سه‌شنبه 25 اردیبهشت 1403 - 14 May 2024
تاریخ انتشار: 1402/02/17 03:58
جواد خیابانی
کد خبر: 39230

یادداشت احساسی جواد خیابانی برای مارادونا و ناپولی

کمتر گزارشگری هست که به اندازه جواد خیابانی غرق در خاطرات دیه‌گو مارادونا و شیفته او باشد.

جواد خیابانی گزارشگر باسابقه تلوزیون است.جواد خیابانی در کرج به دنیا آمده است.جواد خیابانی متولد آبان 1345 است.جواد خیابانی فارغ التحصیل دکترای آسیب شناسی ورزشی است.عکس زیر را منوچهر هادی از جواد خیابانی به اشتراک گذاشت.

خیابانی به بهانه قهرمانی ناپولی در سری آ یادداشت مفصلی را برای انتشار به ورزش سه سپرده است. مونولوگی میان او و بازیکن مورد علاقه‌اش در سالهای زندگی: ال دیه‌گو!

این نوشته را بخوانید: 

دیه گوی عزیزم سلام .کدوم فیلسوف بود که میگفت من می اندیشم پس هستم ؟ برای من اینجوریه: عکس و فیلمای تو رو می بینم پس هستم .

*نیمه نهایی جام یوفا بود . سه تا تیم از آلمان بود و فقط تو و تیمت از ایتالیا . بازی رفت مونیخ رو 2-0 زده بودین و حالا باید در برگشت باهاشون بازی می کردین . اشتوتگارت و درسدن هم اون طرف جدول بودن .مجلات کیکر و بیلد از حرض اون 2-0 به دروغ ترس و رنگ پریدگی رو توی چهره ی بازیکنانِ ناپولی پخش کرده بودن اما مگه تو از کسی در عمرت ترسیدی؟

روزِ بازی ورزشگاه مونیخ پر شده بود از آلمانی هایی که فقط بردن رو میخواستن . با ورودِ تیمت به ورزشگاه و دیدن اون همه هیاهو، از همان اول شروع کردن به هو و جنجال تا حال تو و هم بازیاتو بگیرن و باختو تلافی کنن .وقتی واردِ زمین شدن ، چنان هیاهویی در ورزشگاه راه افتاد که انگار خدا طرفدار مونیخی هاس و ناپلی ها طرفدار شیطان هستن . همه تیمت خودشونو باخته بودن، عینهو آرد صورت همشون سفید شده بود. بعد تو اومدی توی زمین و یه نگاه کردی به تماشاچی ها . یه نگاه به بازیکنای مونیخ . نفرات تیم خودت . حتی بند کفشاتو هم نبسته بودی . اینجا بود که نمایش شروع ‌شد و تو یه روپایی زدی .بند کفشات دیه گو . یادت هست ؟ چرا باز بود ؟ عین شالی که بوکسورها به کمرشون می بندن و وارد رینگ میشن تو بند کفشاتو نبستی و به زمین اومدی . اونا بسته نشده‌ بودن و آویزان مونده بودن .

همه مونیخی ها بهت میخندیدن . اما چرا دیه گو؟ چیکو مارولدا کسی که تمام قصه تو رو به نشریه ایل ماتینو می داد ، می گفت همیشه با بندهای باز تمرین می‌کردی چون اینطور احساس راحتی داشتی و توپ رو بهتر لمس می‌کردی و درست قبل از سوت بازی بند کفش‌هاتو می بستی . می‌گفت اگه داورها میذاشتن حتی توی بازی هم بندهارو نمیبستی چون خودت یه بندباز حرفه ای بودی. تیم بایرن شروع کرد به گرم کردن در زمین المپیک مونیخ .  میدونم به چی فکر کردی . به این فکر کردی که چه جوری دماغ اونارو بسوزونی . دقیقا یادمه دیه گو . سی ام فروردین 1368 بود و من کل مسابقه رو از تلویزیون شارجه میدیدم . اون موقع بندرعباس معلم بودم و هر شب فوتبالای زیادی از دوبی و ابوظبی و شارجه پخش می شد. 

بگذریم،ناگهان آهنگ فوق العاده زیبا و خاطره انگیز لایو ایز لایف  live is life   از گروه اتریشی  opus  از بلندگوهای ورزشگاه پخش شد تا نمایش تک نفره تو شروع بشه . رقصیدی و رقصیدی و رقصیدی تا همه ورزشگاه دست از صحبت با خدای آسمون مونیخ بردارن و طرفدار شیطان روی زمین بشن . می‌گن مونیخی‌ها با دستور مربی دست از خیره شدن به تو برداشتن اما با گوشه چشماشون نظاره‌گر تو بودن و ترسیدن و بازم ترسیدن تا اینکه تو به فینال رسیدی.

فرانک رائس تهیه کننده بلژیکی اون برنامه در جایی گفته ، اگر دستور به ضبط اون رقص نمی داده غیر از ۷۰ هزار تماشاگر حاضر در ورزشگاه، هیشکی اون صحنه هارو از تو نمی‌دید. دوربین‌ها فیلم می گرفتن اما غیر از دوربینی که رائس دستور به ضبطش داد حواسشون به تو نبود . رائس  غیرعادی بودن تو رو نگاه میکرد، اون بلافاصله با شبکه ZDF آلمان تماس گرفته و ۱۲ دقیقه شاهکار تو پیش از آغاز بازی رو براشون ارسال کرد . تدوینگر برنامه نشسته توی باکس مونتاژ و این ویدئوی جاودانه رو ساخته که برای اولین بار از تلویزیون بلژیک پخش شد و امروز توی یوتیوب میلیونها بازدید داشته. رائس چند سال قبل به شوخی گفته بود اگه برای هر بار دیده شدن این ویدئو یک پنی پول میگرفته ، مدت‌ها پیش در جزایر هاوایی خودشو بازنشسته می‌کرده .

کی یادشه که بعد از اون نیمه نهایی با آلمانی ها در فینال جام یوفای 1989 با اون یکی تیم آلمانی چه کردی ؟ چه پنالتی خوشگلی به ایکه ایمل زدی و با گل کاره کای برزیلی که خودت اسمشو ماجیکا گذاشته بودی تیم اشتوتگارت رو له کردی تا حتی کلینزمن در بازی برگشت هم نتونه کاری کنه و یه تنه تیمتو قهرمان اروپا کنی؟ کی یادشه که اون تیم آلمانی یه مربی هلندی به نام آری هان داشت و یه بازیکن به نام سرکو کاتانچ که سال ها بعد در فوتبال ایران هم معروف شدن . اما تو یادت بود و میگفتی آری هان یه ترسوی تمام عیار بود اما به کاتانچ احترام میذاشتی و میگفتی هم نسل تو بوده و در عین اینکه اسلوونیایی بود اما اونو اهل کرواسی میدونستی و حتی بخاطر ملیتش باهات شرط هم بستم که باختی و بعدش هم دبه کردی و پول منو ندادی !

* پاشو دیه گو ، تیمت در ورزشگاه فریولی دور از بندر ناپل قهرمان شده و دو شبه که جشن طرفداران تموم نمیشه  .ببین که حتی یه نفر هم به یاد سوفیا لورن که ناپلی بود عکسی کنار پوستر فیلماش نمیندازه اما همه شهر پر شده از عکس ها و تابلوهای تو . 

اصلا باید از تورناتوره بخوایم که فیلمی باشکوه تر از سینماپارادیزو درباره فوتبال و تو بسازه . تو آلفردوی آپاراتچی بشی و من و طرفدارات هم توتوی سر به هوا. موسیقی فیلم جدید تورناتوره همون باشه که توی پارادیزو بود و لوکیشن اصلی به جای سینما دقیقا وسط سن پائولو باشه یا حتی کنار ساحل زیبای ناپل و اون همه قایق و پرچم های منقش به عکس و شماره تو . بیا به سن فردیناندوی قدیمی که خودت همیشه اونجا میچرخیدی و دور دور میکردی . 

بهت گفته بودم بخاطر خودت ، میلان و خاطرات گولیت و فان باستن و رایکارد رو از یاد می برم و به عشق تو در دو سال رویایی طرفدار تیمت میشم و حالا اینم سال سوم . با سه گانه قهرمانی در ایتالیا و چسبوندن سپر اسکودتو به سینه لباس تیم در فصل آینده . پاشو دیگه چون همه مردم سواحل جنوبی از رم تا پالرمو منتظرت هستن .

شهر در حسرت نبودنت داره آتیش میگیره. آتشفشفان وزوو در 15 دقیقه همه مردم شهر رو کشته و تو در 15 دقیقه بازی با میلان همه شهرو زنده کردی . دمای اون گدازه های آتشفشانی بیش از 700 درجه بوده اما هیشکی یادش نیست وقتی تو به میلان و یووه و اینتر گل میزدی دمای سن پائولو که حالا دیگه اسم خودتو داره از 1000 درجه هم بالاتر می رفت و از کومای و پوتزولی  گرفته تا محله سانتا ماریا  همه دیوونه ت میشدن. 

وای از اون بازی هایی که در سن پائولو با میلان و یووه داشتی . هر دو تارو 2-1 بردی و خودت چه محشری بودی. حتی آتالانتا رو هم همون سال در فینال کوپا ایتالیا 4-0 داغون کردی و توی اسکودتو هم اونارو 2-1 بردی . یه هفته بعدش همین آنچلوتی بود که تو رو زد و مصدوم شدی و بازی با رم 0-0 شد اما تیمتو یه نفره قهرمان کردی . کی یادشه مربی اون تیم کی بود؟ کی یادشه دروازه بان ناپولی و هافبک وسط تیمت توی اون بازی کی بود ؟ اصلا جز ماجیکا و آلمائو مگه بازیکن دیگه ای هم داشتین ؟ شما سه نفر بودین که با فرارا و فرناندو یه تیم 2 میلیون نفری به عشق مردم بندر ساخته بودین .راستش بین تو و این پسر هنرمند گرجی که اسمشو کوارادونا گذاشتن اندازه یه دریا بین ناپل تا سیسیل فاصله س . میگن این جوون گرجستانی جای تو رو گرفته اما اون کجا و تو کجا؟ 

*هنوز جشن اصلی به پا نشده دیه گو . امروز همه شهر منتظرن تا بنفش های فلورانس بیان و در ناپل ببازن و با فتح فیورنتینا مردم بندر توی ورزشگاه خودت فریاد بکشن و ویوا ویوا دیه گو سر بدن. 

آحه مگه میشه تو مرده باشی ؟ من که باور نمی کنم . کاش خودم قبل از تو میمیردم تا از ترس این فیلم وصیت نامه روزی هزار بار دق نکنم که بالاخره چی میشه و چه وقتی دیده میشه !


 


کپی لینک کوتاه خبر: https://rasadvarzeshi.com/d/4berev