سحر دولتشاهی بازیگر مطرح سینما و تلوزیون ایران در تاریخ 16 مهر 1358 در تهران متولد شده است. سحر دولتشاهی همسر سابق مجری معروف جناب آقای رامبد جوان بوده و در حال حاظر مجرد است.شایعاتی مبنی بر ازدواج سحر دولتشاهی با جناب اقای همایون شجریان برسر زبان ها افتاده است که نه تکذیب شده و نه تأیید. روز گذشته در منزل سفیر استرالیا در ایران اهدای جایزه بهترین بازیگر مرد دهمین فستیوال فیلم های ایرانی استرالیا به جواد عزتی برای بازی در فیلم خورشید توسط سحر دولتشاهی تعلق یافت.
نام:سحر
نام خانوادگی :دولتشاهی
تاریخ تولد : 16 مهر 1358
همسر:رامبد جوان (همسر سابق)
تحصیلات :لیسانس ادبیات نمایشی و مترجمی زبان فرانسه
فعالیت :بازیگر
شروع فعالیت :1380
سحر دولتشاهی متولد 16 مهر 1358 تهران بازیگرِ سینما ، تئاتر و تلویزیون ایران است. او فارغ التحصیل رشته های ادبیات نمایشی و مترجمی زبان فرانسه می باشد. مادرش نائیب رئیس فدراسیون شنا و پدرش مهندس و در تورهای دوچرخه سواری در ایران و خارج از کشور فعال است.
شروع فعالیت سحر دولتشاهی
فعالیت خود را از اوخره دهه 70 با تئاترهای دانشجویی کارش را شروع کرد.
شروع حرفه ای در تئانر هم در سال 79 و 80 بود که از همین عرصه به فیلم فرزند صبح در سال 1383 معرفی شد و اولین حضور سینمایی خود را تجربه کرد، سپس با سریال کتابفروشی هدهد مرضیه برومند در سال 1386 نیز وارد قاب تلویزیون شد.
شهرت یافتن سحر دولتشاهی
بازی سحر دولتشاهی در سریال مسافران ساخته همسر سابقش رامبد جوان در سال 1388 با نقش ادم فضایی بسیار مورد پسند قرار گرفت و موجب شد خیلی زود به شهرت برسد.
شروع فعالیت هنری وی با تئاتر بود که البته بازی در تئاتر موقعیت های خوبی پیش روی او گذاشت و او را با سینما و تلویزیون آشنا کرد و همچنین حضور در صحنه تئاتر بود که منجر به آشنایی او با رامبد جوان شد.
ازدواج سحر دولتشاهی
او در 27 اسفند 87 با رامبد جوان بازیگر و کارگردان تلویزیون و سینما ازدواج کرد. آشنایی آنها از تئاتر شکل گرفت، دولتشاهی می گوید :دوستان مشترک زیادی داشتیم و دورادور همدیگر را می شناختیم تا اینکه بالاخره وقتش رسید کم کم حواسمان بیشتر به هم جلب شد تا بالاخره کار به ازدواج کشید، رامبد بعد از اینکه به من پیشنهاد ازدواج داد، آمد با پدرم صحبت کرد. بعد هم خواستگاری انجام شد.
طلاق سحردولتشاهی از همسرش
طلاق آنها در سال 1393 در سکوت خبری انجام شد، تا مدت ها این جدایی از طرفین تایید نشد، سحر دولتشاهی همسر دوم رامبد جوان بود که هردومعتقد بودند نباید مردم وارد حریم خصوصی آنها بشوند !
سحر دولتشاهی که به دلیل جدایی از همسر سابقش رامبد جوان سال 93 را در تنهایی و البته پرکاری در عرصه بازیگری دنبال کرده در گفتگو یی درباره این تنهایی بیان می دارد:سال 93 در عین حال که سال شلوغی برایم بود در تنهایی لذت بخشی هم سپری شد نه فقط به عنوان بازیگر که در خیلی جهات هم رشد داشتم.
شغل دوم سحر دولتشاهی از زبان خودش
بازیگری از بچگی برایم جذاب بود اما واقعیتش این است که من ادبیات نمایشی خوانده ام و هنوز هم بخشی از دغدغه ام نوشتن است
در دوران دانشجویی همان موقع که سر کلاس می نوشتم، از شاگردان خوب بودم یا وقتی ترجمه می کردم. خیلی غبطه می خورم اگر همچنان برای نوشتن وقت نگذارم. نوشتن همیشه پسِ ذهن من هست. نمی دانم باید زمانش برسد یا من زمانش را برسانم ! هنوز هم فکر می کنم یکی از شغل های ایده آلم نویسندگی است.
آثار تئاتر سحر دولتشاهی
نیمروز خواب آلود (آیت نجفی) (1380)
مرغ دریایی (آیت نجفی) (1380)
قوی تر (سحر دولتشاهی و آیت نجفی) (1381)
دوشیزه ژولی (آیت نجفی) (1381)
زائر (حمید امجد) (1382)
خبرهایی از تهران 2 (آیت نجفی) (1383)
کلاغ و دوچرخه (آتیلا پسیانی) (1383)
بی شیر و شکر (حمید امجد و سید مهرداد ضیایی) (1383)
هی مرد گنده گریه نکن (جلال تهرانی) (1383)
تجربه های اخیر (امیررضا کوهستانی) (1383)
تلخ مثل عسل (آتیلا پسیانی) (1383)
سیفون (آروند دشت آرای) (1384)
بازگشت به خان نخست (آروند دشت آرای) (1384)
تیغ و ماه (آتیلا پسیانی) (1385)
زخمه بر رمل (آتیلا پسیانی) (1385)
آناتو تیغ (آتیلا پسیانی) (1386)
یک سمفونی ناکوک (آتیلا پسیانی) (1386)
کشتی شیطان (آتیلا پسیانی) (1388)
زنی از گذشته (محمد عاقبتی) (1390)
پاورقی (احمد کچه چیان) (1390)
دراکولا (ستاره پسیانی) (1390)
جاده طولانی مارپیچ (رضا گوران) (1391)
ترن (نیما دهقان) (1391)
تن تن و راز قصر مونداس (آروند دشت آرای) (1391)
خانه سربی (علی نرگس نژاد) (1392)
ترانه های قدیمی (محمد رحمانیان) (1392)
از بیت المقدس تا اریحا (بیتا الهیان) (1392)
خشکسالی و دروغ (محمد یعقوبی) (1393)
دور همی زنان شکسپیر (بهاره رهنما) (1393)
پرفورمنس خارش (امیر کنجانی) (1394)
مرگ هوتن (یوسف باپیری) (1395)
آثار سینمایی سحر دولتشاهی
لابی (1395)
ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا (1395)
بارکد (1394)
وارونگی (1394)
دلم می خواد (1393)
شکاف (1393)
عصر یخبندان (1393)
مستانه (1393)
نیمرخ ها (1393)
متروپل (1392)
آسمان زرد کم عمق (1391)
دونده زمین (1389)
طلا و مس (1387)
فرزند صبح (1387)
وقتی همه خوابیم (1387)
میم مثل مادر (1385)
چهارشنبه سوری (1384)
تله فیلم های سحر دولتشاهی
فراموشی (مسعود مددی) (1386)
اخراجی (مهدی کرمپور) (1386)
یک اسم (بیژن میرباقری) (1388)
گنجینهٔ شرق (کمال تبریزی) (1389)
سوگ (مرتضی فرشباف) (1389)
اکباتان، بلوک 9 (مجید توکلی) (1390)
چند روز بیشتر (پریسا گرگین) (1392)
دنیای بهتر (بهروز شعیبی) (1391)
سریال های سحر دولتشاهی
کتابفروشی هدهد (مرضیه برومند) (1386)
مسافران (رامبد جوان) (1388)
نابرده رنج (علیرضا بذرافشان) (1388)
توطئه فامیلی (رامبد جوان) (1389)
آب پریا (مرضیه برومند) (1389)
قلب یخی (فصل سوم) (سامان مقدم) (1391)شبکه خانگی
شهرزاد (فصل دوم) (حسن فتحی) (1395)شبکه نمایش خانگی
دیگر آثار سحر دولشتاهی
فیلم کوتاه برای همیشه (آرش کمالی سروستانی) (1386)
مستند یادداشت های شهر شلوغ (بابک گودرزی نژاد) (1387) (گزارشگر)
برنامهٔ رادیو 7 (منصور ضابطیان) (1389) (گویندهٔ متن)
برنامهٔ تلویزیونی کتاب دا (سینا عطائیان) (1390) (راوی)
برنامهٔ گپ (رامبد جوان) (1390) (مجری)
مستند ابراهیم در آتش (کیوان علی محمدی و امید بنکدار) (1391)
برنامهٔ عقاید یک آکتور سینما (منیژه حکمت) (1392) (مصاحبه کننده)
جوایز و افتخارات سحر دولتشاهی
بازی در فیلم طلا و مس به کارگردانی همایون اسعدیان در سال 1388 برایش کاندیداتوری جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن از چهاردهمین جشن خانه سینما را در پی داشته است. سحر دولتشاهی توانست در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای بازی در فیلم عصر یخبندان به دست بیاورد.
برای سحر دولتشاهی سال 93 نقطه عطفی در کارنامه اش بود؛ او از یک طرف بعد از مدتها ایفای نقش مکمل در فیلمهای مختلف در سومین فیلم حسین فرحبخش یعنی “مستانه” نقش یک را ایفا کرد و از آن طرف با دو فیلم نسبتا خوب “شکاف” و “عصر یخبندان” به جشنواره سی و سوم آمد.
در این بین “عصر یخبندان” علاوه بر مورد توجه مخاطبان قرار گرفتن، تایید هیات داوران را نیز به دنبال داشت و سیمرغ بلورین بهترین بازیگری مکمل زن جشنواره را بخاطر ایفای نقش در “عصر یخبندان” به سحر دولتشاهی دادند.
برخلاف خیلی ها، سحر دولتشاهی کاملا آهسته و پیوسته کارش را با اولین و شاید مهم ترین مدوم بازیگری یعنی تئاتر آغاز کرد. پس گفت و گو را هم با رجوع به همان ابتدای کارتان آغاز می کنیم. حضور در عرصه تئاتر چگونه رخ داد؟
اول، این را بگویم که رشته تحصیلی ام مترجمی فرانسه و ادبیات نمایشی است، دانشگاه ما به این شکل بود که از همان ابتدا گرایشی را که می خواستیم، انتخاب می کردیم. استادهای بسیار خوبی در این رشته داشتم، خودم و آنها امید زیادی داشتیم که من روزی در بخش نوشتن، این حرفه را ادامه دهم، ولی همان سال ها بازیگری را با تئاترهای دانشجویی آغاز کردم.
اولین کار حرفه ای ام در تئاتر هم کاری بود به نام «نیمروز خواب آلود» به کارگردانی آیت نجفی که در همان دوران دانشجویی کار کردم، عضویت در آن گروه برایم خیلی جالب بود. ما کار کارگاهی می کردیم، ساعت ها و روزهایی طولانی تمرین کردیم که نتیجه تلاشمان روی صحنه بردن متنی بود که فقط سه شب فرصت اجرایش را پیدا کردیم. بعد از آن بود که با گروه تئاتر «پرچین» و آقای امجد کار کردم و دو کار روی صحنه بردیم که در آنها دستیاری هم می کردم. به این ترتیب از همان سال های 80، 79 کار حرفه ای را در تئاتر شروع کردم.
گفتید استادهایتان می گفتند نویسنده شوید، بهتر است، چه انگیزه یا چه اتفاقی باعث شد که بازیگری را ترجیح دهید؟
هنوزم معتقدم نوشتن خیلی متعالی است و فعالیت در این بخش جزو آرزوهایم باقی مانده، ولی به مرور زمان به این نتیجه رسیدم که جنس توانایی ام در زمینه خلاقیت هنری به کارهای گروهی بیشتر می خورد، در حالی که نوشتن با توجه به ماهیتش تنهاطلبی بیشتری نیاز دارد.