امین حیایی بازیگر به نام سینما و تلوزیون ایران است. امین حیایی متولد 19 خرداد ماه 1349 در تهران است. این بازیگر تا به الان دومرتبه ازدواج کرده است همسر اول ایشون خانوم مونا بانکی پور که از هم دیگه جدا شده اند و حاصل این ازدواج یک پسر به نام دارا حیایی که اکثرا میشناسیمش و همسر دوم این بازیگر خانوم نیلوفر خوش خلق است که زندگی شادی را باهم دارند. امین حیای یکی از مجری های ثابت برنامه عصر جدید می باشد و در سری یرنامه های جوکر ساخته احسان علیخانی نیز شرکت کرده اند.
نام اصلی : امین حیایی
زمینه فعالیت : هنرپیشه ، خواننده
متولد : 19 خرداد 1349 تهران
محل زندگی : تهران
سال های فعالیت : 1370 تا کنون
همسر ها : مونا بانکی پور (طلاق گرفتند) و نیلوفر خوش خلق
فرزندان : دارا حیایی
مدرک تحصیلی : دیپلم ریاضی
قد : 173 سانتیمتر
شروع فعالیت
در دوران تحصیل به فعالیت در تئاتر پرداخت و پس از گرفتن دیپلم ، ضمن خدمت سربازی در مرکز هنرهای نمایشی عقیدتی - سیاسی نیروی هوایی فعالیتش را آغاز کرد.
وضعیت ازدواج و همسر امین حیایی
ازدواج اول با مونا بانکی پور و یک پسر به نام دارا
مونا بانکی پور همسر سابق و اول امین حیایی است که مدت زیادی است از یکدیگر جدا شده اند حاصل این ازدواج پسری به نام دارا حیایی است.
بیوگرافی مونا بانکی پور
مونا بانکی پور متولد 7 خرداد 1355 در تهران بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون ایران است.
مونا بانکی پور همسر سابق امین حیایی است که مدت زیادی است از یکدیگر جدا شده اند حاصل این ازدواج پسری به نام دارا حیایی است. مونا بانکی پور بازیگری است که سابقه بازیگری در سریال خواب و بیدار ( در نقش همسر دانیال حکیمی ) و فیلم سینمایی خانه ای در شن رو دارد .
طلاق و ازدواج دوم با نیلوفر خوش خلق
امین حیایی با نیلوفر خوش خلق که بازیگر است ازدواج کرد.
بیوگرافی نیلوفر خوش خلق
نیلوفر خوش خلق متولد 1351 میباشد او در فیلمهایی همچون قلاده طلا ، دایره زنگی ، مانی و ندا و سریال خوب بد زشت با همسرش امین حیایی همبازی بود.
بازی در تئاتر کودکان
امین حیایی در سال 1370 بازیگر یک تئاتر کودکان به کارگردانی ثریا قاسمی بود. در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه بازیگر نقش دوم برای فیلم براده های خورشید شد.
نقش اول در فیلم سیب سرخ حوا
خیلی زمان برد تا بتواند به عنوان بازیگر نقش اول در فیلم های سینمایی بازی کند. در اولین نقش آفرینی اش به عنوان بازیگر نقش اول در فیلم سیب سرخ حوا (1378) چندان موفق نبود. فیلم سیب سرخ حوا به کارگردانی سعید اسدیدر خرداد 1379 بر روی پرده سینما رفت.
داستان سیب سرخ حوا داستان دختری است به نام ندا است که نامزدی چهار ساله اش را با فرهاد به هم می زند و با مردی مسن و پولدار به نام محمود فروزش که یک شرکت خصوصی دارد ازدواج می کند و..
مرد پرکار سینما
او در سال 1381، رکورددار بود. شش فیلم با بازی او در سال 1381 در سینماهای تهران به روی پرده رفت : مزاحم ، مانی و ندا ، مونس ، اثیری ، رز زرد و بوی بهشت. فیلم رز زرد به کارگردانی داریوش فرهنگ داستان درباره دو عروس و داماد است که در شب عروسی شان سفری را آغاز کرده و در منزل های بعدی در مسیر راه با هم آشنا می شوند و...
افتخارات
او تا به حال در 3 فیلم هتل کارتن ، دست های آلوده و مزاحم از ساخته های سیروس الوند به ایفای نقش پرداخته است. وی برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر در سال 1386 برای بازی در فیلم شب شد.
زنان ونوسی مردان مریخی فیلمی طنز به کارگردانی کاظم راست گفتار و تهیه کنندگی محمدرضا مفیدی ساخته سال 1389 است.
گفتگو با امین حیایی
شما یکی از اصلیترین بازیگران سه فصل سریال «ساخت ایران» هستید، برخی از دوستانی که به فصل جدید این مجموعه اضافه شدند میگویند حضور شما در پیوستنشان به این سریال بی تاثیر نبوده، حضور شما چقدر در دور هم جمع کردن این تیم نقش داشته؟
من همه تلاشم را کردم با دوستانی که در فصل اول و دوم شروع کردیم ادامه دهیم، ولی متاسفانه برنامههای دوستان با برنامهریزی این مجموعه جور نبود و این فرصت را نداشتیم که در خدمتشان باشیم و از همکاری با آنها لذت ببریم. اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که فصل سوم این پروژه باید ساخته شود و با مشورت و همفکری با دوستان به نتایج خیلی خوبی رسیدیم و اتفاقات خوبی در انتخاب تیم بازیگران افتاد. حضور مجید صالحی عزیز که در این فصل به ما پیوست اتفاق خوبی بود، حسین امیدی، خانم آناهیتا درگاهی، هومن برق نورد، آقای رضا نیکخواه، آقای سعید امیرسلیمانی عزیز و خیلی از دوستان دیگر در طول سریال نتیجه کارشان را میبینید نیز حتما اتفاقهای خوبی را رقم خواهد زد. امیدوارم که نتیجه تلاش همه ما مورد توجه مردم عزیز قرار بگیرد و سریال را دوست داشته باشند.
از همکاری با مجید صالحی و تجربه بازی با او برایمان بگویید
فصل سوم «ساخت ایران» چهارمین همکاری من با مجید عزیز است که لذت همکاری با او را بردم. ما دو کار طنز با هم کار کردیم اما فیلم سینمایی «برف آخر» که در جشنواره فجر سال 1400 به نمایش درآمد اولین تجربه جدی ما بود که 2 ماهی را در برف و سرمای واقعی کار کردیم و تجربه سختی هم بود. اما رفاقت و دوستیها کار را برایمان شیرینتر و آسانتر کرده بود و توانستیم کار را به خوبی به پایان برسانیم. بعد از فیلم «برف آخر» من و مجید صالحی سر این سریال آمدیم که تجربه فوقالعاده جذاب و دوستداشتنی شده است. شخصیتها همه به خوبی شکل گرفتند و سکانسهای مشترکمان بینظیر شدند. خودمان واقعا هیجان تماشای سریال را داریم. با تماشای این سریال مخاطب تاثیر همراهی یک تیم همدل را میبیند، اینکه چطور همه تلاش کردند تا یک کار به بهترین نحو به نتیجه برسد.
فصلهای قبلی «ساخت ایران» را هر کدام یک کارگردان ساختند، کارگردانی فصل سوم این مجوعه هم به بهمن گودرزی رسیده، از این تجربه متفاوت هم برایمان میگویید؟ بهمن گودرزی کارگردان جوانی است که سابقه ساخت کمدی هم دارد، نگرانی از بابت همکاری با این کارگردان داشتید؟
نه نگرانی نداشتم چون با بهمن گودرزی چند سال پیش فیلم سینمایی «شیش و بش» را کار کرده بودم، «ثبت با سند برابر است» هم تجربه مشترک دیگر ما بود. به او کاملا اعتماد داشتم و میدانستم نتیجه همکاری ما با هم خوب از آب در میآید. بهمن طنز را خوب میشناسد و همین شناخت در طول کار به شکل گرفتن طنز صحنهها کمک میکند. همه اعضای تیم در این سریال همدلانه کار میکردند، نه فقط بازیگران حتی مدیر فیلمبرداری ما آقای گلسفیدی کنسههای خوبی در طول کار میدادند که کمککننده بود. متن این فصل متن بسیار جذابی است و داستان جالبی را روایت می کند، همه اینها دست به دست هم داده تا کلیت کار دلچسب شود.
شما به عنوان بازیگر در سه فصل از این سریال حضور داشتید، خود این تجربه چه چالشهایی را برایتان به همراه داشت؟ حفظ راکورد یا همکاری با تیم جدید، اینها برایتان چالشبرانگیز است یا جذاب؟
بحث مهمی که ما در پیش تولید این مجموعه داشتیم بحث فیلمنامه و ارتباطش با فصلهای قبل و حضور بازیگرانی که در فصلهای قبل بودند و حالا به دلایلی حضور ندارند بود. تلاش کردیم تا نبود آنها را در داستان توجیه کنیم و علت اینکه نیستند را توضیح دهیم. البته همه اینها در قالب داستان اتفاق افتاد تا اگر فصل بعدی هم خواست ساخته شود و شرایطی برای حضور دوستان بازیگر فصلهای قبل فراهم شد، جا برای حضورشان باشد و بتوانیم همه را دوباره در کنار هم داشته باشیم. نکته مهم جای خالی دوستان بود، اما به هر حال کار جلو رفت و قبل از اینکه وارد مرحله تولید شویم با فیلمنامهنویس و کارگردان و بازیگران اصلی درباره همه این مسائل صحبت کردیم و به قول معروف سنگهایمان را با هم وا کندیم. من در برخی سکانسها در دیالوگهایی که دارم سعی کردم فلشبکهایی از فصل اول و دوم نیز داشته باشم. به نظرم همه اینها باعث میشود تا تماشاگر آن نخ تسبیح را گم نکند و بداند شخصیتها از گذشتهای آمدند و حالا به این نقطه رسیدند. در فصل سوم به خانواده غلام میپردازیم که باعث خلق لحظات دوست داشتنی شده و مخاطبان در آینده خواهند دید.
دلتان برای محمدرضا گلزار در این فصل تنگ نشده؟
خیلی زیاد، خیلی یادش کردیم و همان اوائل کار هم وقتی با او تماس گرفتم و مطمئن شدم که نمیآید به این فکر افتادیم که در داستان هم به نحوی نبودش را گوشزد کنیم و در قصه به دنبالش بگردیم. داستان جالبی هم برایش طراحی شده که علت نبودنش را توضیح میدهد. شاید رضا گلزار در انتهای این فصل به ما ملحق شد.
فکر میکنید فصل سوم «ساخت ایران» به اندازه دو فصل قبلی جذاب باشد و بتواند مخاطب را جذب کند؟
ما همه تلاشمان را کردیم که به همان اندازه جذاب باشد. مسلما هر کاری ویژگیهای خودش را دارد، ما فصل یک را با یکسری عوامل شروع کردیم که در فصل دو حضور نداشتند، فصل دوم را بازیگران جدید ادامه دادیم، در فصل سه هم همین اتفاق افتاده و برخی از بازیگران حضور ندارند و تعدادی بازیگر جدید هم به کار اضافه شده است. ما در کار کم نگذاشتیم و امیدوارم که نتیجه تلاش و زحمتهایمان رضایت خاطر مخاطبان را جلب کند. ما این سریال را در شرایط سختی پیش بردیم، لوکیشنهای متفاوتی داشتیم که همین فراوانی و تنوع بازیگر دشواری کار را بیشتر میکرد اما همه سختیها را با رفاقت و همدلی پشت سر گذاشتیم.
داستان فصل سوم «ساخت ایران» به گونهای هست که اگر مخاطبی فصل یک و دو را ندیده باشد بتواند از قصه سر دربیاورد و نکتهای را از دست ندهد یا ادامه قصه به فصلهای قبلی وابسته است و بیننده حتما باید آنها را نیز تماشا کند؟
مخاطبی که از فصل اول با سریال جلو آمده مسلما شخصیت غلام از یادش نمیرود و با این شخصیت و دکتر افشار جم که آقای بهنام تشکر نقشش را بازی کردند خاطره دارند. حضور این دو شخصیت در فصل دوم هم ادامه پیدا کرد و مخاطب هم به آنها عادت کرده است. ما در فصل سوم سعی کردیم در قصه علت نبود برخی شخصیتها را عنوان کنیم تا نکته مبهمی برای تماشاگر باقی نماند. ولی به نظر من بینندهای که از فصل سوم شروع به تماشای سریال میکند شخصیتها ممکن است برایش نامفهموم و گنگ باشد و حتی دلیل برخی حرکات و رفتار شخصیت غلام را هم متوجه نشود، اما اگر فصلهای قبلی را دنبال کند همه سوالهای ذهنیاش برطرف خواهد شد. من سعی کردم ویژگیهای غلام را در این فصل هم حفظ کنم اما با اینکه هنوز زرنگ بازیهای خودش را دارد جا افتادهتر شده است. غلام در این فصل هم کودک درونش را از دست نداده و آن بازیگوشی را در وجودش دارد.
برای محمدرضا گلزار که گفتید ممکن است در انتهای این فصل به کار بپیوندد پیامی ندارید؟
ما چندی پیش با هم قراری داشتیم و درباره کار صحبت کردیم و به رضا گفتم جایت بسیار خالی است. با تعریفهایی که من از کار کردم خیلی مایل بود که بیاید و فصل چهارم را با هم شروع کنیم، انشالله قرار است آقای محسن کیایی و خانم سحر دولتشاهی هم باشند و کار را شروع کنیم. خود آقای گلزار هم مایل بودند همه عوامل فصل دو حضور داشته باشند که دور هم حتما اتفاق جذابتری خواهد افتاد.
همکاری با مجید صالحی برایتان جذابتر بود یا محمدرضا گلزار؟
من کار کردن با همه دوستان و بازیگرانی که تا به حال با آنها کار کردم را دوست دارم و با تک تک شان خاطرات خوش و زیبایی را دارم. من همه کارهایی که در آنها حضور داشتم را دوست دارم و با همه عوامل ارتباط صمیمانه و خوبی داشتم و دارم. همه این عزیزان برای من دوست داشتنی و قابل احتراماند. امیدوارم باز هم کارهایی پیش بیاید که بتوانم در خدمت این عزیزان باشم.
یک خاطره از مرحوم عزتالله مهرآوران برایمان میگویید؟
من آقای مهرآوران را از خیلی قدیم میشناختم، سر فیلم «سیب سرخ حوا» در اصفهان با ایشان آشنا شدم و همانجا هم از روحیه طنز ایشان لذت میبردم. در این سریال هم خاطرات خوش آن روزها در حال تکرار شدن بود اما متاسفانه عمر ایشان به دنیا نبود و از بین ما رفتند. جایشان بسیار خالی است و ما نیز یادبودی را در سریال برایشان در نظر گرفتیم که در آینده خواهید دید. ایشان در میانه کار از بین ما رفتند اما داستان را جوری پیش بردیم که نبودنشان در قصه حس نشود و از طرفی بتوانیم سکانسهایی که بازی کردند را نیز داشته باشیم.
سکانسی هست که در فصل 3 بازی کردید و خیلی منتظر تماشایش باشید؟
بله سکانسهای خیلی زیادی هست، نمیتوانم دقیق بگویم کدام سکانس، فقط میگویم سریال را از اول ببینید. من خودم مشتاق بودم تا پخش سریال زودتر شروع شود و تماشا کنم، امیدوارم مخاطبان هم این فصل را دوست داشته باشند.
فکر میکنید مخاطب هم به اندازهای که خودتان سریال را دوست دارید از آن لذت ببرد و استقبال کند؟
فکر میکنم اینطور باشد، بچهها در پشتصحنه چون ما برای فیلمبرداری رج میزدیم و کار تکمیل نبود همه کار را دوست داشتند و هر چه جلوتر رفتیم پشت صحنه واقعا قابل کنترل نبود. وقتی دوستان پشت صحنه با شخصیتها بیشتر آشنا شدند تا ما حرف میزنیم یا حرکتی میکنیم آنها تا ته قصه را میخوانند و میخندند. خوشبختانه طنزی که شخصیتها باید به وجود میآوردند درآمده و این جای امیدواری دارد.
اگر قرار باشد یک شعار تبلیغاتی برای «ساخت ایران 3» پیشنهاد دهید چه میگویید؟
ساخت ایران برای مردم ایران.
و اگر بخواهید مخاطبان را به قانونی دیدن سریال «ساخت ایران 3» دعوت کنید چه میگویید؟
خدا همیشه بالای سر ما هست، دوربین خدا را فراموش نکنید. از شما تقاضا میکنم قانونی، انسانی و درست تماشا کنید.