-
تاریخ انتشار: 1401/05/19 21:30
رپرتاژ اگهی
کد خبر: 24844

دلیل عجیب شکست هالک ایرانی از حریف قزاق چه بود؟

سجاد غریبی جوان تنومندی است که در چند سال اخیر با پست‌های اینستاگرامیش و با هم‌آورد خوانیش در سطح شبکه‌های جهانی معروف شد و با این تلاش‌هایش در حدود یک میلیون فالوئر برای خود دست و پا کرد. سجاد غریبی، یا به قول خارجی‌ها هالک ایرانی و به قول داخلی‌ها رستم ایرانی، بالاخره بعد از کُری خوانی‌های فراوان و حاشیه سازی‌های اینستاگرامی مقابل یک حریف واقعی، موسوم به گوریل قزاقستان، در یک رینگ واقعی در دنیای غیر مجازی حاضر شد اما تقریباً بلافاصله، در عرض دو دقیقه، مغلوب او شد و باعث آبروریزی ورزش ایران شد. البته هم خود و هم فدراسیون بوکس ایران اعلام کردند که او به طور شخصی و نه به نمایندگی از ایران در این مسابقه شرکت کرده بود.

بسیاری از ما صحنه نبرد مشت زنی او با حریف قزاق را از طریق شبکه‌های اجتماعی دیده‌ایم. کمی دقت کافی است دریابیم که او بدون این که بتواند عملاً دفاعی از خود بکند مشت‌های محکم و هدفمندی را از حریف دریافت می‌کرد که نهایتاً یکی از آنها عملاً او رانقش بر زمین کرد. این مشت‌های هدفمند حتی امکان نابودی او را داشت. تصور کنید اگر یکی از این مشت‌ها به دندان‌های سجاد خورده باشد بی‌شک کار سجاد به دندانپزشک یا جراح یا متخصص ایمپلنت کشیده خواهد شد.

ممکن بود هالک ایرانی دندان‌هایش را در مسابقه از دست بدهد

درباره هالک ایرانی

اما به راستی سجاد غریبی چطور هالک یا رستم شد؟ همه به لطف اینستاگرام بود. این فرد فقط با توجه به قابلیت های اینستاگرام توانست خود را مطرح کند و درواقع با چهره‌های زرد این روزهای اینستاگرام خیلی تفاوتی ندارد. اینستاگرام به عنوان یک تریبون آزاد این امکان را فراهم کرده است که بسترهای خشک خود را رود بپندارند و در سودای رسیدن به اقیانوس بیکران، توهم خود بزرگ پنداری به سرشان بزند و بدون هیچ آمادگی وارد کارزاری عجیب شوند که از مدت‌ها قبل، چه برای خودشان و چه برای مردم، آشکار بود که بازنده بی قید و شرط این کارزار خواهند بود.

اما چرا او با قبول این که شکست خواهد خورد باز هم وارد گود می‌شود؟ در پاسخ به این سؤال برخی عقیده دارند او با مطرح کردن خود، ولو به قیمت باخت، قصد کسب منفعت مالی حاصل از سهمش از فروش بلیت‌های مسابقه یا زیاد شدن فالوئرهایش را داشت. اما گروه بزرگتری با استدلال این که به دلیل ناپایداری شکننده چنین وضعیتی، این نمی‌تواند دلیل این کار او باشد و با توجه به منش شخصی سجاد چنین اعتقادی ندارند بلکه او را جوگیر شده می‌پندارند که به قصد حفظ وجهه تقریباً مخدوش شده‌اش در مقابله با ترسناکترین مرد جهان در دوبی و به مدد حمایت‌ها و روحیه دادن‌های داخلی و عِرق ملی‌اش تصور باخت نداشت بلکه امید پیروزی معجزه‌وار داشت و به همین خاطر هم بدون آمادگی‌های حتی اولیه مقابل حریف حاضر شد.

چیزی که مایه تأسف است این است که به هر حال این وضعیت او که به دنبال رجز خوانی‌های فراوان در شبکه‌های اجتماعی بود اسباب تحقیر و تمسخر فراوانی را برای او فراهم آورد. این تحقیر شدن‌های هالک ایرانی می‌تواند کار دستش بدهد. تحقیر و تمسخر اگر از حدی رد شود دیگر برای فردی که انگشت نما شده است بی تفاوت خواهد شد و دیگر درد آن را را حس نخواهد کرد، درست مانند دندانی که توسط یک متخصص عصب کشی دندان، درمان ریشه شده است و عصب‌های آن از بین رفته است. در این حال این دندان برای این که بتواند به حیات خود ادامه دهد نیاز به حمایت و رسیدگی دارد، در غیر این صورت، و اگر زود به داد آن نرسند، از دست خواهد رفت. سجاد هم باید زود به داد خودش برسد، باید تعلیم ببیند، آماده شود، روحش را جلا دهد و دوباره، و این بار به طور منطقی، بپاخیزد.

از همان کودکی باید درباره این مفاهیم به سجاد تعلیم داده می‌شد. درست همان طور که در کودکی برای سلامتی جسمی، او را  به نزدِ یک متخصص دندانپزشک کودکان می‌بردند نیاز بود نزد یک روانکاو، روانشناس یا یک مربی نیز برده می‌شد تا تعالیم چگونه زندگی کردن را دریافت می‌کرد تا برای این روزها آماده می‌شد.

باخت سجاد ریشه در ناآگاهی او دارد. او باید تلاش کند تا استعداد های خود را شکوفا سازد هرچند مسیر سخت باشد. او باید تلاش کند تا با روش های اصولی و درست پا به میدان بگذرد، درست مانند امیر علی اکبری که از قعر دره، خود را تا بلندای قله‌های افتخار بالا کشید.

امیرعلی اکبری در مقابل هالک ایرانی: کدامیک دندانش در مسابقه از دست می‌رود؟

مسئولیت جامعه  در مقابل سجاد

جامعه و دولت نیز در مقابل استعداد جوانی چون سجاد غریبی مسئولند. جامعه و مردم باید بپذیرند علیرغم نیازی که او به حمایت آنها برای کسب آمادگی‌های حرفه‌ای و اصولی داشت این حمایت از او دریغ شد و او در آنچه او را هالک کرد تنها بود. او حتی در این تنهایی مشقات و بیماری‌ها و بی‌پناهی‌ها را به امید افتخار آفرینی برای وطنش به تنهایی تحمل می‌کرد.

اکنون نهایت بی‌انصافی و دور از عقل و منطق خواهد بود اگر با او همچون دندانی عفونی که باید کنده و دور انداخته شود رفتار شود، یا حتی با او قهر شود و از او خواسته شود به دنبال تک بودن نباشد و سرش در لاک خودش باشد و کاری به ورزش ایران نداشته باشد.

جامعه و مردم باید این جوان مستعد را، که برای بسیاری بعد از این باختش شناخته شد، به نحوی اصولی تحت تعلیم و تربیت و حمایت قرار دهند و برای میدان‌های کارزار آینده آماده کنند تا بتواند باعث افتخار آفرینی برای ایران شود.

باخت سجاد بهانه‌ای به دست آنان که همواره مترصد فرصت برای طعنه زدن به ایران و قدرت و استعداد ایرانی هستند داد تا در تاختن به ایران و ایرانی جری شوند. این رسالت ماست که با حمایت اصولی و علمی از استعدادهای ایرانی و دارای عرق ملی چون رستم خودمان نه تنها راه هجمه این نادوستان را ببندیم بلکه کاری کنیم که آنها در میدان‌های کارزار واقعی و رسمی با پشتوانه آموزش‌ها و تمرینات علمی افتخار آفرینی کنند.

مطمئناً با این کار، او نه تنها دندانی دور انداختنی نخواهد بود که همچون دندان‌های تیز و بران شیر ایرانی خواهد شد که حریفان واقعاً از او خواهند ترسید.

* مطلب فوق رپرتاژ اگهی می باشد و سایت خبری رصدورزشی مسئولیتی بابت آن ندارد .


کپی لینک کوتاه خبر: https://rasadvarzeshi.com/d/3woqkd