سایت آفتاب نیوز در 11 آذر 98 نوشت : پرونده این فوتبالیست جوان دو سال قبل با شکایت دختری نوجوان و مادرش به جریان افتاد و آنها با شکایتی که مطرح کردند، خواستار بازداشت پسر فوتبالیست و دوستش شدند، اما به دلیل متواریبودن آنها بازداشت دو متهم دو سال طول کشید تا اینکه چند ماه قبل فوتبالیست جوان بازداشت شد، اما دوستش همچنان متواری بود که او نیز دو هفته قبل توسط مأموران در محلی خارج از شهر تهران شناسایی و بازداشت شد.
بر اساس محتویات پرونده، دو سال قبل دختر نوجوانی به همراه مادرش نزد پلیس رفت و گفت: جوان فوتبالیستی به همراه دوستش به او تعرض کرده است.
این دختر که باردار بود، به مأموران گفت: قصد نداشته موضوع را علنی کند، اما وقتی زندگی خانوادگی او تحتتأثیر این موضوع قرار گرفته، مصمم شده شکایت کند.
او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من با جوان فوتبالیست دوست بودم و با هم بیرون میرفتیم؛ حدود سه سال بود که با هم رابطه داشتیم. روز حادثه او به همراه دوستش مقابل دبیرستان آمد و من و دوستم را سوار ماشین کرد. بعد از اینکه دوستم را به خانهاش رساندیم، قرار شد مرا هم به خانهام برسانند، اما آنها به من تجاوز کردند. وقتی به خانه برگشتم، خیلی حالم بد بود و اصلا وضعیت خوبی نداشتم. ترسیدم موضوع را به مادرم بگویم. مدتی بعد متوجه شدم باردار هستم و همانموقع بود که همهچیز را به مادرم گفتم. هر دو ما شوکه بودیم و نمیدانستیم باید چهکار کنیم. هفت ماه از این ماجرا گذشته بود که پدرم موضوع را فهمید و آنقدر از دست من و مادرم عصبانی شد که مادرم را طلاق داد و زندگی ما تحتتأثیر این اتفاق قرار گرفت، بههمیندلیل هم شکایت کردم، ضمن اینکه من واقعا نمیدانم با این بچه چه کنم.
تحقیقات پلیس نشان داد پسر جوان و دوستش بعد از این حادثه فرار کردهاند. مدتها بعد و درحالیکه کودک به دنیا آمده و به بهزیستی تحویل داده شده بود، پلیس موفق به شناسایی یکی از متهمان شد.
فوتبالیست جوان بعد از دستگیری، ادعای دختر نوجوان درخصوص تجاوز را رد کرد و گفت: من به او تجاوز نکردم؛ ما سه سال بود که با هم دوست بودیم و من واقعا عاشق این دختر شدم و در این مدت خیلی با هم رابطه داشتیم، اما هیچکدام به زور نبود. روز حادثه هم من نمیدانم دوستم هم به او تعرض کرد یا نه، اما وقتی دختر نوجوان ما را تهدید به شکایت کرد، ترسیدیم و فرار کردیم؛ ضمن اینکه من مسئولیت کودک را درصورتیکه ثابت شود فرزند من است، قبول میکنم.
بررسیهای دادگاه نشان داد پسربچه بهدنیاآمده که بهشدت هم بیمار بود، مدتی قبل به خانوادهای سپرده شده و آنها به خوبی از بچه مراقبت کردهاند و حالا حالش خوب است. پدرخوانده کودک احضار شد و با کودک به دادگاه رفت و درخواست کرد که بچه را از او نگیرند. فوتبالیست جوان نیز موافقت کرد و بچه نزد آن خانواده باقی ماند.
در ادامه، فوتبالیست جوان پای میز محاکمه رفت. او گفت: من این دختر را دوست داشتم و هنوز هم دوستش دارم و حتی گفتم حالا حاضرم با او ازدواج کنم، اما خانوادهاش قبول نمیکنند و خود دختر هم قبول نمیکند. من به او تجاوز نکردم و رابطه ما بهخاطر علاقهای بود که به او داشتم. آن زمان من به دلیل موقعیت کاریام نمیتوانستم ازدواج کنم و ازدواج با این دختر را هم به صلاح نمیدانستم، چون من در اوج پیشرفت بودم و ازدواج باعث میشد در کارم وقفه ایجاد شود، اما حالا اوضاع فرق کرده است. متهم نگفت چرا دوستش را هم به همراه خودش برده بود.
با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و متهم را با توجه به اینکه با یک دختر نوجوان ارتباط برقرار و او را رها کرده بود، به دو سال تبعید و شلاق محکوم کردند. در ادامه، پلیس دو هفته قبل موفق به شناسایی متهم ردیف دوم شد.
او اتهام تجاوز را رد کرد و گفت: من به این دختر تجاوز نکردم و این گفتهها دروغ است، من فقط همراهشان بودم. متهم با قرار بازداشت راهی زندان شد و تحقیقات دراینباره ادامه دارد.