به گزارش خبرنگار رصدورزشی و به نقل از ایران ورزشی:استراماچونی که به خرید یک مهاجم جدید اصرار داشت تا زوج دیاباته را بسازد، فقط مصدومیت داریوش شجاعیان را کم داشت. این بداقبالی او را در انتخاب بازیکن جدید برای ترکیبش گرفتار کرده و او روزهای سختی را در پیش دارد. پیش از مصدومیت شجاعیان، سرمربی استقلال میخواست با خرید یک مهاجم جدید به خط حملهاش قدرت تازهای بدهد اما مصدومیت داریوش انتخاب را سختتر کرد و او حالا نمیداند برای کدام پست باید یار جدید استخدام کند اما نکته مهمتر این است که مدیریت باشگاه استقلال نشان داده در خرید بازیکن مسیر خودش را انتخاب میکند. در مورد گری هوپر دیدیم که باشگاه برخلاف میل استراماچونی با هوپر وارد مذاکره شد و اگر مشکل ایجنت هوپر پیش نمیآمد، حالا او بازیکن استقلال بود و استراماچونی هم لابد رضایت چندانی از خرید هوپر نداشت. شاید همین موضوع به اختلافات تازهای بین استراماچونی و فتحی منجر میشد و استقلال را گرفتار یک جنگ و جدل تازه میکرد. کندی ایگبوانانیکه مهاجم مدنظر استراماچونی بود که البته باشگاه برای مذاکره با او هرگز اقدام نکرد، اگرچه کارنامه سالهای اخیر کندی نشان میدهد که او مهاجم فوقالعادهای نیست و پس از یک فصل ضعیف در الحزم رس عربستان خانهنشین شده است.
استقلال هفتهها را پشت سر میگذارد و خبری از خریدهای تازه نیست، در حالی که استراماچونی از کمبود نیروی انسانی حرف میزند و حتی در مصاحبهای گفته که فارغ از کیفیت، از نظر تعداد بازیکن با مشکل مواجه است. نمیدانیم مدیرعامل باشگاه استقلال که بدون نظارت فنی در نقل و انتقالات بازیکن خرید، انتقاد استراماچونی را قبول دارد یا آن را بیراه میداند اما تیمی که با مصدومیت شجاعیان با بحران شدید در خط میانی مواجه میشود، یعنی هافبکهایش برای یک فصل در مسیر قهرمانی کافی نیستند. خلاقیت و بازیسازی در خط میانی استقلال به شجاعیان وابسته بود و مصدومیت او کار استراماچونی را پیچیده کرده است. مصدومیت بازیکن شکنندهای مثل شجاعیان البته غیرقابل تصور نبود و اگر شناخت دقیقی از شجاعیان داشته باشید، میتوانستید حدس بزنید که او به سختی میتواند در تمام فصل تنها پلیمیکر تیمش باشد.
استراماچونی را در استقلال یک مرد عصبانی دیدهاید، یک مربی که در آغاز کار خودش را گاهی با واکنشهای تند نشان داده اما وقتی ماجراهای استقلال را مرور کنیم، میبینیم خشم او چندان عجیب هم نیست. هر مربی حرفهای در مقابل آنچه در باشگاه استقلال گذشته، باید به خشم بیاید و معترض باشد تا بتواند مواردی را اصلاح کند و شرایط بهتری را برای کار بسازد. از باشگاه استقلال که توقعات بزرگی از مربیاش در فصل اول حضورش وجود دارد، این انتظار هست که دقیقتر باشد و در برخورد با مسائل سرمربی کوشش کند تا فرصتهای بهتری را برای این همکاری بسازد. فتحی اما چندان وقت ندارد و مشغول حکم نوشتن برای مشاوران عجیب و غریبش است. استراماچونی اما باید تیمش را بسازد و میداند که این مشاوران قرار نیست گرهی را از تیم باز کنند. شاید او میداند که در این مسیر با همکاران و بازیکنانش باید مجموعهای قوی بسازد و باشگاه را همیشه باید مجبور به همراهی کند. این میتواند انرژی یک مربی را بیهوده از بین ببرد.
استقلال باید هفته به هفته با واقعیتهای موجود تیمش را قویتر کند، به این معنا که با تغییرات بیشتر در بازی بازیکنان، تیم بهتری ساخته شود. استراماچونی برای همین کار هم به استقلال آمده، برای نمایشی بهتر با بازیکنان استقلال و پیشرفت در بازی تک تک آنها.