به گزارش خبرنگار رصدورزشی و به نقل از آی اسپورت: فصل جدید سریال خسته کننده و کسلکننده ماجراهای آندرهآ استراماچونی و باشگاه استقلال با تعیین ۱۱ شرط جدید از سوی سرمربی محبوب آبیها شروع شد. داستان تکراری و معروف بستن قرارداد خارجیهایی که در فوتبال ایران میآیند و همیشه حق به جانب و قانونی طرف ایرانی را محکوم به پرداخت سِنت به سِنت آپشنهای مالی و غیره خود میکنند. میشد حدس زد وقتی مدیران ورشکسته استقلال برای بدست آوردن دل شکسته هواداران خود تمام شروط مرد ایتالیایی را میپذیرند عملا باید تن به کاپیتولاسیون فوتبالی بدهند.
در شروط یازده گانه استراماچونی برای آبیها، نشانههایی از پایان همکاری این مربی کاربلد ایتالیایی با آنها وجود دارد، استراماچونی هم مثل مدیران استقلال حرفهای متناقض زیاد میزند و با جملات پوپولیستی سعی در همراه کردن هواداران عصبی آبیها دارد، تفاوت زیادی بین قولی که به کودک استقلالی برای قهرمانی داده تا شروط عجیب و غربیش در یازده بند وجود دارد.
استراماچونی زمان خیلی مناسبی را برای گرفتن حق و حقوق خودش انتخاب نکرد و درست وقتی استقلال میتوانست با شکست پیکان و ماشینسازی به قهرمانی نیمفصل برسد و در کنار آن برای قهرمانی در پایان فصل اندوخته امتیازی داشته باشد و هم از نظر روحی روانی در بهترین وضعیت ممکن قرار بگیرد، الان در مرداب بحرانی که خود استرا هم در به وجود آمدنش نقش داشت تیمش دست و پا میزند. مشکل پرداخت دستمزد در فوتبال ایران تقریبا حل نشدنی است ، و هر مربی خارجی که وارد ایران میشود قطعا این موضوع را میداند و اگر نداند نشان از ضعف رسانهای و اطلاعاتی او دارد.
یک مربی حرفهای وقتی قرار است وارد یک کشور ناشناخته شود باید تحقیق کند و در کنار شناخت فرهنگ و آداب و رسوم نگاهی هم به پروندههای قضایی آن کشور در فیفا داشته باشد که فوتبال ایران تقریبا در این زمینه سرآمد است و حالا باید از آقای استراماچونی پرسید شما از مشکلات کارلوس کیروش و برانکو و وینفرد شفر سرمربی قبلی باشگاه استقلال خبر نداشتید؟ آیا روزهایی که در ابتدای فصل با استقلال نتیجه نمیگرفتید به فکر فسخ بودید؟ و مهمترین سوال اینکه جناب آقای استراماچونی! این یازده شرطی که برای باشگاه استقلال گذاشتید از اصول حرفهایگری است یا باجخواهی؟
آنچه مسلم است فضای مدیربتی فوتبال ایران به حدی تضعیف شده است که حتی مربیان بزرگ و صاحب وجههای مثل کیروش و استراماچونی هم دنبال باجخواهی هستند و توجهی به کلاس و شخصیت فنی و حقوقی خود ندارند. حالا هواداران استقلال در کنار مدیران این تیم در آزمون سختی قرار دارند، حفظ نام و اعتبار و شخصیت تیم از همه بالاتر است حتی مربی بزرگ و موفقی مثل آندرهآ استراماچونی، نیمکت استقلال مربیان بزرگی را مثل رایکوف، پورحیدری، حجازی، قلعهنویی... به خود دیده و با آنها به افتخارات بزرگی هم رسیده است ولی آنها هیچوقت دنبال بستن قراداد فوتبالی از نوع ترکمنچای نبودهاند.