بازی به کارگردانی سید مهدی برقعی بود.

دوستی سحر قریشی و سمانه پاکدل

سحر قریشی درباره دوستی اش با سمانه پاکدل می گوید اگر بخواهم سمانه را تعریف کنم، خیلی حرف ها دارم که دوست دارم بگویم… خالصانه ترین حرفی که می خواهم بگویم این است که اگر پدر یک خانواده بودم که پسری داشتم، حتما سمانه را به زور برای پسرم می گرفتم چون که سمانه به شدت زن خانه است، بارها پیش آمده که من خیلی ناراحت بودم و شده که ساعت ۴ صبح به سمانه زنگ زدم.

سمانه زود آمده دنبال من و رفتیم امامزاده صالح (ع) در میدان تجریش و آنجا تا توانستیم با هم درد دل و گریه کردیم و برگشتیم خانه.

من و سمانه هم خون نیسیتم ولی همدل هستیم. سمانه تنها همکاری است که توانستم در این مدت فعالیت، به او آنقدر اطمینان کنم که رازهای نگفته زندگی ام را به او بگویم و مطمئن هستم که این راز را فقط من و سمانه می دانیم. رازی که به سمانه می گویم مطمئن هستم حتی اگر با هم قطع رابطه هم بکنیم، از زبان دیگری نمی شنوم.

میشه سعی کردم آدم خوشدلی باشم و آدم های خوشدل هم دور خودم جمع کنم و سمانه یکی از بهترین خوشدل هاست. به خاطر ضرباتی که در زندگی خوردم تصمیم گرفتم که زیاد مسائل را جدی نگیرم و آدم ها را به شکل فانتزی ببینم و سمانه از دید فانتزی من یک عروس زیبا است.