بحران صندوق بازنشستگی زنگ خطری است که به صدا در آمده است؛ این موضوعی است که حتی پس از اظهارنظر مدیرکل سابق بیمههای اجتماعی وزارت کار مورد توجه قرار نگرفت و از درون دولت، گامی برای حل مشکل صندوقها دیده نمیشود.
شرایط خاص صندوقهای بازنشستگی، بحرانی است که البته از سالها و حتی دههها قبل شروع شده و اکنون به جایی رسیده که دیگر اداره صندوقها بدون بودجه عمومی دولت ممکن نیست. وابستگی صندوقهای بازنشستگی به بودجه دولتی سال به سال در حال افزایش است و اکنون به ۱۵ درصد کل بودجه عمومی دولت رسیده است.
در ایران حدود ۱۸ صندوق بازنشستگی وجود دارد که به غیر از سازمان تامیناجتماعی، تقریبا تمامی این صندوقها از منابع داخلی خود توان پرداخت مستمری بازنشستگان را ندارند و به همین دلیل وابستگی شدیدی به بودجه دولت دارند. یعنی دولت برای پرداخت حقوق بازنشستگان ردیف بودجه تعریف کرده و این بودجه به صورت فزایندهای سال به سال افزایش مییابد.
در این شرایط، کارشناسان اعتقاد دارند که حل مشکلات صندوقهای بازنشستگی نیاز به مدیران توانمند دارد. مهدی پازوکی، اقتصاددانان، درباره وضعیت صندوقهای بازنشستگی میگوید: صندوقهای بازنشستگی در حال حاضر دچار بحران هستند و این بحران از سالهای گذشته شروع شده است؛ منتها حل مشکل صندوقهای بازنشستگی، راهکار دارد.
وی توضیح میدهد: برای حل بحران صندوقها باید برخورد علمی و کارشناسی داشته باشیم که به نظر من، دولت سیزدهم از این موضوع عاجر است.
این اقتصاددان درباره دلیل استدلال این اظهارنظر خود عنوان میکند: دولت که شعار عدالت و برابری میدهد، در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ خلاف عدالت عمل کرده؛ در این سالها که روحانی روی کار نبوده است. یعنی صندوق تامیناجتماعی را دچار بحران در آینده میکند که وضعیتی بدتر از صندوق کشوری و لشگری خواهد داشت.
پازوکی میافزاید: مگر از عدالت صحبت نمیکنند. مثالی میزنم. الان دو نفر را در یک اداره دولتی در نظر بگیرید. یک نفر استخدام کشوری است که ماهانه ۹ درصد از حقوق این فرد مالیات کسر میشود؛ به اضافه پول درمان. حالا فردی که زیر پوشش تامیناجتماعی است و در همان اداره دولتی کار میکند، ۷ درصد مالیات میپردازد، ولی حقوق این فرد سال گذشته بیش از ۴۲ درصد اضافه شده است. در مقابل، حقوق کارمند رسمی ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است. آیا این عدالت است؟ میخواهم بگویم دولت سیزدهم هیچ برنامهای ندارد.
وی با تاکید بر اینکه این میزان افزایش حقوق، سازمان تامیناجتماعی را دچار مشکل میکند، متذکر میشود: در صندوق بازنشستگی کشوری سال گذشته ۲۰ درصد حقوق بازنشستگان افزایش پیدا کرد؛ در حالی که در صندوق تامیناجتماعی حقوق بازنشستگان بیش از ۴۲ درصد رشد داشت. این میزان افزایش حقوق، بحرانها را تشدید میکند.
پازوکی در ادامه با ذکر مثال دیگری، میگوید: در حال حاضر صندوقهای بازنشستگی، طلاق را در کشور گسترش دادهاند. البته طلاقهای صوری، نه طلاق واقعی. افراد طلاق میگیرند که بتوانند حقوق دریافت کنند.
وی میافزاید: شما الان نگاه کنید در هیچ کجای دنیا به یک نفر دو حقوق بازنشستگی نمیدهند، اما ما در کشور این قضیه را بسیار میبینیم. همین قوانینی که آقایان میگذارند، باعث گسترش طلاق صوری در میان خانوادهها برای گرفتن حقوق بازنشستگی پدر شده است.
این کارشناس اقتصادی عنوان میکند: ارادهای وجود دارد؛ در حالی که حل بحران صندوقهای بازنشستگی نیاز به برنامه دارد، اما متاسفانه دولت سیزدهم بیش از ۲۰ ماه است که روی کار آمده، اما نه استراتژی دارد و نه برنامه دارد. در واقع اکثر فارغالتحصیلان دانشگاه امامصادق که وارد دولت شدهاند، صفر کیلومتر و از پشت میز دانشگاه پست مدیریتی گرفتند. این افراد دید کارشناسی ندارند و واقعیتهای جامعه را نمیبینند.
پازوکی با اشاره به ناکارآمدیها در اقتصاد ایران تصریح میکند: سازمان برنامه در این میان ضعیف شده است. در عین حال، هر روز قوانینی تصویب میشود که اقتصاد کشور را با مشکل روبهرو میکند.
وی عنوان میکند: در خیلی از صندوقها، افراد دو حقوق میگیرند. شما سیستم بازنشستگی کشورهای دیگر را بررسی کنید. برای مثال، فردی که فوت میکند، همسر آن فرد، هم حقوق خودش را دریافت میکند و هم حقوق فردی که فوت کرده است. شما میدانید حذف یک حقوق در اینجا، چقدر باعث کاهش مخارج میشود.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه دولت برنامه ندارد که بداند مشکل صندوقهای بازنشستگی چیست، متذکر میشود: صندوق بازنشستگی نیاز به مدیران توانمند دارد. این در حالی است که افراد با پارتیبازی وارد هیات مدیره شرکتها شدهاند. اینها بخشی از فساد در اقتصاد ایران است.