علی دایی پرده از ثروت همسرش برداشت | شغل پول ساز همسر علی دایی

علی دایی بازیکن و مربی مطرح فوتبال ایران است. علی دایی ازدواج کرده است و دو فرزند دختر به نام های نورا و دنیز دارد. مونا فخر آذری همسر دوم شهریار فوتبال ایران است که در رشته مهندسی صنایع غذایی تحصیل کرده است. علی دایی یکی از ثروتمند ترین مردان کشورمان است وی را می توان بزرگترین خیر کشورمان دانست.

بیزینس های علی دایی

ورزشکاران عمر حرفه ای کوتاهی دارند و به همین دلیل باید هر چه سریع تر فکری اساسی به حال خود کنند تا پس از پایان دوران حرفه ای و قهرمانی شان راه دیگری به غیر از ورزش برای کسب درآمد داشته باشند.

علی دایی معروف ترین چهره فوتبال ایران در گفت و گوی تازه به زوایای مختلف زندگی شخصی، حرفه ای و مخصوصا اقتصادی خود پرداخته است.

سال هاست گفته می شود که آقای گل جهان مهم ترین بیزنس من ورزش ایران است. درباره این که او مغز اقتصادی توانمندی دارد بارها صحبت شده است و این که چقدر راه های تجارت و درآمدزایی را می شناسد. به هر حال هر چه هست به نظر می آید ثروت قابل ملاحظه کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران به هیچ عنوان قابل مقایسه با گذشته نیست.

- اگر برگردیم به عقب، بین فوتبال و بیزینس کدام را انتخاب می کردید و رمز موفقیت شما در عرصه تجاری چیست؟

علی دایی : من از ابتدای فوتبالیست شدنم وارد بیزینس شدم. اولین پولی که گرفتم مربوط به سال 93 مقدماتی جام جهانی آمریکا می شود. آن موقع بهترین بازیکن و آقای گل شدم. با پول هایی که جمع کرده بودم با شراکت دوستم، مغازه ای در منیریه خریداری کردیم. از سال 93 تا الان این شراکت ادامه دارد. من دنبال ماشین عوض کردن نبودم و با توجه به اینکه پدرم کار فرش می کرد و قبل از آن در اردبیل برای خودش تجارتی داشت با بیزینس غریبه نبودم و به آن علاقه داشتم. سالی که در هیروشیما مصدوم شدم پرسپولیس تمام حق و حقوقم را قطع کرد. اگر بیزینسی برای خودم نداشتم چه می کردم؟ من از همان روزها به اینجا رسیدم.

- گفته می شود که این ها محصول ایده پردازی و شم اقتصادی علی دایی نیست بلکه دایی مشاوران خیلی خوبی دارد که کارهای اقتصادی او را انجام می دهند، همین طور است؟

علی دایی:من مشاور آنچنانی ندارم بلکه دوستان خوبی دارم. برعکس آن چیزی که فکر می کنید من از دوستانم ایده های شان را می گیرم. اگر جایی کارم ایراد دارد درست می کنم و پیشنهاد خوبی بدهند قطعا بررسی می کنم.

علی دایی: درآمد همسرم در جواهرات از من بیشتر است.

- سال هاست که در برند های ورزشی، برخی نمایندگی ها متعلق به شماست و برخی نیز ادعا می کنند به علی دایی مرتبط هستند. به طور شفاف بگویید نمایندگی کدام برندها متعلق به شماست؟

علی دایی:در زمینه ورزشی نمایندگی آدیداس و نایک را دارم. تولیدات خودمان (برند دایی) نیز کمافی السابق فعال هستند. در مجتمع اداری الماس نیز فعال هستیم. در زمینه صنایع غذایی نیز با مشارکت یکی از دوستانم که از فرانسه آمده است، همکاری می کنیم. همسرم نیز کار جواهرات انجام می دهد و بعضا از من درآمدش بیشتر است. اخیرا با دو نفر از دوستانم شروع به فعالیت هایی در حوزه تبلیغات کرده ایم.

- با توجه به اینکه در میان مردم به عنوان یک سرمایه دار شناخته شده اید با حجم انبوهی از درخواست های مالی مواجه هستید. واکنش شما به خواسته های مردم چیست؟

علی دایی:اینکه مردم من را به عنوان یک سرمایه دار نگاه می کنند، ذهنیتی غلط است، چراکه در این حد نیستم. هر چه دارم همین است که می بینید و باور کنید در بین دوستانم از نظر مالی نفر سوم و چهارم هستم. موضوعی نیست که مردم باخبر نباشند. اینکه من را سرمایه دار می دانند برایم خنده دار است. بعد از این همه سال حدود سه سال و نیم پیش خانه خریدم. چطور می توانم یک سرمایه دار باشم؟ بابت مطالبی که در فضای مجازی می نویسند، خنده ام می گیرد. من نه در پنت هاوس زندگی می کنم و نه… من هر چه دارم همین است که می بینید و افتخار می کنم که نان بازوی خودم را خورده ام و می خورم. در زندگی به کسی محتاج نیستم و اگر بتوانم دستگیری هم می کنم. شاید باور نکنید اما یکبار نامه های ارسالی یک هفته مردم را بررسی کردم که اگر تمام زندگی ام را هم می فروختم بازهم توانایی تأمین خواسته های مردم را نداشتم.

 علی دایی مثل همیشه متعصب و غیر قابل پیش بینی پاسخ داد. او در پاسخ به مقایسه ی سردار آزمون با او گفت:"مقایسه سردار با من از یک طرف تمرکز این بازیکن به هم می ریزد و از طرف دیگر این توقع بالا روی این بچه سنگینی می کند. 

تعصب و ری اکشن های علی دایی همیشه خاص بوده است. شهریار فوتبال ایران از همان زمانی که فوتبال بازی می کرد تا دورانی که روی نیمکت سرمربیگری نشست همین خصوصیات را داشت... او با هر صحنه بالا و پایین می پرید و با تعصب فراوان لحظه به لحظه بازی را دنبال می کرد.

دایی که بازی اخیر تیم ملی را به همراه تعدادی از دوستانش تماشا می کرد، تلاش زیادی کرد تا به قول معروف احساساتی نشود ولی چیزی که جالب بود، امیدواری دایی به گلزنی تیم ملی تا دقیقه 90 بود:«به جان خودم اگر همین فشار را بیاورند گل می زنند ... فوتبال نود دقیقه است.»

 از همان سوت آغاز بازی دایی سوژه دوستانش شد و آنها دوست داشتند تا هر طور شده نظر شهریار را در مورد بازی ایران و امارات جویا شوند:«فوتبال قابل پیش بینی نیست و همین باعث می شود که فوتبال همیشه جذابیت داشته باشد. اما من هم مثل همه مردم امیدوار هستم که تیم ملی امارات را ببرد و به عنوان تیم اول گروه صعود کند.»

این بار سوژه جالبی که از دایی در موردش سوال شد، بحث شباهت سردار آزمون به دایی بود. بعضی ها به پیروی از طرفداران سردار می گفتند که او شبیه دایی است:«اینکه زود یک نفر را به یکی دیگر بچسبانیم کار درستی نیست. سردار جای خودش را دارد و شاید یکی از بهترین مهاجمان ایران و آسیا شود. من سردار را دوست دارم و برایش آرزوی موفقیت می کنم ولی این صحبت ها و این فضایی که در مورد سردار وجود دارد، به او کمکی نمی کند. از یک طرف تمرکز این بازیکن به هم می ریزد و آرامشش را از دست می دهد و از طرف دیگر این نگاه ها و این توقع بالا روی این بچه سنگینی می کند و باعث می شود که او از لاین خودش خارج شود.»

زمانی که  به دایی گفتیم که سردار بارها در مصاحبه های مختلفش از دایی تعریف و تمجید کرده و در برنامه 90 گفته که دوست دارد مثل علی دایی شود، شهریار لبخندی می زند و در این مورد توضیح می دهد:«اینکه نظر لطف سردار است ولی من اگر حرفی می زنم فقط به خاطر خودش است و دوست دارم که توی چنین تورنمنتی آزمون بتواند خودش را نشان دهد و ان شا ءالله توی یک تیم خوب هم بازی کند... به سردار بگویید که از لطفش ممنون هستم و من هم او را دوست دارم و برایش آرزوی موفقیت می کنم.»

 دایی ترجیح می دهد که در مورد مسایل فنی تیم ملی صحبتی انجام ندهد:«بدون شک کارلوس کی روش مربی باتجربه ای است و تلاش می کند تا بهترین شرایط را برای خودش رقم بزند. من در مورد برنامه ها و تفکرات کی روش صحبتی نمی کنم و به عنوان یک همکار به او و تفکراتش احترام می گذارم.»

 در حالی که بازی به دقایق پایانی اش می رسید شهریار با نگرانی بیشتری به صفحه تلویزیون نگاه می کرد:«دلم روشن است... ان شاءالله می زنیم و صدرنشین می شویم. اگر بچه ها همین فشار را بیاورند، امارات را می بریم. به نظر من از آن طرف هم ژاپن و عراق بالا می آیند و من فکر می کنم که اگر ما به عراق بخوریم خیلی بهتر است. موفقیت تیم ملی آرزوی هر ایرانی است و من هم امیدوارم که تیم ملی به فینال برسد و ان شاءالله قهرمان شود. اگر به فینال برسیم، می روم استرالیا تا از نزدیک بازی فینال را ببینم.»

آقای گل جهان از گلزنی تیم ملی و شکست امارات چنان خوشحال بود که باورتان نمی شود:«خدا را شکر که تیم ملی گل زد. این بردها خیلی به مردم مزه می دهد و شک نکنید حتی برای یک مدت کم، مردم به فکر تیم ملی هستند و با این بردها شاد می شوند. مهم ترین چیزی که وجود دارد، شادی و دلخوشی مردم است و حالا خوشحالم که با صعود تیم ملی مردم خوشحال هستند و کیف می کنند.»