در ماده ۱۰۷۵ قانون مدنی ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته شدهاست. شرایط و ارکان اساسی نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارتند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافه تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن. موانع ازدواج موقت نیز همان موانع نکاح دائم هستند.
به گزارش قانون، در نکاح دائم عدم وجود مهر یا ذکر نشدن مهر جایز است اما در نکاح منقطع عدم وجود مهر موجب بطلان عقد میشود. قانون بر وجود و مشخص بودن مهریه زن در ازدواج موقت تاکید فراوان کرده و مطابق مواد ۱۰۹۵ تا ۱۰۹۸ قانون مدنی ترتیباتی داده که مهریه زن در ازدواج موقت به هر ترتیب به وی تسلیم شود. زن پس از جاری شدن عقد مالک مهر میشود و اتفاقاتی چون فوت زن در زمان ازدواج عدم نزدیکی شوهر با وی تا اتمام مدت عقد و بخشیدن زمان عقد از طرف شوهر مهر را ساقط نمیکند.
مشکلات نداشتن دفتر صیغه
در صورت عدم نزدیکی در زمان ازدواج شوهر موظف به پرداخت نصف مهر است، اما در صورت امتناع همسر از پرداخت مهر، درخواست الزام وی از دادگاه مشروط بر اثبات وجود نکاح منقطع خواهد بود. در مواردی که زوجین خود یا توسط عاقدین فاقد دفتر صیغه را جاری میکنند و مدرک کتبی معتبر بر آن نزد زوجه موجود نیست،این اثبات کاری دشوار است.
ضرورت رضایت پدر
مطابق قانون در نکاح دختر باکره اعم از منقطع و دائم اجازه پدر یا جد پدری لازم است. در صورت امتناع غیرموجه پدر از دادن اجازه عدم حضور پدر در محل و غیرممکن بودن استیذان دختر میتواند با معرفی مرد مورد نظر و شرایط نکاح از دادگاه مدنی خاص درخواست اجازه ازدواج کند. در حال حاضر بسیاری از دفاتر و عاقدان، به دستاویز فتاوی برخی مراجع تقلید، صیغه ازدواج موقت دختر بالغ را بدون اجازه پدر نیز جاری میکنند.
سن ازدواج موقت
در (مواد ۱۰۴۳ و ۱۰۴۴) قانون مدنی سن نکاح برای دختر نیز همانند ازدواج دائم ۱۳ سال است.
نداشتن حق نفقه
به تصریح ماده ۱۱۱۳ قانون مدنی «درعقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده باشد یا آنکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.» اما حتی در صورت شرط نفقه ترک انفاق شوهر عمل مجرمانه نیست و زن تنها میتواند از دادگاه الزام شوهر به دادن نفقه را درخواست کند.
زوجین از هم ارث نمی برند
مطابق ماده ۹۴۰ قانون مدنی «زوجین که زوجیت آنها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند.» لذا مفهوم ماده آن است که در نکاح منقطع زوجین از هم ارث نمیبرند.
عدم ثبت ازدواج موقت باعث تضییع حقوق فرزندان است
فرزندان حاصل از ازدواج موقت مشروط بر ثبت شدن قانونی و محضری ازدواج حقوقی درست همانند فرزندان حاصل از ازدواج دائم دارند یعنی فرزندان مشروع پدر شناخته میشوند پدر موظف به دادن نفقه و نگهداری آنان است و از پدر ارث میبرند.
اما مسئله اینجاست که با توجه به عدم ثبت محضری ازدواج موقت در اکثر موارد، جاری شدن صیغه آن توسط زوجین یا عاقدان گمنام و فاقد دفتر، اثبات نسب برای فرزند حاصل از ازدواج موقت بسیار مشکل و اکثرا غیرممکن خواهد بود. در حال حاضر به وفور شاهد بیشناسنامه ماندناین فرزندان یا تضییع حقوق آنان مانند ارث هستیم.
ازدواج موقت با زنی که شوهرش غائب است
برای روشن شدن این مطلب به بیان نظر برخی مراجع عظام درباره ازدواج موقت با زنی که شوهرش غائب است، میپردازیم.
دفتر حضرت آیت ا... العظمیخامنهای (مدظلهالعالی): تا زمانی که در عقد شوهرش باشد، هر چند سال غائب باشد، ازدواج با ایشان جایز نیست؛ بله اگر بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد و شوهر راضى به طلاق نیست و ادامه این زندگى موجب عسر و حرج و مضیقه است و زن نمىتواند این شرایط را تحمل نماید، مىتواند به یکى از نمایندگان حاکم شرع که اجازه در این خصوص دارد، مراجعه کند تا پس از احراز موضوع (با شرایط شرعى و قانونى)، صیغه طلاق را جارى نمایند و پس از اجراى طلاق و سپرى شدن عدّه، مىتوان با او ازدواج نمود.
دفتر حضرت آیت ا... العظمیسیستانی (مدظله العالی): جایز نیست.
دفتر حضرت آیت ا... العظمیمکارم شیرازی (مد ظله العالی): در صورتی که طلاق نگرفته باشد ازدواج کردن با او جایز نیست.
ازدواج موقت با زن کافر شوهردار
هر ملت و مذهبی برای ازدواج و زناشویی، عقد و نکاح خاص خود را دارد و اسلام عقد و نکاح همه ادیان و ملتها اعم از مسیحی، یهودی، بودایی، هندو، بت پرست، مادیگرا (کمونیست) و … را محترم شمرده است و فرزندان حاصل از چنین ازدواجهایی را حلال زاده میداند.
بنابراین اگر زن کافر و مرد کافر طبق آیین خود با هم ازدواج کرده باشند، اسلام این ازدواج آنان را معتبر دانسته و آنان را زن و شوهر میداند و از آن جا که ازدواج دائم و موقت با زن شوهردار از نظر اسلام حرام و باطل است، از نظر حکم اسلامی نمیتوان با زن کافری که شوهر دارد ازدواج موقت کند، مگر آن که به هر دلیلی از شوهر خود طلاق بگیرد، بعد از سپری شدن عده طلاق میشود با او ازدواج موقت داشت.
تمدید صیغه موقت
اگر کسی بخواهد عقد موقت همسرش را تمدید کند پیش از تمدید باید عقد قبلی تمام شده باشد یا مدت باقیمانده توسط شوهر بخشیده شده باشد. پس اگر مثلاً یک ماه عقد کرده باشند و بعد از مدتی بخواهند مدت را بیشتر کنند باید یک ماه از تاریخ آن گذشته باشد یا در صورتی که یک ماه نگذشته مدّت باقیمانده از طرف شوهر بخشیده شود و اگر مدت تمام شده (و زن با کس دیگری عقد نکرده است) پس جایز است بدون گذراندن دوران عدّه با همان شوهر سابق خود عقد موقت جدید داشته باشد.
جدا شدن زن و شوهر در ازدواج موقت
در ازدواج موقتی که مدت آن طولانی است (مثلا عقد موقت ۹۰ ساله خوانده شده باشد) بدون طلاق نمیتوان از یکدیگر جدا شد بلکه باید نسبت به پرداخت مهریه قبل از طلاق اقدام کرد.
اما در ازدواج موقتی که طولانی مدت نیست، در آن صورت با بخشیدن مهلت توسط مرد آن ازدواج فسخ خواهد شد زیرا از نظر اسلام جدایی در ازدواج موقت به یکی از دو طریق زیر امکانپذیر است:
الف- تمام شدن مدت ازدواج موقت که در هنگام عقد تعیین شده است.
ب)- بخشیده شدن مدت باقی مانده از طرف مرد.
براین اساس اگر مرد مهر تعیین شده را پرداخت کرده باشد و عقد وی از جمله عقدهایی است که مدت آن طولانی نیست، میتواند با بخشیدن مدّت باقیمانده از همسر موقت خود جدا شود. اما اگر عقدی است که مدت آن طولانی است،این ازدواج دائم محسوب میشود و با بخشیدن مدّت باقیمانده از همسر خود جدا نمیشود بلکه برای جدا شدن نیاز به طلاق دارد.
در ضمن اگر زن به شرطاین که تا آخر عمر در کنار هم باشند حاضر به ازدواج موقت شده و مرد چنین شرطی را قبول کرده است باید به عهدوپیمان عمل کند و باید رضایت همسر خود را فراهم سازد و گرنه در پیشگاه خداوند به همسر خود مدیون است.
منبع: عصر ایران