1- از سخنان کارلوس کیروش در نشست خبری قبل از بازی ایران و آمریکا، پیدا بود که کیروش تیمش را با هدف کسب مساوی روانۀ زمین میکند و احتمالا گوشهچشمی به ضد حملات خواهد داشت.
او در آن نشست دست کم دو بار گفت که «میخواهیم امتیاز بگیریم.» نگفت میخواهیم ببریم. تیمی که برای کسب مساوی بازی کند، بسیار محتمل است که ببازد.
اگر ایران در نیمۀ اول از آمریکا گل نخورده بود، نمایش دفاعی کیروش در نیمۀ دوم هم ادامه مییافت و هر آن ممکن بود گل بخوریم و دیگر فرصت گل زدن یا امکان روی آوردن به بازی هجومی نصیبمان نشود.
کمااینکه عملا هم چنین شد؛ یعنی با اینکه گل را در نیمۀ اول دریافت کردیم و حدود یکساعت فرصت داشتیم برای جبران گل خورده، نتوانستیم نمایشی هجومی ارائه کنیم و فرصت گلی هم نصیبمان نشد و خیلی راحت حذف شدیم.
2- کیروش در حالی بازی دفاعی در برابر آمریکا را در دستور کار تیمش قرار داد که ایران در دو بازی قبلی، یک بار دفاعی بازی کرده بود و شش گل دریافت کرده بود، یک بار هم تهاجمی بازی کرده بود و برنده از زمین مسابقه خارج شده بود.
بنابراین مایۀ قوت تیم ملی ایران در دو مسابقۀ قبلی، بازی تهاجمی بود نه بازی تدافعی. ظاهرا برداشت کیروش این بود که ما در بازی با انگلیس فقط به علل روانی گل باران شدیم. اما واقعیت چیزی جز این بود. این تیم عیار دفاعی تیم سال 2018 را نداشت و نمیشد چندان به دفاع کردنش دل بست. بگذریم که همان تیم باکیفیت سال 2018 در بازی تدافعی نیز موفق به صعود از گروه نشده بود.
3- کیروش در حالی بازی دفاعی در برابر آمریکا را در دستور تیمش قرار داد که آمریکا در دو بازی قبلیاش فقط یک گل از روی نقطۀ پنالتی دریافت کرده بود. وقتی در برابر چنین تیمی دفاع میکنیم، بدیهی است که اگر گل بخوریم و ناچار به حمله شویم برای گلزنی و حذف نشدن از جام جهانی، کار دشواری برای گل زنی داریم.
گل زدن به آمریکا آسان نبود. که اگر بود، انگلیس حداقل یک گل به این تیم میزد. کیروش 45 دقیقه را هدر داد و تیم ما حملهای روی دروازۀ آمریکا نکرد. در 45 دقیقۀ دوم که خواستیم حمله کنیم و گل بزنیم، به سد محکم خط دفاعی آمریکا خوردیم و البته قبل از آن هم اسیر بازی بستۀ آمریکاییها در زمین خودشان شده بودیم. به همین دلیل حملات ما تقریبا به هیچ فرصت گل محرز و مسلمی ختم نشد.
4- بازی هجومی باب طبع کارلوس کیروش نیست. اما تیم فعلی او به مراتب غنای تهاجمیاش بیشتر از تیم ایران در سالهای 2014 و 2018 بود. این تیم حدود سه سال زیر دست اسکوچیچ هجومی بازی کرده بود و بازگشتش به بازی بسیار دفاعی مد نظر کیروش، کار آسانی نبود. خود کیروش هم فرصت چندانی برای بستن سوراخسمبههای خط دفاعی این تیم نداشت. او خواست در کوتاهمدت، از تیمی که به بازی هجومی عادت کرده بود، یک تیم دفاعی بسازد ولی ناکامی خط دفاعی ایران مقابل انگلیس و آمریکا، آشکارا نشان داد که استراتژی کیروش اشتباه بود.
5- ایران در بازی با ولز از آغاز با سه مهاجم و به شکلی کاملا هجومی بازی کرد. در بازی با آمریکا برگشتیم به سبک مألوف کیروش. بازگشت از یک بازی کاملا دفاعی به یک بازی کاملا تهاجمی، نیازمند انعطافپذیری تاکتیکی بود؛ چیزی که تیم کیروش عملا نشان داد فاقد آن است.
در غیاب چنین انعطافی، بهتر بود در بازی با آمریکا نیز مثل بازی با ولز، گیرم اندکی ملایمتر، نمایشی تهاجمی ارائه میکردیم تا هم توپ کمتری روی دروازهمان بیاید و فرصت گل چندانی نصیب آمریکا نشود، هم اینکه با دشواری بازگشت از بازی دفاعی به بازی هجومی پس از دریافت گل مواجه نشویم؛ بازگشتی که البته میسر نشد.
6- آمریکا تیم گلزنی نبود. ما به انگلیس دو گل زده بودیم و به ولز هم دو گل. ولی آمریکا به انگلیس گلی نزده بود و به ولز هم یک گل زده بود. بنابراین معلوم نیست چرا کیروش در برابر چنین تیمی چنان نمایش محافظهکارانهای را در دستور کار قرار داده بود.
قاعدتا آمریکاییها باید از توان گلزنی ما میترسیدند. نیازی نبود در برابر چنین تیمی این قدر دفاعی بازی کنیم. اما کیروش با تاکتیکش خیال یانکیها را راحت کرد که ما قرار نیست حمله کنیم و گل بزنیم. این شد که آنها حدود 40 دقیقه از گوشه و کنار زمین ما، فارغالبال توپ ریختند روی دروازۀ ما و نهایتا هم به گل رسیدند. این فرصت و امکان را کیروش با تاکتیک اشتباهش تقدیم آنها کرد.
7- تنها برنامۀ حسابشدۀ کیروش برای گلزنی در بازی با آمریکا این بود که وقتی توپ در اختیار خط دفاعی ایران است، بازی را با پاسهای عرضی باز کنیم و آمریکاییها را جلو بکشیم برای گرفتن توپ، تا نهایتا مجید حسینی – که نقش بونوچی تیم ایران را بازی میکرد – و یا سعید عزتاللهی، با یک پاس بلند پشت مدافعان آمریکا، سردار آزمون یا طارمی را صاحب توپ کنند.
ایران در نیمۀ اول دو بار موفق به اجرای چنین کاری شد ولی خط دفاعی آمریکا نقطۀ قوت این تیم بود و اسیر این تاکتیک نشد. مدافعان آمریکا جوان و سریع و قدرتمند بود و هر دو بار مانع اثرگذاری مهاجمان ما شدند.
در نیمۀ دوم که مجبور شدیم جلو بکشیم، امکان تکرار چنین ارسالهایی را از دست دادیم و آن جلو هم به در بستۀ خط میانی و پرس سنگین بازیکنان آمریکا در ابتدای زمین خودشان خورده بودیم و عملا راه نفوذی به سمت دروازۀ آمریکا پیدا نمیکردیم.
8- کارلوس کیروش سه بار سرمربی تیم ملی ایران در جام جهانی بوده ولی حتی یک بار هم موفق نشد ایران را به یکهشتم نهایی برساند. علت این ناکامی، چیزی نبود جز سبک بازی شدیدا دفاعی کیروش. در این سه جام جهانی اخیر، دست کم میتوانستیم یکبار به مرحلۀ حذفی صعود کنیم.
منبع : عصر ایران