شاید گمان کنید وسواس ربطی به مسایل زناشویی ندارد اما اختلال وسواس میتواند شامل عقاید، تصاویر ذهنی- تکانهها و افکار مزاحم و مکرر ( وسواس فکری) یا الگوهای مکرر رفتار یا فعالیتهای مزاحم (عمل وسواسی) باشد.
حالتهای وسواسی و انجام مناسک خاص هنگام روابط زناشویی در برخی افراد تاثیر نامطلوبی بر فرآیند جنسی طرف مقابل میگذارد؛ بهطوری که گاهی موجب بروز اختلافات و مشاجرات میشود ولی این اعمال با مراجعه به درمانگر و درمان تا حد زیادی قابل کنترل است.
وسواس با رضایت جنسی جور نیست
وسواس با رضایت جنسی جور نیست! در روانپزشکی دو نوع وسواس مطرح است؛ «وسواس فکری-عملی» و «شخصیت وسواسی» که هر دو در اختلالات جنسی نقش دارند. درمورد وسواس عملی- فکری میتوان اهمیت بیش از حد به شستوشو، نظافت، نظم، ترتیب یا اشتغال مداوم ذهنی نسبت به یک موضوع یا موضوعات خاص را مثال زد درحالی که شخصیت وسواسی یک شخصیت کمال گرا و بسیار باریک بین، ریزبین، دقیق، مسئولیتپذیر، اهل تعهد، منظم و جدی است. درواقع ویژگیهای این وسواسها با لذت جنسی جور در نمیآید. امروزه درکلینیکهای سکسولوژی این دو مورد خیلی دیده میشوند.
نکند کثیف یا بیمار شوم! اما وسواس چگونه مانع از یک پاسخ جنسی مناسب میشود؟ پاسخ جنسی به طور خلاصه یعنی میل، تحریک و ارضا. کسی که وسواس عملی- فکری ازجمله وسواس نظافت دارد حین رابطه مرتب به این فکر میکند که بیمار نشود، خودش یا ملحفه و … کثیف نشوند، باید فورا به حمام برود و … یا برای مثال فردی که وسواس نظم دارد خیلی مقرراتی است و همیشه فکرش مشغول این است که دیروقت شده، فردا باید سرکار بروم و … .
در واقع «وسواس شخصیت» خیلی بیشتر از «وسواس عملی- فکری» به رابطه زناشویی آسیب میزند به این علت که شخصیتهای وسواسی افراد کمال طلبی هستند. برای مثال اگر فکر میکردند همسرشان قرار است پیشرفت کاری کند یا فوقلیسانس بگیرید یا خانه و … بخرد اما چنین چیزهایی اتفاق نیفتاده، ممکن است تمایل جنسی خود نسبت به همسرشان را از دست بدهند درحالی که یک فرد عادی میداند هنوز در زندگی وقت دارد و میل جنسی و تمایلش آسیب نمیبیند.
اما شخصیت وسواسی همه چیز را سیاه و سفید میبیند و اگر به آن کمالی که برای خود تعیین کرده نرسد همه چیز برایش سیاه میشود. علاوه براین خیلی از این افراد کینهای هستند و وقتی دلخوری پیش میآید نمیتوانند به راحتی از آن بگذرند، در نتیجه میل جنسیشان آسیب میبیند.
مشکلی که از کودکی شروع می شود
آگاهی دادن به مردم در زمینه مشکلات و اختلالات جنسی بسیار مفید است. مردم باید بدانند که این رفتارها، وسواس گونه و مشکل زا هستند اما متاسفانه بسیاری از والدین از نظم و ترتیب بیش از حد فرزندشان تعریف می کنند و برای مثال می گویند: «فرزند من خیلی منظم است، ببین چقدر درس می خواند و چقدر اتاقش تمیز است! همیشه مراقب است جایی را کثیف نکند و دمپایی هایش جفت باشد!»
یعنی نمی توانند مرز بین وظیفه شناسی و مسئول بودن را با اختلال وسواس تشخیص دهند بنابراین چنین افرادی از کودکی به این رفتارها تشویق می شوند و آنها را با خود تا بزرگسالی در روابط زناشویی وارد می کنند. در نتیجه باید به خانواده ها آگاهی داد که این رفتارها را در کودکان شان تحت نظر داشته باشند.
همسرتان حاضر به همکاری نمی شود؟!
خیلی اوقات وقتی فرد مبتلا به وسواس به کلینیک مراجعه می کند در ابتدا نمی پذیرد که وسواس دارد. در این صورت به او توضیح می دهیم که این رفتار شاید فقط یک گرایش باشد و بیماری نیست. به این ترتیب فرد راحت تر موضوع را می پذیرد و حاضر به همکاری می شود. شخصیت وسواسی خیلی سختگیر است و احساس اینکه مورد تایید نیست او را به شدت ناراحت می کند چرا که همیشه فکر می کرده رفتارش صحیح است. به هر حال آگاهی دادن بهترین راه است.
خودتان نمی توانید درمان کنید!
در بحث درمان وسواس دو موضوع مطرح است: گرایش و پاتولوژی بیماری. اگر وسواس فقط به صورت یک گرایش باشد همزمان با سکس تراپی می توان با تذکر دادن و توصیه های ساده، به فرد آگاهی داد و این گرایش را برطرف کرد. اما اگر وسواس واقعا پاتولوژیک باشد، اولویت با درمان این اختلال روانپزشکی است نه سکس تراپی؛ یعنی بیهوده است که بخواهیم سکس تراپی را شروع کنیم درحالی که شخص در رابطه زناشویی مدام نگران این است که برای مثال ساعت ۱۲ شب شده و باید بخوابد، ظرف ها را نشسته یا کف آشپزخانه را طی نکشیده است و ... یعنی نمی تواند خودش را غرق رابطه کند و این افکار همچنان با او باقی است بنابراین اگر مشکل وسواس خیلی شدید باشد باید وارد مبحث درمان شویم. برخی افراد با درمان وسواس شاید دیگر به سکس تراپی هم نیاز پیدا نکنند.
یک حدس از چرایی این اتفاق ممکن است این باشد: شما به صورت مکرر، در روزهایی که قابلیت جسمی تان برای تجربه ارگاسم در کمترین حدش بوده (می دانید که توانایی خانم ها در این زمینه در طول سیکل قاعدگی تغییر می کند و مثلا ممکن است قبل از قاعدگی به اوجش برسد اما در روزهای دیگری اصلا این آمادگی نباشد)، با تجربه انزال زودرس همسرتان مواجه شده اید و این مساله روی ذهنیت و افکار خودکار شما مثل همان هایی که خودتان گفتید تاثیر گذاشته.
مثلا این باور که همسرتان در رابطه جنسی با شما کم می آورد. مدل ذهن شما هم این است که نسبت به هر موضوعی به نوعی وسواس فکری دچار می شوید، یعنی فکری در ذهن شما می آید و به این راحتی ها نمی رود.
به خودتان مدتی اطمینان بدهید که این مساله برطرف می شود و تا مدتی اساسا به ارگاسم فکر نکنید و فقط بخواهید که لذت ببرید. اگر بازهم مساله حل نشد، قاعدتا روان درمانی تخصصی برای حل مساله لازم خواهد بود.
درمان وسواس جنسی
برای درمان وسواس جنسی مشاوره روانشناسی و هیپنوتیزم درمانی (هیپنوتراپی) می تواند بهترین راهکار باشد .